کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    برویم میشوی خندان و چشمم از تو خونریزست
    در آب و آتشم میافگنی باز این چه انگیزست
    نداری تاب درد من برون آی از دل تنگم
    درین محنت سرا منشین که بس جای بلاخیزست
    مرا پروانه ی خود خوانده یی طعنم مزن چندین
    زبان تیزی چه حاجت شمع من چون آتشم تیزست
    چه حاصل چاره سازی چون بعاشق در نمی آیی
    چه سود از آشنایی چون دلت بیگانه آمیزست
    من بد روز بهبودی ندارم ورنه از بویت
    صبا عنبرفشان گشت و نسیم صبح گلبیزست
    مسیحا خسته گردد گر تو از دستش کشی دامن
    من دیوانه را از ناز کشتی این چه پرهیزست
    همه چیز تو محبوبانه و عاشق کشست اما
    قیامت در قبای چست و تک بند دلاویزست
    من و جولانگه شیرین سواران بگذر ای ناصح
    ز سامان باز ماند هر که خاک راه شبدیزست
    فغانی در وطن هر دم گلی از گلشنی دارد
    ولی مرغ دلش در صحبت یاران تبریزست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha