به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۸۵: بیمار عشق را سر و برگ علاج نیست

730عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بیمار عشق را سر و برگ علاج نیست
گفتم چنانکه هست حکایت مزاج نیست
این دل که در عیار وفا نقد خالصست
بر سنگ امتحان زدنش احتیاج نیست
جامی که هر شکسته ازان لعل پاره ییست
در دست و پا چرا فگنندش زجاج نیست
در ذات خویش هستی پروانه هم خوشست
هست اینقدر که در بر شمعش رواج نیست
گویند ترک تاج کن و دردسر مکش
جایی که ترک سر نبود ترک تاج نیست
این قید هستی تو فغانی بلای تست
بشکن قفس که بر آزاده باج نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۴: مجنون راه عشقم و دل هادی منست 2شمارهٔ ۸۵: بیمار عشق را سر و برگ علاج نیست 3شمارهٔ ۸۶: این همه شکل خوش دلکش که در گلزار ه ...4شمارهٔ ۸۷: آنرا که قدم در ره صاحبنظرانست 5شمارهٔ ۸۸: مستم اگر باده نیست لعل لب یار هست 6شمارهٔ ۸۹: گشود چاک گریبان که یاسمین اینست 7شمارهٔ ۹۰: از سرمه، نرگست همه رنگ حنا گرفت 8شمارهٔ ۹۱: بیمار ترا دیده ی نمناک همانست 9شمارهٔ ۹۲: صد شعله ی آه از دل هر گوشه نشین خا ...10شمارهٔ ۹۳: خونین جگران را چه غم از ناز و نعیم ...11شمارهٔ ۹۴: دیوانه ی ترا هوس گشت باغ نیست 12شمارهٔ ۹۵: شبانه می زده یی ماه من چنین پیداست 13شمارهٔ ۹۶: بگشا زبان که طبع زبونم گره شدست 14شمارهٔ ۹۷: جفای لاله رخان راحت و فراغ منست 15شمارهٔ ۹۸: شبست و ما همه جویای می ایاغ کجاست 16شمارهٔ ۹۹: باز امشبم ز لاله و گل خانه پر شدست 17شمارهٔ ۱۰۰: دل ببیداد نهادیم عطای تو کجاست 18شمارهٔ ۱۰۱: دور از تو عمر من همه با درد و غم ...19شمارهٔ ۱۰۲: شمع من میل منت امروز چون هر روز ن ...20شمارهٔ ۱۰۳: دوا خواهم ز تو ادراکم اینست 21شمارهٔ ۱۰۴: پیش ما خاطر شاد و دل غمناک یکیست 22شمارهٔ ۱۰۵: برویم میشوی خندان و چشمم از تو خو ...23شمارهٔ ۱۰۶: رویم شکفته از سخن تلخ مردمست 24شمارهٔ ۱۰۷: فروغ حسن تو از آه سوزناک منست 25شمارهٔ ۱۰۸: آتشکده دلی که درو منزل تو نیست 26شمارهٔ ۱۰۹: ای دل بیا که نوبت مستی گذشته است 27شمارهٔ ۱۱۰: ترک من جانب صحرا پی نخجیر شدست 28شمارهٔ ۱۱۱: تا کی بهانه ات بدل بت پرست ماست 29شمارهٔ ۱۱۲: دل بیقرار و دولت دیدار مشکلست 30شمارهٔ ۱۱۳: عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست 31شمارهٔ ۱۱۴: باز نقاش خزان طرح دگرگون زده است 32شمارهٔ ۱۱۵: سرو من زلف پریشان بر رخ گلگون شکس ...33شمارهٔ ۱۱۶: آه کان ابرو کمان چشم سیاه از ناز ...34شمارهٔ ۱۱۷: ای آنکه همه سوختنت از پی کامست 35شمارهٔ ۱۱۸: آمد سحاب و چهره ی گلها ز خواب شست 36شمارهٔ ۱۱۹: نیست بیرون و درونم ذره یی خالی ز ...37شمارهٔ ۱۲۰: ما را ز نوبهار گل روی او ببست 38شمارهٔ ۱۲۱: دمی که آن گل خندان بقصد خون منست 39شمارهٔ ۱۲۲: ماه رخسار تو آیینه ی مقصود منست 40شمارهٔ ۱۲۳: خوبان که ز ملک دلشان چشم خراجست 41شمارهٔ ۱۲۴: ما را نه میل باغ و نه پروای بلبلس ...42شمارهٔ ۱۲۵: عاشقان را دم گرم و نفس سرد بسست 43شمارهٔ ۱۲۶: عیدست و نوبهار و چمن سبز و خرمست 44شمارهٔ ۱۲۷: چمن ز سایه ی سروت چو گلشن ارمست 45شمارهٔ ۱۲۸: در دلم سوزی عجب از عشق زیبا دلبری ...46شمارهٔ ۱۲۹: چمن شکفت و نسیمی ز هر گلی برخاست 47شمارهٔ ۱۳۰: آزاد بلبلی که بدام بلا نسوخت 48شمارهٔ ۱۳۱: خود رای من بخلوت رازت پناه چیست 49شمارهٔ ۱۳۲: بیگناهم خشم و نازت با من ای خود ک ...50شمارهٔ ۱۳۳: غمی دارم ازو سودم همینست 51شمارهٔ ۱۳۴: آه ازین ناز و دلبری که تراست 52شمارهٔ ۱۳۵: دوش آه من سر راهش برسم داد بست 53شمارهٔ ۱۳۶: از گلم گلها شکفت و از مزارم لاله ...54شمارهٔ ۱۳۷: خورشید من که رخش جفا گرم داشتست 55شمارهٔ ۱۳۸: باز با مرغ سحر خوان غنچه عهد تازه ...56شمارهٔ ۱۳۹: اگرچه زشت نماید بدوستان ستم دوست 57شمارهٔ ۱۴۰: دست اجلم بر دل ماتمزده ره بست 58شمارهٔ ۱۴۱: با که گویم اینکه در بیخوابیم شب چ ...59شمارهٔ ۱۴۲: هر زمان از عشق پاک آن شوخ با من خ ...60شمارهٔ ۱۴۳: سبزی آثار خط گرد لب آن ساده بست 61شمارهٔ ۱۴۴: دل بیتو چنان سوخت که داغش نتوان ی ...62شمارهٔ ۱۴۵: چشمم نظری در رخ آن دل گسل انداخت 63شمارهٔ ۱۴۶: یار باید که غم یار خورد یار کجاست 64شمارهٔ ۱۴۷: روزی که در دلم عشق تو خانه ساخت 65شمارهٔ ۱۴۸: باده در جامت مدام از اشک گلگون من ...66شمارهٔ ۱۴۹: مست تو بجز ناله ی جانسوز ندانست 67شمارهٔ ۱۵۰: بازم چراغ دل بمی ناب روشنست 68شمارهٔ ۱۵۱: من بنده ی حسنی که نشانش نتوان یاف ...69شمارهٔ ۱۵۲: خوبی همین کرشمه و ناز و خرام نیست 70شمارهٔ ۱۵۳: در کنج محنت این دل دیوانه خوشترست 71شمارهٔ ۱۵۴: دیوانه ام مرا سخن واژگون بسست 72شمارهٔ ۱۵۵: مرا به باده نه باغ و بهار شد باعث 73شمارهٔ ۱۵۶: دو هفته ییکه حریفی درین سرای سپنج 74شمارهٔ ۱۵۷: ای از نظاره ی تو خجل آفتاب صبح 75شمارهٔ ۱۵۸: مرغ دلم به حلقه ی مویی نهاده رخ 76شمارهٔ ۱۵۹: مردم ز عیش گلشن دنیا چه دیده اند 77شمارهٔ ۱۶۰: دلم که سوخت سپند مه جمال تو باد 78شمارهٔ ۱۶۱: این باد ز طرف چمن کیست که داند 79شمارهٔ ۱۶۲: آن پریچهره که دیوانه اش اهل نظرند 80شمارهٔ ۱۶۳: هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید 81شمارهٔ ۱۶۴: خواهم که بوسم آن لب و روهم نمیدهد 82شمارهٔ ۱۶۵: گل آمد ساقیا محبوب گلرخسار می بای ...83شمارهٔ ۱۶۶: دمبدم در عاشقی دل را زیانی می شود 84شمارهٔ ۱۶۷: محتسب گر بدر میکده مانع نشود 85شمارهٔ ۱۶۸: چو باشم سر بزانو مانده شب در فکر ...86شمارهٔ ۱۶۹: مقیدان تو از یاد غیر خاموشند 87شمارهٔ ۱۷۰: آنی که از تو حرف جفا می توان شنید 88شمارهٔ ۱۷۱: فراوشم شود چندان کزو بیداد می آید 89شمارهٔ ۱۷۲: آنکه بهر دیگران در زلف چین می افگ ...90شمارهٔ ۱۷۳: خزان آمد گریبان را برندی چاک خواه ...91شمارهٔ ۱۷۴: بتان شهر که ترکانه باج می طلبند 92شمارهٔ ۱۷۵: آه آتشناک من بوی دل مجنون دهد 93شمارهٔ ۱۷۶: ترک من چون لاله برگ عیش در صحرا ک ...94شمارهٔ ۱۷۷: بازم بسینه عشق و جنون جوش می زند 95شمارهٔ ۱۷۸: سیمای توام در دل پر نور نگنجد 96شمارهٔ ۱۷۹: چشمم ز گرد آن کف پا یاد می کند 97شمارهٔ ۱۸۰: تا رخت را سبزه در گلبرگ تر پنهان ...98شمارهٔ ۱۸۱: از جور گلرخان دل من خوار و زار شد 99شمارهٔ ۱۸۲: تو آن گلی که مه آسمان جبین تو بوس ...100شمارهٔ ۱۸۳: گلی که از نفسش مشک ناب بگدازد 101شمارهٔ ۱۸۴: مجاوران سر کوی یار سر بخشند 102شمارهٔ ۱۸۵: مدام از کشت امیدم خس و خاشاک می ر ...103شمارهٔ ۱۸۶: پیش لبت که مرد که هم از تو جان ند ...104شمارهٔ ۱۸۷: احبابرا ادای کلام تو می کشد 105شمارهٔ ۱۸۸: از دیده پنهان آن پری گشت و دل من ...106شمارهٔ ۱۸۹: خزان رسید و گلستان به آن جمال نما ...107شمارهٔ ۱۹۰: دلم ز روز بد خویش ماتمی دارد 108شمارهٔ ۱۹۱: روزی فلکم پیش در او نرسانید 109شمارهٔ ۱۹۲: امروز اگر می بمن آن لب نرساند 110شمارهٔ ۱۹۳: نه قرار دل بر من نه بزلف یار گیرد 111شمارهٔ ۱۹۴: رسید آن شمع و از هر جانبی پروانه ...112شمارهٔ ۱۹۵: چه سازم وه که آن بیباک رو از مرد ...113شمارهٔ ۱۹۶: بهر کس گر درآیی خوبی رخسار کی مان ...114شمارهٔ ۱۹۷: چه شد که از همه جا بوی درد می آید 115شمارهٔ ۱۹۸: صبا برگ گلی سوی من مجنون نیندازد 116شمارهٔ ۱۹۹: ماه من از خانه مست شب بهوای که شد 117شمارهٔ ۲۰۰: ماتم نشست و کوکبه ی سور شد بلند 118شمارهٔ ۲۰۱: رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیر ...119شمارهٔ ۲۰۲: نوبهار آمد که بوی گل جهانرا خوش ک ...120شمارهٔ ۲۰۳: دلم آه سحر چون با دعا دمساز گردان ...121شمارهٔ ۲۰۴: بر اوج حسن چو آن ترک کج کلاه بر آ ...122شمارهٔ ۲۰۵: ز بیرحمی چو آن گل پیرهن دور از بر ...123شمارهٔ ۲۰۶: شبها گذشت و چشم من یک لحظه آرامی ...124شمارهٔ ۲۰۷: بیا که ساقی ما باده ی طهور دهد 125شمارهٔ ۲۰۸: خون خوردنم ز هجر تو از حد برون مب ...126شمارهٔ ۲۰۹: حسن تو بچشم ما نگنجد 127شمارهٔ ۲۱۰: بمجلسی که تویی می دگر نمی گنجد 128شمارهٔ ۲۱۱: آمد بهار و دل بمی و جام تازه شد 129شمارهٔ ۲۱۲: آن رهروان که رو به در دل نهاده ان ...130شمارهٔ ۲۱۳: جفا مکن که دگر آن جفا نمی گنجد 131شمارهٔ ۲۱۴: با چون منی چرا می چون ارغوان خورن ...132شمارهٔ ۲۱۵: نظاره ی روی تو بسی خانه سیه کرد 133شمارهٔ ۲۱۶: عشق آمد و هوای صف طاعتم نماند 134شمارهٔ ۲۱۷: دوشم چراغ دیده به صد نور و تاب بو ...135شمارهٔ ۲۱۸: منم که دوست مرادم ز تلخ و شور دهد 136شمارهٔ ۲۱۹: ستمگران غم اهل نظر نمی دانند 137شمارهٔ ۲۲۰: آنان که به اخلاص کلام تو نویسند 138شمارهٔ ۲۲۱: ز گلگشت آمدی بنشین که مشک چین فرو ...139شمارهٔ ۲۲۲: کیم من تا کس از مرکب برای من فرود ...140شمارهٔ ۲۲۳: گلرخان بر سر خاکم چمنی ساخته اند 141شمارهٔ ۲۲۴: سحر فغان من آنمه ز طرف بام شنید 142شمارهٔ ۲۲۵: سرشک لعل من حاصل گل آزار می آرد 143شمارهٔ ۲۲۶: کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید 144شمارهٔ ۲۲۷: تا چند طلب باشد و مطلوب نباشد 145شمارهٔ ۲۲۸: دود از دل من باده ی گلرنگ برآورد 146شمارهٔ ۲۲۹: باین جادو و شانم تا سر پیوند خواه ...147شمارهٔ ۲۳۰: ساقی چه بود باده و زین آب چه خیزد 148شمارهٔ ۲۳۱: صبحی بمن آن شاخ گل از خواب نخیزد 149شمارهٔ ۲۳۲: هوا خوشبوی گشت و مرغ در پرواز می ...150شمارهٔ ۲۳۳: افغان که دل به هیچ مقامم نمی کشد 151شمارهٔ ۲۳۴: روز گلگشتست و یاران برگ عشرت ساخت ...152شمارهٔ ۲۳۵: بیا که شاهد گل شمع بوستان گردید 153شمارهٔ ۲۳۶: گلرخان از نفس ما اثری یافته اند 154شمارهٔ ۲۳۷: خوبی بالتفات وفا کم نمی شود 155شمارهٔ ۲۳۸: معاذالله گرت با همدمان رغبت زیاد ...156شمارهٔ ۲۳۹: دود برآمد ز دلم چون سپند 157شمارهٔ ۲۴۰: چه تندی است که سویت نگاه نتوان کر ...158شمارهٔ ۲۴۱: میخواره ی مرا لب خندان نگه کنید 159شمارهٔ ۲۴۲: غباری کان گل از دامن بوقت رفتن اف ...160شمارهٔ ۲۴۳: از چه مجنون مرغ را بر فرق خود جا ...161شمارهٔ ۲۴۴: می خورده خنده بر من ناشاد می کند 162شمارهٔ ۲۴۵: معلم چون به تعلیم خط از دستش قلم ...163شمارهٔ ۲۴۶: گل آمد و بی یار نشستن که تواند 164شمارهٔ ۲۴۷: بیا که ساقی ما بی نقاب جلوه نمود 165شمارهٔ ۲۴۸: بیخودی در عشقبازی باد و رسوایی مب ...166شمارهٔ ۲۴۹: لعلت ازمی خنده بر برگ گل سیراب زد 167شمارهٔ ۲۵۰: عید شد هر کس مه نو را مبارکباد کر ...168شمارهٔ ۲۵۱: دل سوزان من از نکهت نوروز نگشاید 169شمارهٔ ۲۵۲: چکند دل که بدوران غمت خون نخورد 170شمارهٔ ۲۵۳: در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد 171شمارهٔ ۲۵۴: چون از می صبوحی رنگ رخش برآید 172شمارهٔ ۲۵۵: دمی که بوی گل از باد نوبهار آید 173شمارهٔ ۲۵۶: سر از نیاز من آنسرو سرفراز کشید 174شمارهٔ ۲۵۷: هرگز برخت سیر نگاهی نتوان کرد 175شمارهٔ ۲۵۸: ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند 176شمارهٔ ۲۵۹: جز جور و جفا پیشه ی محبوب نباشد 177شمارهٔ ۲۶۰: از توبه ی من دیر مغان بیت حزن شد 178شمارهٔ ۲۶۱: کدام عید که حسن تو صد شهید ندارد 179شمارهٔ ۲۶۲: چشمم دمی ز دیدن روی تو بس نکرد 180شمارهٔ ۲۶۳: آنچه من می کشم از عشق تو مجنون نک ...181شمارهٔ ۲۶۴: دلم روانشد و جان هم ره سفر گیرد 182شمارهٔ ۲۶۵: چو رو از جاب صید آن شکار انداز می ...183شمارهٔ ۲۶۶: هر آنچ از صورت و معنی بر اهل راز ...184شمارهٔ ۲۶۷: مرا یاد تو هر دم آتشی در دل برافر ...185شمارهٔ ۲۶۸: مرا هر روز بیتو صد غم جانسوز پیش ...186شمارهٔ ۲۶۹: زبان بوصف جمال تو بر نمی آید 187شمارهٔ ۲۷۰: سری که در قدم سرو سرفراز تو باشد 188شمارهٔ ۲۷۱: دوش آن پری ز دام رقیبان رمیده بود 189شمارهٔ ۲۷۲: تا دیده با رخ تو مقابل نمی شود 190شمارهٔ ۲۷۳: هر لحظه ام خیال بسوی دگر برد 191شمارهٔ ۲۷۴: ماه من از جامه خواب مهر سر بر می ...192شمارهٔ ۲۷۵: خوش آن شبها که سر بر آستان دلستان ...193شمارهٔ ۲۷۶: بگذشت از غرور و عتابش کسی ندید 194شمارهٔ ۲۷۷: یاد تو هیچم از دل پر خون نمی رود 195شمارهٔ ۲۷۸: گر می روم نزدیک او شوق وصالم می ک ...196شمارهٔ ۲۷۹: چون گوش بر فسانه ام آن پر بهانه م ...197شمارهٔ ۲۸۰: گر آن خورشید روزی بر سر من سایه ا ...198شمارهٔ ۲۸۱: درون سینه ام این نیم جان کز بهر م ...199شمارهٔ ۲۸۲: دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گ ...200شمارهٔ ۲۸۳: از کعبه عزم دیر برون از طریق بود 201شمارهٔ ۲۸۴: ساقی بیا که روز برفتن شتاب کرد 202شمارهٔ ۲۸۵: نسوزیم که گل این چراغ می ماند 203شمارهٔ ۲۸۶: امروز صفای دلم از سیمتنی بود 204شمارهٔ ۲۸۷: خطش چو بنام من از خامه برون آید 205شمارهٔ ۲۸۸: شراب خورد و شبیخون بعاشقان آورد 206شمارهٔ ۲۸۹: ز می برآمده، آن رنگ آل تا چکند 207شمارهٔ ۲۹۰: آن گل از طرف کشت می آید 208شمارهٔ ۲۹۱: در هر که نیست نشأه درد تو مرده با ...209شمارهٔ ۲۹۲: دلم که همره آن مه چو ابر چست شود 210شمارهٔ ۲۹۳: تو گر زارم کشی غمخوار جان من که خ ...211شمارهٔ ۲۹۴: تا چند بافسون جهان بند توان بود 212شمارهٔ ۲۹۵: وقتست ای حریف که می در سبو کنند 213شمارهٔ ۲۹۶: خنجر کشید و عربده با اهل حال کرد 214شمارهٔ ۲۹۷: تا کی کسی بزهد و لب خشک خو کند 215شمارهٔ ۲۹۸: خوبان خراب نرگس مستانه ی تو اند 216شمارهٔ ۲۹۹: التفات چشم آن مشگین غزالم می کشد 217شمارهٔ ۳۰۰: گه بلطفم می نوازد گه بنازم می کشد 218شمارهٔ ۳۰۱: هر مصور کان جمال و صورت موزون کشد 219شمارهٔ ۳۰۲: طبع تو بدخوی بود نرم و حلیم از چه ...220شمارهٔ ۳۰۳: نوروز علم برزد و گل در چمن آمد 221شمارهٔ ۳۰۴: گر تلخ شدی سوز تو از سینه کجا شد 222شمارهٔ ۳۰۵: چون بدلسوزی من یار زبان تیز کند 223شمارهٔ ۳۰۶: هر دل که گرم از آتش پنهان من شود 224شمارهٔ ۳۰۷: مه خورشد روی من دمی یکجا نمی گنجد 225شمارهٔ ۳۰۸: عیدست و هر سو جلوه گر شوخ دلارای ...226شمارهٔ ۳۰۹: ای هر قدم بخاک رهت بسملی دگر 227شمارهٔ ۳۱۰: ای عارضت به بوسه ز لب دلنوازتر 228شمارهٔ ۳۱۱: ای مرا هر ذره با مهر تو پیوندی دگ ...229شمارهٔ ۳۱۲: از بیم جان گویم که دل دارد دلارای ...230شمارهٔ ۳۱۳: خط گرد خال آن لب میگون زیاده تر 231شمارهٔ ۳۱۴: باز این دل دیوانه را افتاده سودای ...232شمارهٔ ۳۱۵: کار ما جز نامرادی نیست دور از وصل ...233شمارهٔ ۳۱۶: ما شسته ایم ز آینه ی دیده گرد غیر 234شمارهٔ ۳۱۷: چون بمیخانه رسیدی سخن دور گذار 235شمارهٔ ۳۱۸: شب هجرم خوش آمد ناله و فریاد از آ ...236شمارهٔ ۳۱۹: شکر خدا که با من بیدل نشست یار 237شمارهٔ ۳۲۰: دلا به گوشه ی آن چشم شرمناک نگر 238شمارهٔ ۳۲۱: خیز ای ندیم و مجمره ی عود برفروز 239شمارهٔ ۳۲۲: هلاک جانم از آن خط دلکشست هنوز 240شمارهٔ ۳۲۳: خورشید من امروز بشکل دگری باز 241شمارهٔ ۳۲۴: مست آمدی کرشمه کنان در قبای ناز 242شمارهٔ ۳۲۵: رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز 243شمارهٔ ۳۲۶: ما گرفتاریم بر ما ناوک بیداد ریز 244شمارهٔ ۳۲۷: چون یار شدی مهر و وفا گم نکنی باز 245شمارهٔ ۳۲۸: این نخل تازه بین که ندیدست خار کس 246شمارهٔ ۳۲۹: دارم از غنچه ی لعل تو خطایی که مپ ...247شمارهٔ ۳۳۰: از جان من حکایت جانان من بپرس 248شمارهٔ ۳۳۱: زین بحر نیلگون دم آبی ندید کس 249شمارهٔ ۳۳۲: آلوده بمی لعل ترا چون نگرد کس 250شمارهٔ ۳۳۳: هیچ دولت تا ابد باقی نمی ماند بکس 251شمارهٔ ۳۳۴: آتشم در جان و در دل حسرت جامست و ...252شمارهٔ ۳۳۵: ببستر افتم و مردن کنم بهانه ی خوی ...253شمارهٔ ۳۳۶: رمید از خواب چشمان عتاب آلوده بین ...254شمارهٔ ۳۳۷: افزون ز صد قیامت در دل زیار آتش 255شمارهٔ ۳۳۸: برغم من بحریفان می شبانه مکش 256شمارهٔ ۳۳۹: بغایت تلخ گفتارست در می لعل میگون ...257شمارهٔ ۳۴۰: کو مطربی که مست شوم از ترانه اش 258شمارهٔ ۳۴۱: یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خ ...259شمارهٔ ۳۴۲: که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟260شمارهٔ ۳۴۳: فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زین ...261شمارهٔ ۳۴۴: از پی دل مرو و عاشق بی باک مباش 262شمارهٔ ۳۴۵: می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجو ...263شمارهٔ ۳۴۶: چه ترکیبست یا رب در ته پیراهن اند ...264شمارهٔ ۳۴۷: من نه آنم کز لب لعل تو یابم کام خ ...265شمارهٔ ۳۴۸: گر بنگری در آینه روی چو ماه خویش 266شمارهٔ ۳۴۹: تا چند دردسر کشم از گفتگوی خویش 267شمارهٔ ۳۵۰: فردا که هر غنیم نماید غنیم خویش 268شمارهٔ ۳۵۱: سراسر شیوه ی نازست سرو ناز پروردش 269شمارهٔ ۳۵۲: چنان تیزست در خون ریختن مژگان خون ...270شمارهٔ ۳۵۳: نتوانم که بینم از دورش 271شمارهٔ ۳۵۴: با کسان در صلح و با خود دایما در ...272شمارهٔ ۳۵۵: دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی ...273شمارهٔ ۳۵۶: ایدل بتلخی شب هجران صبور باش 274شمارهٔ ۳۵۷: مردم و خود را زغمهای جهان کردم خل ...275شمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض 276شمارهٔ ۳۵۹: گر من ز شوق یار فرستم بیار خط 277شمارهٔ ۳۶۰: ترک یاری کردی از وصل تو یاران را ...278شمارهٔ ۳۶۱: امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو ...279شمارهٔ ۳۶۲: تا بکی خندیدن و دل گرمی افزودن چو ...280شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو ...281شمارهٔ ۳۶۴: مرا که تیره شد از کثرت گناه چراغ 282شمارهٔ ۳۶۵: ای فتنه ی جمالت روی چو ماه یوسف 283شمارهٔ ۳۶۶: خرم شبی که گردد معشوق یار عاشق 284شمارهٔ ۳۶۷: جانم افگارست و تن بیمار و دل خون ...285شمارهٔ ۳۶۸: یارم اگر بمهر کشد یا بکین چه باک 286شمارهٔ ۳۶۹: تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک 287شمارهٔ ۳۷۰: دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک 288شمارهٔ ۳۷۱: محروم باد چشم من از گلشن وصال 289شمارهٔ ۳۷۲: سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلا ...290شمارهٔ ۳۷۳: ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خا ...291شمارهٔ ۳۷۴: خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل 292شمارهٔ ۳۷۵: دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره ی ...293شمارهٔ ۳۷۶: عشقم بلای جان شد، آن لعل آتشین هم 294شمارهٔ ۳۷۷: پروانه یی که رنجد از درد و داغ مر ...295شمارهٔ ۳۷۸: چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم 296شمارهٔ ۳۷۹: زبان در ذکر و در دل نقش زلف یار م ...297شمارهٔ ۳۸۰: شود در گلشنم دل چاک و در مجلس جگر ...298شمارهٔ ۳۸۱: زرشک همدمانش بسکه جوشد هر نفس خون ...299شمارهٔ ۳۸۲: از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم 300شمارهٔ ۳۸۳: خوش آن حالت که در روی گلی نظاره م ...301شمارهٔ ۳۸۴: همه شب دارم از دل باده ی نابی که ...302شمارهٔ ۳۸۵: زغم جان می دهم چون دلربای خود نمی ...303شمارهٔ ۳۸۶: دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم 304شمارهٔ ۳۸۷: بیتو شامی که چراغ طرب افروخته ام 305شمارهٔ ۳۸۸: ببویت صبحدم گریان بگلگشت چمن رفتم 306شمارهٔ ۳۸۹: دل گشت خون و داد بگریه سرای چشم 307شمارهٔ ۳۹۰: مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم 308شمارهٔ ۳۹۱: هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم 309شمارهٔ ۳۹۲: شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی ...310شمارهٔ ۳۹۳: ببزمت گر بپهلوی رقیبان جا نمی کرد ...311شمارهٔ ۳۹۴: ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم 312شمارهٔ ۳۹۵: من آشفته هم در خواب مستی کاش می م ...313شمارهٔ ۳۹۶: هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم 314شمارهٔ ۳۹۷: بس بینوا ز ساقی خود دور مانده ام 315شمارهٔ ۳۹۸: تا بکی در کنج خلوت گرد بیحاصل خور ...316شمارهٔ ۳۹۹: قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرس ...317شمارهٔ ۴۰۰: سحر ز میکده گریان و دردناک شدم 318شمارهٔ ۴۰۱: رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم 319شمارهٔ ۴۰۲: مست گشتم سر ز قید هوشیاران می برم 320شمارهٔ ۴۰۳: ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم 321شمارهٔ ۴۰۴: ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم 322شمارهٔ ۴۰۵: رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم 323شمارهٔ ۴۰۶: لب از می شسته وز آب لطافت روی چون ...324شمارهٔ ۴۰۷: چنین که پیش نظر صورت نکوی تو دارم 325شمارهٔ ۴۰۸: دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام 326شمارهٔ ۴۰۹: ما رند خراباتی و معشوق پرستیم 327شمارهٔ ۴۱۰: خوش آن مستی که چون بر آستان او جب ...328شمارهٔ ۴۱۱: امشب چراغ دل بحضور تو سوختم 329شمارهٔ ۴۱۲: شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ م ...330شمارهٔ ۴۱۳: متاب آن رخ زمن یکدم که در کوی تو ...331شمارهٔ ۴۱۴: چندانکه رفته ام بچمن گل ندیده ام 332شمارهٔ ۴۱۵: مبین، که تاب نگاه تو آفتاب ندارم 333شمارهٔ ۴۱۶: اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام 334شمارهٔ ۴۱۷: جدا زان ماهر و امشب بدل دردی عجب ...335شمارهٔ ۴۱۸: گرچه طور رندی و بدنامی از حد می ب ...336شمارهٔ ۴۱۹: آه کز هجر تو شبها باده خون دانسته ...337شمارهٔ ۴۲۰: ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ای ...338شمارهٔ ۴۲۱: رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم 339شمارهٔ ۴۲۲: بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم 340شمارهٔ ۴۲۳: ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم 341شمارهٔ ۴۲۴: شب آه و ناله از دل غمناک می زدم 342شمارهٔ ۴۲۵: هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم 343شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنا ...344شمارهٔ ۴۲۷: جدا از آن شاخ گل صد داغ حسرت زین ...345شمارهٔ ۴۲۸: غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم ...346شمارهٔ ۴۲۹: روز نوروزست و دل درد تو دارد سوز ...347شمارهٔ ۴۳۰: هر زمان با خود خیال آن رخ گلگون ک ...348شمارهٔ ۴۳۱: کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا ک ...349شمارهٔ ۴۳۲: مدام از آتشی آشفته حالم 350شمارهٔ ۴۳۳: ما سر به آب خنجر قصاب شسته ایم 351شمارهٔ ۴۳۴: ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم 352شمارهٔ ۴۳۵: بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم 353شمارهٔ ۴۳۶: کجاست دل که به شبهای تار گشت کنم 354شمارهٔ ۴۳۷: ما باده را بنغمه ی ناهید خورده ای ...355شمارهٔ ۴۳۸: ما خویش را بچنگ ملامت سپرده ایم 356شمارهٔ ۴۳۹: شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم 357شمارهٔ ۴۴۰: دشمن شدی بیکدمه زاری که داشتم 358شمارهٔ ۴۴۱: تمام عمر اگر بر قبله ی طاعت جبین ...359شمارهٔ ۴۴۲: ترا گزیده برای گزند خویشتنم 360شمارهٔ ۴۴۳: چونی هر چند از درد جدایی ناتوان ر ...361شمارهٔ ۴۴۴: منم دل پریشان چه در طرب گشایم 362شمارهٔ ۴۴۵: امیدم این نبود کزین در خجل روم 363شمارهٔ ۴۴۶: چنین تا کی بحسرت سوی آن گلپیرهن ب ...364شمارهٔ ۴۴۷: کند در دل نشیمن آن پری در دیده من ...365شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی ب ...366شمارهٔ ۴۴۹: خوش آنکه بیخبر از جام آرزوی تو با ...367شمارهٔ ۴۵۰: بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش اف ...368شمارهٔ ۴۵۱: هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنو ...369شمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نم ...370شمارهٔ ۴۵۳: چه باشد عاشقی خود را بغمها مبتلا ...371شمارهٔ ۴۵۴: جمال و جاه داری هر چه خواهی می تو ...372شمارهٔ ۴۵۵: همچو مجنون در بیابانم وطن خواهد ش ...373شمارهٔ ۴۵۶: هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید بر ...374شمارهٔ ۴۵۷: بسوی درد از گلشن افلاک می آید برو ...375شمارهٔ ۴۵۸: مجو ای دل بخور از بهر ترتیب دماغ ...376شمارهٔ ۴۵۹: می آفتست و در نظرم پر فنی چنین 377شمارهٔ ۴۶۰: ای چراغ دل مرو در بزم مردم جامکن 378شمارهٔ ۴۶۱: ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی م ...379شمارهٔ ۴۶۲: تا کی شود نقاب رخ گل لباس من 380شمارهٔ ۴۶۳: رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن 381شمارهٔ ۴۶۴: شبی ای شمع مهرویان گذر در منزل من ...382شمارهٔ ۴۶۵: بمن هر کس که روزی یار شد دامن کشی ...383شمارهٔ ۴۶۶: منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن 384شمارهٔ ۴۶۷: روز از روز زبونتر کندم گردون بین 385شمارهٔ ۴۶۸: لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواه ...386شمارهٔ ۴۶۹: شود صد سوز پنهان هر دم از داغ دلم ...387شمارهٔ ۴۷۰: مه من چند یار ارجمندان می توان بو ...388شمارهٔ ۴۷۱: ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن 389شمارهٔ ۴۷۲: بته رسید قدح ساقیا شراب رسان 390شمارهٔ ۴۷۳: شکفت لاله، توهم عطر در شراب افشان 391شمارهٔ ۴۷۴: ما ناکس و تو در پی بد گفتن اینچنی ...392شمارهٔ ۴۷۵: گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این 393شمارهٔ ۴۷۶: اگر یاد آرمش یکدم که از دل غم برد ...394شمارهٔ ۴۷۷: نخل تو سرکش و دل خود کام من همان 395شمارهٔ ۴۷۸: ریخت شکوفه و مرا گریه برای او هما ...396شمارهٔ ۴۷۹: بهارست ای سرشک دیده ی من رو بصحرا ...397شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...398شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 399شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 400شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 401شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 402شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...403شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 404شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 405شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 406شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...407شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 408شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 409شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...410شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 411شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 412شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 413شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...414شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 415شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...416شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 417شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...418شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 419شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 420شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 421شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...422شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...423شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...424شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...425شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 426شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...427شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 428شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 429شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 430شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 431شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 432شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...433شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 434شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...435شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 436شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 437شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 438شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 439شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 440شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 441شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 442شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 443شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 444شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...445شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 446شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 447شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 448شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 449شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...450شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 451شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 452شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 453شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 454شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...455شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...456شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 457شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...458شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...459شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 460شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...461شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 462شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 463شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...464شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...465شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...466شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...467شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...468شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...469شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 470شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 471شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...472شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...473شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...474شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 475شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...476شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 477شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 478شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 479شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 480شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 481شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...482شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...483شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 484شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...485شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 486شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 487شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 488شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...489شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 490شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...491شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 492شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...493شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ