به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۱۱: تا کی بهانه ات بدل بت پرست ماست

830عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

تا کی بهانه ات بدل بت پرست ماست
ملزم شویم گر نظرت در شکست ماست
گردون که صبح و شام می از جام زر دهد
محتاج جرعه یی ز شراب الست ماست
هرچند ما گدا و بود مدعی غنی
چون بنگری هنوز نگاهش بدست ماست
آب حیات خواه که اینجا نزاع نیست
ور هست نیستی ز تمنای پست ماست
ساقی مدام باده باندازه می دهد
این بیخودی گناه دل زود مست ماست
در خاکدان دهر فغانی مکن قرار
زینجا فرارجو که نه جای نشست ماست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۱۰: ترک من جانب صحرا پی نخجیر شدست 2شمارهٔ ۱۱۱: تا کی بهانه ات بدل بت پرست ماست 3شمارهٔ ۱۱۲: دل بیقرار و دولت دیدار مشکلست 4شمارهٔ ۱۱۳: عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست 5شمارهٔ ۱۱۴: باز نقاش خزان طرح دگرگون زده است 6شمارهٔ ۱۱۵: سرو من زلف پریشان بر رخ گلگون شکس ...7شمارهٔ ۱۱۶: آه کان ابرو کمان چشم سیاه از ناز ...8شمارهٔ ۱۱۷: ای آنکه همه سوختنت از پی کامست 9شمارهٔ ۱۱۸: آمد سحاب و چهره ی گلها ز خواب شست 10شمارهٔ ۱۱۹: نیست بیرون و درونم ذره یی خالی ز ...11شمارهٔ ۱۲۰: ما را ز نوبهار گل روی او ببست 12شمارهٔ ۱۲۱: دمی که آن گل خندان بقصد خون منست 13شمارهٔ ۱۲۲: ماه رخسار تو آیینه ی مقصود منست 14شمارهٔ ۱۲۳: خوبان که ز ملک دلشان چشم خراجست 15شمارهٔ ۱۲۴: ما را نه میل باغ و نه پروای بلبلس ...16شمارهٔ ۱۲۵: عاشقان را دم گرم و نفس سرد بسست 17شمارهٔ ۱۲۶: عیدست و نوبهار و چمن سبز و خرمست 18شمارهٔ ۱۲۷: چمن ز سایه ی سروت چو گلشن ارمست 19شمارهٔ ۱۲۸: در دلم سوزی عجب از عشق زیبا دلبری ...20شمارهٔ ۱۲۹: چمن شکفت و نسیمی ز هر گلی برخاست 21شمارهٔ ۱۳۰: آزاد بلبلی که بدام بلا نسوخت 22شمارهٔ ۱۳۱: خود رای من بخلوت رازت پناه چیست 23شمارهٔ ۱۳۲: بیگناهم خشم و نازت با من ای خود ک ...24شمارهٔ ۱۳۳: غمی دارم ازو سودم همینست 25شمارهٔ ۱۳۴: آه ازین ناز و دلبری که تراست 26شمارهٔ ۱۳۵: دوش آه من سر راهش برسم داد بست 27شمارهٔ ۱۳۶: از گلم گلها شکفت و از مزارم لاله ...28شمارهٔ ۱۳۷: خورشید من که رخش جفا گرم داشتست 29شمارهٔ ۱۳۸: باز با مرغ سحر خوان غنچه عهد تازه ...30شمارهٔ ۱۳۹: اگرچه زشت نماید بدوستان ستم دوست 31شمارهٔ ۱۴۰: دست اجلم بر دل ماتمزده ره بست 32شمارهٔ ۱۴۱: با که گویم اینکه در بیخوابیم شب چ ...33شمارهٔ ۱۴۲: هر زمان از عشق پاک آن شوخ با من خ ...34شمارهٔ ۱۴۳: سبزی آثار خط گرد لب آن ساده بست 35شمارهٔ ۱۴۴: دل بیتو چنان سوخت که داغش نتوان ی ...36شمارهٔ ۱۴۵: چشمم نظری در رخ آن دل گسل انداخت 37شمارهٔ ۱۴۶: یار باید که غم یار خورد یار کجاست 38شمارهٔ ۱۴۷: روزی که در دلم عشق تو خانه ساخت 39شمارهٔ ۱۴۸: باده در جامت مدام از اشک گلگون من ...40شمارهٔ ۱۴۹: مست تو بجز ناله ی جانسوز ندانست 41شمارهٔ ۱۵۰: بازم چراغ دل بمی ناب روشنست 42شمارهٔ ۱۵۱: من بنده ی حسنی که نشانش نتوان یاف ...43شمارهٔ ۱۵۲: خوبی همین کرشمه و ناز و خرام نیست 44شمارهٔ ۱۵۳: در کنج محنت این دل دیوانه خوشترست 45شمارهٔ ۱۵۴: دیوانه ام مرا سخن واژگون بسست 46شمارهٔ ۱۵۵: مرا به باده نه باغ و بهار شد باعث 47شمارهٔ ۱۵۶: دو هفته ییکه حریفی درین سرای سپنج 48شمارهٔ ۱۵۷: ای از نظاره ی تو خجل آفتاب صبح 49شمارهٔ ۱۵۸: مرغ دلم به حلقه ی مویی نهاده رخ 50شمارهٔ ۱۵۹: مردم ز عیش گلشن دنیا چه دیده اند 51شمارهٔ ۱۶۰: دلم که سوخت سپند مه جمال تو باد 52شمارهٔ ۱۶۱: این باد ز طرف چمن کیست که داند 53شمارهٔ ۱۶۲: آن پریچهره که دیوانه اش اهل نظرند 54شمارهٔ ۱۶۳: هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید 55شمارهٔ ۱۶۴: خواهم که بوسم آن لب و روهم نمیدهد 56شمارهٔ ۱۶۵: گل آمد ساقیا محبوب گلرخسار می بای ...57شمارهٔ ۱۶۶: دمبدم در عاشقی دل را زیانی می شود 58شمارهٔ ۱۶۷: محتسب گر بدر میکده مانع نشود 59شمارهٔ ۱۶۸: چو باشم سر بزانو مانده شب در فکر ...60شمارهٔ ۱۶۹: مقیدان تو از یاد غیر خاموشند 61شمارهٔ ۱۷۰: آنی که از تو حرف جفا می توان شنید 62شمارهٔ ۱۷۱: فراوشم شود چندان کزو بیداد می آید 63شمارهٔ ۱۷۲: آنکه بهر دیگران در زلف چین می افگ ...64شمارهٔ ۱۷۳: خزان آمد گریبان را برندی چاک خواه ...65شمارهٔ ۱۷۴: بتان شهر که ترکانه باج می طلبند 66شمارهٔ ۱۷۵: آه آتشناک من بوی دل مجنون دهد 67شمارهٔ ۱۷۶: ترک من چون لاله برگ عیش در صحرا ک ...68شمارهٔ ۱۷۷: بازم بسینه عشق و جنون جوش می زند 69شمارهٔ ۱۷۸: سیمای توام در دل پر نور نگنجد 70شمارهٔ ۱۷۹: چشمم ز گرد آن کف پا یاد می کند 71شمارهٔ ۱۸۰: تا رخت را سبزه در گلبرگ تر پنهان ...72شمارهٔ ۱۸۱: از جور گلرخان دل من خوار و زار شد 73شمارهٔ ۱۸۲: تو آن گلی که مه آسمان جبین تو بوس ...74شمارهٔ ۱۸۳: گلی که از نفسش مشک ناب بگدازد 75شمارهٔ ۱۸۴: مجاوران سر کوی یار سر بخشند 76شمارهٔ ۱۸۵: مدام از کشت امیدم خس و خاشاک می ر ...77شمارهٔ ۱۸۶: پیش لبت که مرد که هم از تو جان ند ...78شمارهٔ ۱۸۷: احبابرا ادای کلام تو می کشد 79شمارهٔ ۱۸۸: از دیده پنهان آن پری گشت و دل من ...80شمارهٔ ۱۸۹: خزان رسید و گلستان به آن جمال نما ...81شمارهٔ ۱۹۰: دلم ز روز بد خویش ماتمی دارد 82شمارهٔ ۱۹۱: روزی فلکم پیش در او نرسانید 83شمارهٔ ۱۹۲: امروز اگر می بمن آن لب نرساند 84شمارهٔ ۱۹۳: نه قرار دل بر من نه بزلف یار گیرد 85شمارهٔ ۱۹۴: رسید آن شمع و از هر جانبی پروانه ...86شمارهٔ ۱۹۵: چه سازم وه که آن بیباک رو از مرد ...87شمارهٔ ۱۹۶: بهر کس گر درآیی خوبی رخسار کی مان ...88شمارهٔ ۱۹۷: چه شد که از همه جا بوی درد می آید 89شمارهٔ ۱۹۸: صبا برگ گلی سوی من مجنون نیندازد 90شمارهٔ ۱۹۹: ماه من از خانه مست شب بهوای که شد 91شمارهٔ ۲۰۰: ماتم نشست و کوکبه ی سور شد بلند 92شمارهٔ ۲۰۱: رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیر ...93شمارهٔ ۲۰۲: نوبهار آمد که بوی گل جهانرا خوش ک ...94شمارهٔ ۲۰۳: دلم آه سحر چون با دعا دمساز گردان ...95شمارهٔ ۲۰۴: بر اوج حسن چو آن ترک کج کلاه بر آ ...96شمارهٔ ۲۰۵: ز بیرحمی چو آن گل پیرهن دور از بر ...97شمارهٔ ۲۰۶: شبها گذشت و چشم من یک لحظه آرامی ...98شمارهٔ ۲۰۷: بیا که ساقی ما باده ی طهور دهد 99شمارهٔ ۲۰۸: خون خوردنم ز هجر تو از حد برون مب ...100شمارهٔ ۲۰۹: حسن تو بچشم ما نگنجد 101شمارهٔ ۲۱۰: بمجلسی که تویی می دگر نمی گنجد 102شمارهٔ ۲۱۱: آمد بهار و دل بمی و جام تازه شد 103شمارهٔ ۲۱۲: آن رهروان که رو به در دل نهاده ان ...104شمارهٔ ۲۱۳: جفا مکن که دگر آن جفا نمی گنجد 105شمارهٔ ۲۱۴: با چون منی چرا می چون ارغوان خورن ...106شمارهٔ ۲۱۵: نظاره ی روی تو بسی خانه سیه کرد 107شمارهٔ ۲۱۶: عشق آمد و هوای صف طاعتم نماند 108شمارهٔ ۲۱۷: دوشم چراغ دیده به صد نور و تاب بو ...109شمارهٔ ۲۱۸: منم که دوست مرادم ز تلخ و شور دهد 110شمارهٔ ۲۱۹: ستمگران غم اهل نظر نمی دانند 111شمارهٔ ۲۲۰: آنان که به اخلاص کلام تو نویسند 112شمارهٔ ۲۲۱: ز گلگشت آمدی بنشین که مشک چین فرو ...113شمارهٔ ۲۲۲: کیم من تا کس از مرکب برای من فرود ...114شمارهٔ ۲۲۳: گلرخان بر سر خاکم چمنی ساخته اند 115شمارهٔ ۲۲۴: سحر فغان من آنمه ز طرف بام شنید 116شمارهٔ ۲۲۵: سرشک لعل من حاصل گل آزار می آرد 117شمارهٔ ۲۲۶: کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید 118شمارهٔ ۲۲۷: تا چند طلب باشد و مطلوب نباشد 119شمارهٔ ۲۲۸: دود از دل من باده ی گلرنگ برآورد 120شمارهٔ ۲۲۹: باین جادو و شانم تا سر پیوند خواه ...121شمارهٔ ۲۳۰: ساقی چه بود باده و زین آب چه خیزد 122شمارهٔ ۲۳۱: صبحی بمن آن شاخ گل از خواب نخیزد 123شمارهٔ ۲۳۲: هوا خوشبوی گشت و مرغ در پرواز می ...124شمارهٔ ۲۳۳: افغان که دل به هیچ مقامم نمی کشد 125شمارهٔ ۲۳۴: روز گلگشتست و یاران برگ عشرت ساخت ...126شمارهٔ ۲۳۵: بیا که شاهد گل شمع بوستان گردید 127شمارهٔ ۲۳۶: گلرخان از نفس ما اثری یافته اند 128شمارهٔ ۲۳۷: خوبی بالتفات وفا کم نمی شود 129شمارهٔ ۲۳۸: معاذالله گرت با همدمان رغبت زیاد ...130شمارهٔ ۲۳۹: دود برآمد ز دلم چون سپند 131شمارهٔ ۲۴۰: چه تندی است که سویت نگاه نتوان کر ...132شمارهٔ ۲۴۱: میخواره ی مرا لب خندان نگه کنید 133شمارهٔ ۲۴۲: غباری کان گل از دامن بوقت رفتن اف ...134شمارهٔ ۲۴۳: از چه مجنون مرغ را بر فرق خود جا ...135شمارهٔ ۲۴۴: می خورده خنده بر من ناشاد می کند 136شمارهٔ ۲۴۵: معلم چون به تعلیم خط از دستش قلم ...137شمارهٔ ۲۴۶: گل آمد و بی یار نشستن که تواند 138شمارهٔ ۲۴۷: بیا که ساقی ما بی نقاب جلوه نمود 139شمارهٔ ۲۴۸: بیخودی در عشقبازی باد و رسوایی مب ...140شمارهٔ ۲۴۹: لعلت ازمی خنده بر برگ گل سیراب زد 141شمارهٔ ۲۵۰: عید شد هر کس مه نو را مبارکباد کر ...142شمارهٔ ۲۵۱: دل سوزان من از نکهت نوروز نگشاید 143شمارهٔ ۲۵۲: چکند دل که بدوران غمت خون نخورد 144شمارهٔ ۲۵۳: در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد 145شمارهٔ ۲۵۴: چون از می صبوحی رنگ رخش برآید 146شمارهٔ ۲۵۵: دمی که بوی گل از باد نوبهار آید 147شمارهٔ ۲۵۶: سر از نیاز من آنسرو سرفراز کشید 148شمارهٔ ۲۵۷: هرگز برخت سیر نگاهی نتوان کرد 149شمارهٔ ۲۵۸: ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند 150شمارهٔ ۲۵۹: جز جور و جفا پیشه ی محبوب نباشد 151شمارهٔ ۲۶۰: از توبه ی من دیر مغان بیت حزن شد 152شمارهٔ ۲۶۱: کدام عید که حسن تو صد شهید ندارد 153شمارهٔ ۲۶۲: چشمم دمی ز دیدن روی تو بس نکرد 154شمارهٔ ۲۶۳: آنچه من می کشم از عشق تو مجنون نک ...155شمارهٔ ۲۶۴: دلم روانشد و جان هم ره سفر گیرد 156شمارهٔ ۲۶۵: چو رو از جاب صید آن شکار انداز می ...157شمارهٔ ۲۶۶: هر آنچ از صورت و معنی بر اهل راز ...158شمارهٔ ۲۶۷: مرا یاد تو هر دم آتشی در دل برافر ...159شمارهٔ ۲۶۸: مرا هر روز بیتو صد غم جانسوز پیش ...160شمارهٔ ۲۶۹: زبان بوصف جمال تو بر نمی آید 161شمارهٔ ۲۷۰: سری که در قدم سرو سرفراز تو باشد 162شمارهٔ ۲۷۱: دوش آن پری ز دام رقیبان رمیده بود 163شمارهٔ ۲۷۲: تا دیده با رخ تو مقابل نمی شود 164شمارهٔ ۲۷۳: هر لحظه ام خیال بسوی دگر برد 165شمارهٔ ۲۷۴: ماه من از جامه خواب مهر سر بر می ...166شمارهٔ ۲۷۵: خوش آن شبها که سر بر آستان دلستان ...167شمارهٔ ۲۷۶: بگذشت از غرور و عتابش کسی ندید 168شمارهٔ ۲۷۷: یاد تو هیچم از دل پر خون نمی رود 169شمارهٔ ۲۷۸: گر می روم نزدیک او شوق وصالم می ک ...170شمارهٔ ۲۷۹: چون گوش بر فسانه ام آن پر بهانه م ...171شمارهٔ ۲۸۰: گر آن خورشید روزی بر سر من سایه ا ...172شمارهٔ ۲۸۱: درون سینه ام این نیم جان کز بهر م ...173شمارهٔ ۲۸۲: دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گ ...174شمارهٔ ۲۸۳: از کعبه عزم دیر برون از طریق بود 175شمارهٔ ۲۸۴: ساقی بیا که روز برفتن شتاب کرد 176شمارهٔ ۲۸۵: نسوزیم که گل این چراغ می ماند 177شمارهٔ ۲۸۶: امروز صفای دلم از سیمتنی بود 178شمارهٔ ۲۸۷: خطش چو بنام من از خامه برون آید 179شمارهٔ ۲۸۸: شراب خورد و شبیخون بعاشقان آورد 180شمارهٔ ۲۸۹: ز می برآمده، آن رنگ آل تا چکند 181شمارهٔ ۲۹۰: آن گل از طرف کشت می آید 182شمارهٔ ۲۹۱: در هر که نیست نشأه درد تو مرده با ...183شمارهٔ ۲۹۲: دلم که همره آن مه چو ابر چست شود 184شمارهٔ ۲۹۳: تو گر زارم کشی غمخوار جان من که خ ...185شمارهٔ ۲۹۴: تا چند بافسون جهان بند توان بود 186شمارهٔ ۲۹۵: وقتست ای حریف که می در سبو کنند 187شمارهٔ ۲۹۶: خنجر کشید و عربده با اهل حال کرد 188شمارهٔ ۲۹۷: تا کی کسی بزهد و لب خشک خو کند 189شمارهٔ ۲۹۸: خوبان خراب نرگس مستانه ی تو اند 190شمارهٔ ۲۹۹: التفات چشم آن مشگین غزالم می کشد 191شمارهٔ ۳۰۰: گه بلطفم می نوازد گه بنازم می کشد 192شمارهٔ ۳۰۱: هر مصور کان جمال و صورت موزون کشد 193شمارهٔ ۳۰۲: طبع تو بدخوی بود نرم و حلیم از چه ...194شمارهٔ ۳۰۳: نوروز علم برزد و گل در چمن آمد 195شمارهٔ ۳۰۴: گر تلخ شدی سوز تو از سینه کجا شد 196شمارهٔ ۳۰۵: چون بدلسوزی من یار زبان تیز کند 197شمارهٔ ۳۰۶: هر دل که گرم از آتش پنهان من شود 198شمارهٔ ۳۰۷: مه خورشد روی من دمی یکجا نمی گنجد 199شمارهٔ ۳۰۸: عیدست و هر سو جلوه گر شوخ دلارای ...200شمارهٔ ۳۰۹: ای هر قدم بخاک رهت بسملی دگر 201شمارهٔ ۳۱۰: ای عارضت به بوسه ز لب دلنوازتر 202شمارهٔ ۳۱۱: ای مرا هر ذره با مهر تو پیوندی دگ ...203شمارهٔ ۳۱۲: از بیم جان گویم که دل دارد دلارای ...204شمارهٔ ۳۱۳: خط گرد خال آن لب میگون زیاده تر 205شمارهٔ ۳۱۴: باز این دل دیوانه را افتاده سودای ...206شمارهٔ ۳۱۵: کار ما جز نامرادی نیست دور از وصل ...207شمارهٔ ۳۱۶: ما شسته ایم ز آینه ی دیده گرد غیر 208شمارهٔ ۳۱۷: چون بمیخانه رسیدی سخن دور گذار 209شمارهٔ ۳۱۸: شب هجرم خوش آمد ناله و فریاد از آ ...210شمارهٔ ۳۱۹: شکر خدا که با من بیدل نشست یار 211شمارهٔ ۳۲۰: دلا به گوشه ی آن چشم شرمناک نگر 212شمارهٔ ۳۲۱: خیز ای ندیم و مجمره ی عود برفروز 213شمارهٔ ۳۲۲: هلاک جانم از آن خط دلکشست هنوز 214شمارهٔ ۳۲۳: خورشید من امروز بشکل دگری باز 215شمارهٔ ۳۲۴: مست آمدی کرشمه کنان در قبای ناز 216شمارهٔ ۳۲۵: رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز 217شمارهٔ ۳۲۶: ما گرفتاریم بر ما ناوک بیداد ریز 218شمارهٔ ۳۲۷: چون یار شدی مهر و وفا گم نکنی باز 219شمارهٔ ۳۲۸: این نخل تازه بین که ندیدست خار کس 220شمارهٔ ۳۲۹: دارم از غنچه ی لعل تو خطایی که مپ ...221شمارهٔ ۳۳۰: از جان من حکایت جانان من بپرس 222شمارهٔ ۳۳۱: زین بحر نیلگون دم آبی ندید کس 223شمارهٔ ۳۳۲: آلوده بمی لعل ترا چون نگرد کس 224شمارهٔ ۳۳۳: هیچ دولت تا ابد باقی نمی ماند بکس 225شمارهٔ ۳۳۴: آتشم در جان و در دل حسرت جامست و ...226شمارهٔ ۳۳۵: ببستر افتم و مردن کنم بهانه ی خوی ...227شمارهٔ ۳۳۶: رمید از خواب چشمان عتاب آلوده بین ...228شمارهٔ ۳۳۷: افزون ز صد قیامت در دل زیار آتش 229شمارهٔ ۳۳۸: برغم من بحریفان می شبانه مکش 230شمارهٔ ۳۳۹: بغایت تلخ گفتارست در می لعل میگون ...231شمارهٔ ۳۴۰: کو مطربی که مست شوم از ترانه اش 232شمارهٔ ۳۴۱: یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خ ...233شمارهٔ ۳۴۲: که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟234شمارهٔ ۳۴۳: فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زین ...235شمارهٔ ۳۴۴: از پی دل مرو و عاشق بی باک مباش 236شمارهٔ ۳۴۵: می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجو ...237شمارهٔ ۳۴۶: چه ترکیبست یا رب در ته پیراهن اند ...238شمارهٔ ۳۴۷: من نه آنم کز لب لعل تو یابم کام خ ...239شمارهٔ ۳۴۸: گر بنگری در آینه روی چو ماه خویش 240شمارهٔ ۳۴۹: تا چند دردسر کشم از گفتگوی خویش 241شمارهٔ ۳۵۰: فردا که هر غنیم نماید غنیم خویش 242شمارهٔ ۳۵۱: سراسر شیوه ی نازست سرو ناز پروردش 243شمارهٔ ۳۵۲: چنان تیزست در خون ریختن مژگان خون ...244شمارهٔ ۳۵۳: نتوانم که بینم از دورش 245شمارهٔ ۳۵۴: با کسان در صلح و با خود دایما در ...246شمارهٔ ۳۵۵: دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی ...247شمارهٔ ۳۵۶: ایدل بتلخی شب هجران صبور باش 248شمارهٔ ۳۵۷: مردم و خود را زغمهای جهان کردم خل ...249شمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض 250شمارهٔ ۳۵۹: گر من ز شوق یار فرستم بیار خط 251شمارهٔ ۳۶۰: ترک یاری کردی از وصل تو یاران را ...252شمارهٔ ۳۶۱: امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو ...253شمارهٔ ۳۶۲: تا بکی خندیدن و دل گرمی افزودن چو ...254شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو ...255شمارهٔ ۳۶۴: مرا که تیره شد از کثرت گناه چراغ 256شمارهٔ ۳۶۵: ای فتنه ی جمالت روی چو ماه یوسف 257شمارهٔ ۳۶۶: خرم شبی که گردد معشوق یار عاشق 258شمارهٔ ۳۶۷: جانم افگارست و تن بیمار و دل خون ...259شمارهٔ ۳۶۸: یارم اگر بمهر کشد یا بکین چه باک 260شمارهٔ ۳۶۹: تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک 261شمارهٔ ۳۷۰: دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک 262شمارهٔ ۳۷۱: محروم باد چشم من از گلشن وصال 263شمارهٔ ۳۷۲: سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلا ...264شمارهٔ ۳۷۳: ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خا ...265شمارهٔ ۳۷۴: خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل 266شمارهٔ ۳۷۵: دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره ی ...267شمارهٔ ۳۷۶: عشقم بلای جان شد، آن لعل آتشین هم 268شمارهٔ ۳۷۷: پروانه یی که رنجد از درد و داغ مر ...269شمارهٔ ۳۷۸: چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم 270شمارهٔ ۳۷۹: زبان در ذکر و در دل نقش زلف یار م ...271شمارهٔ ۳۸۰: شود در گلشنم دل چاک و در مجلس جگر ...272شمارهٔ ۳۸۱: زرشک همدمانش بسکه جوشد هر نفس خون ...273شمارهٔ ۳۸۲: از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم 274شمارهٔ ۳۸۳: خوش آن حالت که در روی گلی نظاره م ...275شمارهٔ ۳۸۴: همه شب دارم از دل باده ی نابی که ...276شمارهٔ ۳۸۵: زغم جان می دهم چون دلربای خود نمی ...277شمارهٔ ۳۸۶: دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم 278شمارهٔ ۳۸۷: بیتو شامی که چراغ طرب افروخته ام 279شمارهٔ ۳۸۸: ببویت صبحدم گریان بگلگشت چمن رفتم 280شمارهٔ ۳۸۹: دل گشت خون و داد بگریه سرای چشم 281شمارهٔ ۳۹۰: مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم 282شمارهٔ ۳۹۱: هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم 283شمارهٔ ۳۹۲: شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی ...284شمارهٔ ۳۹۳: ببزمت گر بپهلوی رقیبان جا نمی کرد ...285شمارهٔ ۳۹۴: ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم 286شمارهٔ ۳۹۵: من آشفته هم در خواب مستی کاش می م ...287شمارهٔ ۳۹۶: هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم 288شمارهٔ ۳۹۷: بس بینوا ز ساقی خود دور مانده ام 289شمارهٔ ۳۹۸: تا بکی در کنج خلوت گرد بیحاصل خور ...290شمارهٔ ۳۹۹: قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرس ...291شمارهٔ ۴۰۰: سحر ز میکده گریان و دردناک شدم 292شمارهٔ ۴۰۱: رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم 293شمارهٔ ۴۰۲: مست گشتم سر ز قید هوشیاران می برم 294شمارهٔ ۴۰۳: ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم 295شمارهٔ ۴۰۴: ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم 296شمارهٔ ۴۰۵: رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم 297شمارهٔ ۴۰۶: لب از می شسته وز آب لطافت روی چون ...298شمارهٔ ۴۰۷: چنین که پیش نظر صورت نکوی تو دارم 299شمارهٔ ۴۰۸: دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام 300شمارهٔ ۴۰۹: ما رند خراباتی و معشوق پرستیم 301شمارهٔ ۴۱۰: خوش آن مستی که چون بر آستان او جب ...302شمارهٔ ۴۱۱: امشب چراغ دل بحضور تو سوختم 303شمارهٔ ۴۱۲: شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ م ...304شمارهٔ ۴۱۳: متاب آن رخ زمن یکدم که در کوی تو ...305شمارهٔ ۴۱۴: چندانکه رفته ام بچمن گل ندیده ام 306شمارهٔ ۴۱۵: مبین، که تاب نگاه تو آفتاب ندارم 307شمارهٔ ۴۱۶: اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام 308شمارهٔ ۴۱۷: جدا زان ماهر و امشب بدل دردی عجب ...309شمارهٔ ۴۱۸: گرچه طور رندی و بدنامی از حد می ب ...310شمارهٔ ۴۱۹: آه کز هجر تو شبها باده خون دانسته ...311شمارهٔ ۴۲۰: ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ای ...312شمارهٔ ۴۲۱: رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم 313شمارهٔ ۴۲۲: بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم 314شمارهٔ ۴۲۳: ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم 315شمارهٔ ۴۲۴: شب آه و ناله از دل غمناک می زدم 316شمارهٔ ۴۲۵: هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم 317شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنا ...318شمارهٔ ۴۲۷: جدا از آن شاخ گل صد داغ حسرت زین ...319شمارهٔ ۴۲۸: غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم ...320شمارهٔ ۴۲۹: روز نوروزست و دل درد تو دارد سوز ...321شمارهٔ ۴۳۰: هر زمان با خود خیال آن رخ گلگون ک ...322شمارهٔ ۴۳۱: کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا ک ...323شمارهٔ ۴۳۲: مدام از آتشی آشفته حالم 324شمارهٔ ۴۳۳: ما سر به آب خنجر قصاب شسته ایم 325شمارهٔ ۴۳۴: ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم 326شمارهٔ ۴۳۵: بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم 327شمارهٔ ۴۳۶: کجاست دل که به شبهای تار گشت کنم 328شمارهٔ ۴۳۷: ما باده را بنغمه ی ناهید خورده ای ...329شمارهٔ ۴۳۸: ما خویش را بچنگ ملامت سپرده ایم 330شمارهٔ ۴۳۹: شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم 331شمارهٔ ۴۴۰: دشمن شدی بیکدمه زاری که داشتم 332شمارهٔ ۴۴۱: تمام عمر اگر بر قبله ی طاعت جبین ...333شمارهٔ ۴۴۲: ترا گزیده برای گزند خویشتنم 334شمارهٔ ۴۴۳: چونی هر چند از درد جدایی ناتوان ر ...335شمارهٔ ۴۴۴: منم دل پریشان چه در طرب گشایم 336شمارهٔ ۴۴۵: امیدم این نبود کزین در خجل روم 337شمارهٔ ۴۴۶: چنین تا کی بحسرت سوی آن گلپیرهن ب ...338شمارهٔ ۴۴۷: کند در دل نشیمن آن پری در دیده من ...339شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی ب ...340شمارهٔ ۴۴۹: خوش آنکه بیخبر از جام آرزوی تو با ...341شمارهٔ ۴۵۰: بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش اف ...342شمارهٔ ۴۵۱: هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنو ...343شمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نم ...344شمارهٔ ۴۵۳: چه باشد عاشقی خود را بغمها مبتلا ...345شمارهٔ ۴۵۴: جمال و جاه داری هر چه خواهی می تو ...346شمارهٔ ۴۵۵: همچو مجنون در بیابانم وطن خواهد ش ...347شمارهٔ ۴۵۶: هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید بر ...348شمارهٔ ۴۵۷: بسوی درد از گلشن افلاک می آید برو ...349شمارهٔ ۴۵۸: مجو ای دل بخور از بهر ترتیب دماغ ...350شمارهٔ ۴۵۹: می آفتست و در نظرم پر فنی چنین 351شمارهٔ ۴۶۰: ای چراغ دل مرو در بزم مردم جامکن 352شمارهٔ ۴۶۱: ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی م ...353شمارهٔ ۴۶۲: تا کی شود نقاب رخ گل لباس من 354شمارهٔ ۴۶۳: رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن 355شمارهٔ ۴۶۴: شبی ای شمع مهرویان گذر در منزل من ...356شمارهٔ ۴۶۵: بمن هر کس که روزی یار شد دامن کشی ...357شمارهٔ ۴۶۶: منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن 358شمارهٔ ۴۶۷: روز از روز زبونتر کندم گردون بین 359شمارهٔ ۴۶۸: لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواه ...360شمارهٔ ۴۶۹: شود صد سوز پنهان هر دم از داغ دلم ...361شمارهٔ ۴۷۰: مه من چند یار ارجمندان می توان بو ...362شمارهٔ ۴۷۱: ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن 363شمارهٔ ۴۷۲: بته رسید قدح ساقیا شراب رسان 364شمارهٔ ۴۷۳: شکفت لاله، توهم عطر در شراب افشان 365شمارهٔ ۴۷۴: ما ناکس و تو در پی بد گفتن اینچنی ...366شمارهٔ ۴۷۵: گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این 367شمارهٔ ۴۷۶: اگر یاد آرمش یکدم که از دل غم برد ...368شمارهٔ ۴۷۷: نخل تو سرکش و دل خود کام من همان 369شمارهٔ ۴۷۸: ریخت شکوفه و مرا گریه برای او هما ...370شمارهٔ ۴۷۹: بهارست ای سرشک دیده ی من رو بصحرا ...371شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...372شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 373شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 374شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 375شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 376شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...377شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 378شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 379شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 380شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...381شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 382شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 383شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...384شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 385شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 386شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 387شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...388شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 389شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...390شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 391شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...392شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 393شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 394شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 395شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...396شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...397شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...398شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...399شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 400شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...401شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 402شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 403شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 404شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 405شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 406شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...407شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 408شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...409شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 410شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 411شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 412شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 413شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 414شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 415شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 416شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 417شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 418شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...419شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 420شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 421شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 422شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 423شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...424شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 425شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 426شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 427شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 428شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...429شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...430شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 431شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...432شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...433شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 434شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...435شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 436شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 437شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...438شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...439شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...440شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...441شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...442شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...443شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 444شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 445شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...446شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...447شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...448شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 449شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...450شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 451شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 452شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 453شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 454شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 455شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...456شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...457شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 458شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...459شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 460شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 461شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 462شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...463شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 464شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...465شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 466شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...467شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ