به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۸۴: مجنون راه عشقم و دل هادی منست

760عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

مجنون راه عشقم و دل هادی منست
منشور عاشقی خط آزادی منست
آن آتشی که کوه نیاورد تاب آن
شبها چراغ و روز گل وادی منست
مجنون کجاست تا گله ی دل کنم که او
همدرد کهنه ی عدم آبادی منست
عشقم کند ز جای اگر بیستون شوم
ویران دلی که در پی آبادی منست
من خود چنین خرابم و دشمن گمان برد
کاین بیخودی ز غایت استادی منست
در رنج و راحتم دل از اندیشه دور نیست
بیچاره مبتلای غم و شادی منست
آهت بلند باد فغانی که این چراغ
در منزل ستاره و شان هادی منست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۳: باده ی صافم خلاص از آب حیوان کرده ...2شمارهٔ ۸۴: مجنون راه عشقم و دل هادی منست 3شمارهٔ ۸۵: بیمار عشق را سر و برگ علاج نیست 4شمارهٔ ۸۶: این همه شکل خوش دلکش که در گلزار ه ...5شمارهٔ ۸۷: آنرا که قدم در ره صاحبنظرانست 6شمارهٔ ۸۸: مستم اگر باده نیست لعل لب یار هست 7شمارهٔ ۸۹: گشود چاک گریبان که یاسمین اینست 8شمارهٔ ۹۰: از سرمه، نرگست همه رنگ حنا گرفت 9شمارهٔ ۹۱: بیمار ترا دیده ی نمناک همانست 10شمارهٔ ۹۲: صد شعله ی آه از دل هر گوشه نشین خا ...11شمارهٔ ۹۳: خونین جگران را چه غم از ناز و نعیم ...12شمارهٔ ۹۴: دیوانه ی ترا هوس گشت باغ نیست 13شمارهٔ ۹۵: شبانه می زده یی ماه من چنین پیداست 14شمارهٔ ۹۶: بگشا زبان که طبع زبونم گره شدست 15شمارهٔ ۹۷: جفای لاله رخان راحت و فراغ منست 16شمارهٔ ۹۸: شبست و ما همه جویای می ایاغ کجاست 17شمارهٔ ۹۹: باز امشبم ز لاله و گل خانه پر شدست 18شمارهٔ ۱۰۰: دل ببیداد نهادیم عطای تو کجاست 19شمارهٔ ۱۰۱: دور از تو عمر من همه با درد و غم ...20شمارهٔ ۱۰۲: شمع من میل منت امروز چون هر روز ن ...21شمارهٔ ۱۰۳: دوا خواهم ز تو ادراکم اینست 22شمارهٔ ۱۰۴: پیش ما خاطر شاد و دل غمناک یکیست 23شمارهٔ ۱۰۵: برویم میشوی خندان و چشمم از تو خو ...24شمارهٔ ۱۰۶: رویم شکفته از سخن تلخ مردمست 25شمارهٔ ۱۰۷: فروغ حسن تو از آه سوزناک منست 26شمارهٔ ۱۰۸: آتشکده دلی که درو منزل تو نیست 27شمارهٔ ۱۰۹: ای دل بیا که نوبت مستی گذشته است 28شمارهٔ ۱۱۰: ترک من جانب صحرا پی نخجیر شدست 29شمارهٔ ۱۱۱: تا کی بهانه ات بدل بت پرست ماست 30شمارهٔ ۱۱۲: دل بیقرار و دولت دیدار مشکلست 31شمارهٔ ۱۱۳: عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست 32شمارهٔ ۱۱۴: باز نقاش خزان طرح دگرگون زده است 33شمارهٔ ۱۱۵: سرو من زلف پریشان بر رخ گلگون شکس ...34شمارهٔ ۱۱۶: آه کان ابرو کمان چشم سیاه از ناز ...35شمارهٔ ۱۱۷: ای آنکه همه سوختنت از پی کامست 36شمارهٔ ۱۱۸: آمد سحاب و چهره ی گلها ز خواب شست 37شمارهٔ ۱۱۹: نیست بیرون و درونم ذره یی خالی ز ...38شمارهٔ ۱۲۰: ما را ز نوبهار گل روی او ببست 39شمارهٔ ۱۲۱: دمی که آن گل خندان بقصد خون منست 40شمارهٔ ۱۲۲: ماه رخسار تو آیینه ی مقصود منست 41شمارهٔ ۱۲۳: خوبان که ز ملک دلشان چشم خراجست 42شمارهٔ ۱۲۴: ما را نه میل باغ و نه پروای بلبلس ...43شمارهٔ ۱۲۵: عاشقان را دم گرم و نفس سرد بسست 44شمارهٔ ۱۲۶: عیدست و نوبهار و چمن سبز و خرمست 45شمارهٔ ۱۲۷: چمن ز سایه ی سروت چو گلشن ارمست 46شمارهٔ ۱۲۸: در دلم سوزی عجب از عشق زیبا دلبری ...47شمارهٔ ۱۲۹: چمن شکفت و نسیمی ز هر گلی برخاست 48شمارهٔ ۱۳۰: آزاد بلبلی که بدام بلا نسوخت 49شمارهٔ ۱۳۱: خود رای من بخلوت رازت پناه چیست 50شمارهٔ ۱۳۲: بیگناهم خشم و نازت با من ای خود ک ...51شمارهٔ ۱۳۳: غمی دارم ازو سودم همینست 52شمارهٔ ۱۳۴: آه ازین ناز و دلبری که تراست 53شمارهٔ ۱۳۵: دوش آه من سر راهش برسم داد بست 54شمارهٔ ۱۳۶: از گلم گلها شکفت و از مزارم لاله ...55شمارهٔ ۱۳۷: خورشید من که رخش جفا گرم داشتست 56شمارهٔ ۱۳۸: باز با مرغ سحر خوان غنچه عهد تازه ...57شمارهٔ ۱۳۹: اگرچه زشت نماید بدوستان ستم دوست 58شمارهٔ ۱۴۰: دست اجلم بر دل ماتمزده ره بست 59شمارهٔ ۱۴۱: با که گویم اینکه در بیخوابیم شب چ ...60شمارهٔ ۱۴۲: هر زمان از عشق پاک آن شوخ با من خ ...61شمارهٔ ۱۴۳: سبزی آثار خط گرد لب آن ساده بست 62شمارهٔ ۱۴۴: دل بیتو چنان سوخت که داغش نتوان ی ...63شمارهٔ ۱۴۵: چشمم نظری در رخ آن دل گسل انداخت 64شمارهٔ ۱۴۶: یار باید که غم یار خورد یار کجاست 65شمارهٔ ۱۴۷: روزی که در دلم عشق تو خانه ساخت 66شمارهٔ ۱۴۸: باده در جامت مدام از اشک گلگون من ...67شمارهٔ ۱۴۹: مست تو بجز ناله ی جانسوز ندانست 68شمارهٔ ۱۵۰: بازم چراغ دل بمی ناب روشنست 69شمارهٔ ۱۵۱: من بنده ی حسنی که نشانش نتوان یاف ...70شمارهٔ ۱۵۲: خوبی همین کرشمه و ناز و خرام نیست 71شمارهٔ ۱۵۳: در کنج محنت این دل دیوانه خوشترست 72شمارهٔ ۱۵۴: دیوانه ام مرا سخن واژگون بسست 73شمارهٔ ۱۵۵: مرا به باده نه باغ و بهار شد باعث 74شمارهٔ ۱۵۶: دو هفته ییکه حریفی درین سرای سپنج 75شمارهٔ ۱۵۷: ای از نظاره ی تو خجل آفتاب صبح 76شمارهٔ ۱۵۸: مرغ دلم به حلقه ی مویی نهاده رخ 77شمارهٔ ۱۵۹: مردم ز عیش گلشن دنیا چه دیده اند 78شمارهٔ ۱۶۰: دلم که سوخت سپند مه جمال تو باد 79شمارهٔ ۱۶۱: این باد ز طرف چمن کیست که داند 80شمارهٔ ۱۶۲: آن پریچهره که دیوانه اش اهل نظرند 81شمارهٔ ۱۶۳: هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید 82شمارهٔ ۱۶۴: خواهم که بوسم آن لب و روهم نمیدهد 83شمارهٔ ۱۶۵: گل آمد ساقیا محبوب گلرخسار می بای ...84شمارهٔ ۱۶۶: دمبدم در عاشقی دل را زیانی می شود 85شمارهٔ ۱۶۷: محتسب گر بدر میکده مانع نشود 86شمارهٔ ۱۶۸: چو باشم سر بزانو مانده شب در فکر ...87شمارهٔ ۱۶۹: مقیدان تو از یاد غیر خاموشند 88شمارهٔ ۱۷۰: آنی که از تو حرف جفا می توان شنید 89شمارهٔ ۱۷۱: فراوشم شود چندان کزو بیداد می آید 90شمارهٔ ۱۷۲: آنکه بهر دیگران در زلف چین می افگ ...91شمارهٔ ۱۷۳: خزان آمد گریبان را برندی چاک خواه ...92شمارهٔ ۱۷۴: بتان شهر که ترکانه باج می طلبند 93شمارهٔ ۱۷۵: آه آتشناک من بوی دل مجنون دهد 94شمارهٔ ۱۷۶: ترک من چون لاله برگ عیش در صحرا ک ...95شمارهٔ ۱۷۷: بازم بسینه عشق و جنون جوش می زند 96شمارهٔ ۱۷۸: سیمای توام در دل پر نور نگنجد 97شمارهٔ ۱۷۹: چشمم ز گرد آن کف پا یاد می کند 98شمارهٔ ۱۸۰: تا رخت را سبزه در گلبرگ تر پنهان ...99شمارهٔ ۱۸۱: از جور گلرخان دل من خوار و زار شد 100شمارهٔ ۱۸۲: تو آن گلی که مه آسمان جبین تو بوس ...101شمارهٔ ۱۸۳: گلی که از نفسش مشک ناب بگدازد 102شمارهٔ ۱۸۴: مجاوران سر کوی یار سر بخشند 103شمارهٔ ۱۸۵: مدام از کشت امیدم خس و خاشاک می ر ...104شمارهٔ ۱۸۶: پیش لبت که مرد که هم از تو جان ند ...105شمارهٔ ۱۸۷: احبابرا ادای کلام تو می کشد 106شمارهٔ ۱۸۸: از دیده پنهان آن پری گشت و دل من ...107شمارهٔ ۱۸۹: خزان رسید و گلستان به آن جمال نما ...108شمارهٔ ۱۹۰: دلم ز روز بد خویش ماتمی دارد 109شمارهٔ ۱۹۱: روزی فلکم پیش در او نرسانید 110شمارهٔ ۱۹۲: امروز اگر می بمن آن لب نرساند 111شمارهٔ ۱۹۳: نه قرار دل بر من نه بزلف یار گیرد 112شمارهٔ ۱۹۴: رسید آن شمع و از هر جانبی پروانه ...113شمارهٔ ۱۹۵: چه سازم وه که آن بیباک رو از مرد ...114شمارهٔ ۱۹۶: بهر کس گر درآیی خوبی رخسار کی مان ...115شمارهٔ ۱۹۷: چه شد که از همه جا بوی درد می آید 116شمارهٔ ۱۹۸: صبا برگ گلی سوی من مجنون نیندازد 117شمارهٔ ۱۹۹: ماه من از خانه مست شب بهوای که شد 118شمارهٔ ۲۰۰: ماتم نشست و کوکبه ی سور شد بلند 119شمارهٔ ۲۰۱: رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیر ...120شمارهٔ ۲۰۲: نوبهار آمد که بوی گل جهانرا خوش ک ...121شمارهٔ ۲۰۳: دلم آه سحر چون با دعا دمساز گردان ...122شمارهٔ ۲۰۴: بر اوج حسن چو آن ترک کج کلاه بر آ ...123شمارهٔ ۲۰۵: ز بیرحمی چو آن گل پیرهن دور از بر ...124شمارهٔ ۲۰۶: شبها گذشت و چشم من یک لحظه آرامی ...125شمارهٔ ۲۰۷: بیا که ساقی ما باده ی طهور دهد 126شمارهٔ ۲۰۸: خون خوردنم ز هجر تو از حد برون مب ...127شمارهٔ ۲۰۹: حسن تو بچشم ما نگنجد 128شمارهٔ ۲۱۰: بمجلسی که تویی می دگر نمی گنجد 129شمارهٔ ۲۱۱: آمد بهار و دل بمی و جام تازه شد 130شمارهٔ ۲۱۲: آن رهروان که رو به در دل نهاده ان ...131شمارهٔ ۲۱۳: جفا مکن که دگر آن جفا نمی گنجد 132شمارهٔ ۲۱۴: با چون منی چرا می چون ارغوان خورن ...133شمارهٔ ۲۱۵: نظاره ی روی تو بسی خانه سیه کرد 134شمارهٔ ۲۱۶: عشق آمد و هوای صف طاعتم نماند 135شمارهٔ ۲۱۷: دوشم چراغ دیده به صد نور و تاب بو ...136شمارهٔ ۲۱۸: منم که دوست مرادم ز تلخ و شور دهد 137شمارهٔ ۲۱۹: ستمگران غم اهل نظر نمی دانند 138شمارهٔ ۲۲۰: آنان که به اخلاص کلام تو نویسند 139شمارهٔ ۲۲۱: ز گلگشت آمدی بنشین که مشک چین فرو ...140شمارهٔ ۲۲۲: کیم من تا کس از مرکب برای من فرود ...141شمارهٔ ۲۲۳: گلرخان بر سر خاکم چمنی ساخته اند 142شمارهٔ ۲۲۴: سحر فغان من آنمه ز طرف بام شنید 143شمارهٔ ۲۲۵: سرشک لعل من حاصل گل آزار می آرد 144شمارهٔ ۲۲۶: کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید 145شمارهٔ ۲۲۷: تا چند طلب باشد و مطلوب نباشد 146شمارهٔ ۲۲۸: دود از دل من باده ی گلرنگ برآورد 147شمارهٔ ۲۲۹: باین جادو و شانم تا سر پیوند خواه ...148شمارهٔ ۲۳۰: ساقی چه بود باده و زین آب چه خیزد 149شمارهٔ ۲۳۱: صبحی بمن آن شاخ گل از خواب نخیزد 150شمارهٔ ۲۳۲: هوا خوشبوی گشت و مرغ در پرواز می ...151شمارهٔ ۲۳۳: افغان که دل به هیچ مقامم نمی کشد 152شمارهٔ ۲۳۴: روز گلگشتست و یاران برگ عشرت ساخت ...153شمارهٔ ۲۳۵: بیا که شاهد گل شمع بوستان گردید 154شمارهٔ ۲۳۶: گلرخان از نفس ما اثری یافته اند 155شمارهٔ ۲۳۷: خوبی بالتفات وفا کم نمی شود 156شمارهٔ ۲۳۸: معاذالله گرت با همدمان رغبت زیاد ...157شمارهٔ ۲۳۹: دود برآمد ز دلم چون سپند 158شمارهٔ ۲۴۰: چه تندی است که سویت نگاه نتوان کر ...159شمارهٔ ۲۴۱: میخواره ی مرا لب خندان نگه کنید 160شمارهٔ ۲۴۲: غباری کان گل از دامن بوقت رفتن اف ...161شمارهٔ ۲۴۳: از چه مجنون مرغ را بر فرق خود جا ...162شمارهٔ ۲۴۴: می خورده خنده بر من ناشاد می کند 163شمارهٔ ۲۴۵: معلم چون به تعلیم خط از دستش قلم ...164شمارهٔ ۲۴۶: گل آمد و بی یار نشستن که تواند 165شمارهٔ ۲۴۷: بیا که ساقی ما بی نقاب جلوه نمود 166شمارهٔ ۲۴۸: بیخودی در عشقبازی باد و رسوایی مب ...167شمارهٔ ۲۴۹: لعلت ازمی خنده بر برگ گل سیراب زد 168شمارهٔ ۲۵۰: عید شد هر کس مه نو را مبارکباد کر ...169شمارهٔ ۲۵۱: دل سوزان من از نکهت نوروز نگشاید 170شمارهٔ ۲۵۲: چکند دل که بدوران غمت خون نخورد 171شمارهٔ ۲۵۳: در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد 172شمارهٔ ۲۵۴: چون از می صبوحی رنگ رخش برآید 173شمارهٔ ۲۵۵: دمی که بوی گل از باد نوبهار آید 174شمارهٔ ۲۵۶: سر از نیاز من آنسرو سرفراز کشید 175شمارهٔ ۲۵۷: هرگز برخت سیر نگاهی نتوان کرد 176شمارهٔ ۲۵۸: ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند 177شمارهٔ ۲۵۹: جز جور و جفا پیشه ی محبوب نباشد 178شمارهٔ ۲۶۰: از توبه ی من دیر مغان بیت حزن شد 179شمارهٔ ۲۶۱: کدام عید که حسن تو صد شهید ندارد 180شمارهٔ ۲۶۲: چشمم دمی ز دیدن روی تو بس نکرد 181شمارهٔ ۲۶۳: آنچه من می کشم از عشق تو مجنون نک ...182شمارهٔ ۲۶۴: دلم روانشد و جان هم ره سفر گیرد 183شمارهٔ ۲۶۵: چو رو از جاب صید آن شکار انداز می ...184شمارهٔ ۲۶۶: هر آنچ از صورت و معنی بر اهل راز ...185شمارهٔ ۲۶۷: مرا یاد تو هر دم آتشی در دل برافر ...186شمارهٔ ۲۶۸: مرا هر روز بیتو صد غم جانسوز پیش ...187شمارهٔ ۲۶۹: زبان بوصف جمال تو بر نمی آید 188شمارهٔ ۲۷۰: سری که در قدم سرو سرفراز تو باشد 189شمارهٔ ۲۷۱: دوش آن پری ز دام رقیبان رمیده بود 190شمارهٔ ۲۷۲: تا دیده با رخ تو مقابل نمی شود 191شمارهٔ ۲۷۳: هر لحظه ام خیال بسوی دگر برد 192شمارهٔ ۲۷۴: ماه من از جامه خواب مهر سر بر می ...193شمارهٔ ۲۷۵: خوش آن شبها که سر بر آستان دلستان ...194شمارهٔ ۲۷۶: بگذشت از غرور و عتابش کسی ندید 195شمارهٔ ۲۷۷: یاد تو هیچم از دل پر خون نمی رود 196شمارهٔ ۲۷۸: گر می روم نزدیک او شوق وصالم می ک ...197شمارهٔ ۲۷۹: چون گوش بر فسانه ام آن پر بهانه م ...198شمارهٔ ۲۸۰: گر آن خورشید روزی بر سر من سایه ا ...199شمارهٔ ۲۸۱: درون سینه ام این نیم جان کز بهر م ...200شمارهٔ ۲۸۲: دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گ ...201شمارهٔ ۲۸۳: از کعبه عزم دیر برون از طریق بود 202شمارهٔ ۲۸۴: ساقی بیا که روز برفتن شتاب کرد 203شمارهٔ ۲۸۵: نسوزیم که گل این چراغ می ماند 204شمارهٔ ۲۸۶: امروز صفای دلم از سیمتنی بود 205شمارهٔ ۲۸۷: خطش چو بنام من از خامه برون آید 206شمارهٔ ۲۸۸: شراب خورد و شبیخون بعاشقان آورد 207شمارهٔ ۲۸۹: ز می برآمده، آن رنگ آل تا چکند 208شمارهٔ ۲۹۰: آن گل از طرف کشت می آید 209شمارهٔ ۲۹۱: در هر که نیست نشأه درد تو مرده با ...210شمارهٔ ۲۹۲: دلم که همره آن مه چو ابر چست شود 211شمارهٔ ۲۹۳: تو گر زارم کشی غمخوار جان من که خ ...212شمارهٔ ۲۹۴: تا چند بافسون جهان بند توان بود 213شمارهٔ ۲۹۵: وقتست ای حریف که می در سبو کنند 214شمارهٔ ۲۹۶: خنجر کشید و عربده با اهل حال کرد 215شمارهٔ ۲۹۷: تا کی کسی بزهد و لب خشک خو کند 216شمارهٔ ۲۹۸: خوبان خراب نرگس مستانه ی تو اند 217شمارهٔ ۲۹۹: التفات چشم آن مشگین غزالم می کشد 218شمارهٔ ۳۰۰: گه بلطفم می نوازد گه بنازم می کشد 219شمارهٔ ۳۰۱: هر مصور کان جمال و صورت موزون کشد 220شمارهٔ ۳۰۲: طبع تو بدخوی بود نرم و حلیم از چه ...221شمارهٔ ۳۰۳: نوروز علم برزد و گل در چمن آمد 222شمارهٔ ۳۰۴: گر تلخ شدی سوز تو از سینه کجا شد 223شمارهٔ ۳۰۵: چون بدلسوزی من یار زبان تیز کند 224شمارهٔ ۳۰۶: هر دل که گرم از آتش پنهان من شود 225شمارهٔ ۳۰۷: مه خورشد روی من دمی یکجا نمی گنجد 226شمارهٔ ۳۰۸: عیدست و هر سو جلوه گر شوخ دلارای ...227شمارهٔ ۳۰۹: ای هر قدم بخاک رهت بسملی دگر 228شمارهٔ ۳۱۰: ای عارضت به بوسه ز لب دلنوازتر 229شمارهٔ ۳۱۱: ای مرا هر ذره با مهر تو پیوندی دگ ...230شمارهٔ ۳۱۲: از بیم جان گویم که دل دارد دلارای ...231شمارهٔ ۳۱۳: خط گرد خال آن لب میگون زیاده تر 232شمارهٔ ۳۱۴: باز این دل دیوانه را افتاده سودای ...233شمارهٔ ۳۱۵: کار ما جز نامرادی نیست دور از وصل ...234شمارهٔ ۳۱۶: ما شسته ایم ز آینه ی دیده گرد غیر 235شمارهٔ ۳۱۷: چون بمیخانه رسیدی سخن دور گذار 236شمارهٔ ۳۱۸: شب هجرم خوش آمد ناله و فریاد از آ ...237شمارهٔ ۳۱۹: شکر خدا که با من بیدل نشست یار 238شمارهٔ ۳۲۰: دلا به گوشه ی آن چشم شرمناک نگر 239شمارهٔ ۳۲۱: خیز ای ندیم و مجمره ی عود برفروز 240شمارهٔ ۳۲۲: هلاک جانم از آن خط دلکشست هنوز 241شمارهٔ ۳۲۳: خورشید من امروز بشکل دگری باز 242شمارهٔ ۳۲۴: مست آمدی کرشمه کنان در قبای ناز 243شمارهٔ ۳۲۵: رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز 244شمارهٔ ۳۲۶: ما گرفتاریم بر ما ناوک بیداد ریز 245شمارهٔ ۳۲۷: چون یار شدی مهر و وفا گم نکنی باز 246شمارهٔ ۳۲۸: این نخل تازه بین که ندیدست خار کس 247شمارهٔ ۳۲۹: دارم از غنچه ی لعل تو خطایی که مپ ...248شمارهٔ ۳۳۰: از جان من حکایت جانان من بپرس 249شمارهٔ ۳۳۱: زین بحر نیلگون دم آبی ندید کس 250شمارهٔ ۳۳۲: آلوده بمی لعل ترا چون نگرد کس 251شمارهٔ ۳۳۳: هیچ دولت تا ابد باقی نمی ماند بکس 252شمارهٔ ۳۳۴: آتشم در جان و در دل حسرت جامست و ...253شمارهٔ ۳۳۵: ببستر افتم و مردن کنم بهانه ی خوی ...254شمارهٔ ۳۳۶: رمید از خواب چشمان عتاب آلوده بین ...255شمارهٔ ۳۳۷: افزون ز صد قیامت در دل زیار آتش 256شمارهٔ ۳۳۸: برغم من بحریفان می شبانه مکش 257شمارهٔ ۳۳۹: بغایت تلخ گفتارست در می لعل میگون ...258شمارهٔ ۳۴۰: کو مطربی که مست شوم از ترانه اش 259شمارهٔ ۳۴۱: یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خ ...260شمارهٔ ۳۴۲: که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟261شمارهٔ ۳۴۳: فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زین ...262شمارهٔ ۳۴۴: از پی دل مرو و عاشق بی باک مباش 263شمارهٔ ۳۴۵: می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجو ...264شمارهٔ ۳۴۶: چه ترکیبست یا رب در ته پیراهن اند ...265شمارهٔ ۳۴۷: من نه آنم کز لب لعل تو یابم کام خ ...266شمارهٔ ۳۴۸: گر بنگری در آینه روی چو ماه خویش 267شمارهٔ ۳۴۹: تا چند دردسر کشم از گفتگوی خویش 268شمارهٔ ۳۵۰: فردا که هر غنیم نماید غنیم خویش 269شمارهٔ ۳۵۱: سراسر شیوه ی نازست سرو ناز پروردش 270شمارهٔ ۳۵۲: چنان تیزست در خون ریختن مژگان خون ...271شمارهٔ ۳۵۳: نتوانم که بینم از دورش 272شمارهٔ ۳۵۴: با کسان در صلح و با خود دایما در ...273شمارهٔ ۳۵۵: دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی ...274شمارهٔ ۳۵۶: ایدل بتلخی شب هجران صبور باش 275شمارهٔ ۳۵۷: مردم و خود را زغمهای جهان کردم خل ...276شمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض 277شمارهٔ ۳۵۹: گر من ز شوق یار فرستم بیار خط 278شمارهٔ ۳۶۰: ترک یاری کردی از وصل تو یاران را ...279شمارهٔ ۳۶۱: امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو ...280شمارهٔ ۳۶۲: تا بکی خندیدن و دل گرمی افزودن چو ...281شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو ...282شمارهٔ ۳۶۴: مرا که تیره شد از کثرت گناه چراغ 283شمارهٔ ۳۶۵: ای فتنه ی جمالت روی چو ماه یوسف 284شمارهٔ ۳۶۶: خرم شبی که گردد معشوق یار عاشق 285شمارهٔ ۳۶۷: جانم افگارست و تن بیمار و دل خون ...286شمارهٔ ۳۶۸: یارم اگر بمهر کشد یا بکین چه باک 287شمارهٔ ۳۶۹: تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک 288شمارهٔ ۳۷۰: دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک 289شمارهٔ ۳۷۱: محروم باد چشم من از گلشن وصال 290شمارهٔ ۳۷۲: سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلا ...291شمارهٔ ۳۷۳: ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خا ...292شمارهٔ ۳۷۴: خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل 293شمارهٔ ۳۷۵: دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره ی ...294شمارهٔ ۳۷۶: عشقم بلای جان شد، آن لعل آتشین هم 295شمارهٔ ۳۷۷: پروانه یی که رنجد از درد و داغ مر ...296شمارهٔ ۳۷۸: چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم 297شمارهٔ ۳۷۹: زبان در ذکر و در دل نقش زلف یار م ...298شمارهٔ ۳۸۰: شود در گلشنم دل چاک و در مجلس جگر ...299شمارهٔ ۳۸۱: زرشک همدمانش بسکه جوشد هر نفس خون ...300شمارهٔ ۳۸۲: از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم 301شمارهٔ ۳۸۳: خوش آن حالت که در روی گلی نظاره م ...302شمارهٔ ۳۸۴: همه شب دارم از دل باده ی نابی که ...303شمارهٔ ۳۸۵: زغم جان می دهم چون دلربای خود نمی ...304شمارهٔ ۳۸۶: دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم 305شمارهٔ ۳۸۷: بیتو شامی که چراغ طرب افروخته ام 306شمارهٔ ۳۸۸: ببویت صبحدم گریان بگلگشت چمن رفتم 307شمارهٔ ۳۸۹: دل گشت خون و داد بگریه سرای چشم 308شمارهٔ ۳۹۰: مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم 309شمارهٔ ۳۹۱: هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم 310شمارهٔ ۳۹۲: شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی ...311شمارهٔ ۳۹۳: ببزمت گر بپهلوی رقیبان جا نمی کرد ...312شمارهٔ ۳۹۴: ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم 313شمارهٔ ۳۹۵: من آشفته هم در خواب مستی کاش می م ...314شمارهٔ ۳۹۶: هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم 315شمارهٔ ۳۹۷: بس بینوا ز ساقی خود دور مانده ام 316شمارهٔ ۳۹۸: تا بکی در کنج خلوت گرد بیحاصل خور ...317شمارهٔ ۳۹۹: قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرس ...318شمارهٔ ۴۰۰: سحر ز میکده گریان و دردناک شدم 319شمارهٔ ۴۰۱: رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم 320شمارهٔ ۴۰۲: مست گشتم سر ز قید هوشیاران می برم 321شمارهٔ ۴۰۳: ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم 322شمارهٔ ۴۰۴: ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم 323شمارهٔ ۴۰۵: رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم 324شمارهٔ ۴۰۶: لب از می شسته وز آب لطافت روی چون ...325شمارهٔ ۴۰۷: چنین که پیش نظر صورت نکوی تو دارم 326شمارهٔ ۴۰۸: دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام 327شمارهٔ ۴۰۹: ما رند خراباتی و معشوق پرستیم 328شمارهٔ ۴۱۰: خوش آن مستی که چون بر آستان او جب ...329شمارهٔ ۴۱۱: امشب چراغ دل بحضور تو سوختم 330شمارهٔ ۴۱۲: شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ م ...331شمارهٔ ۴۱۳: متاب آن رخ زمن یکدم که در کوی تو ...332شمارهٔ ۴۱۴: چندانکه رفته ام بچمن گل ندیده ام 333شمارهٔ ۴۱۵: مبین، که تاب نگاه تو آفتاب ندارم 334شمارهٔ ۴۱۶: اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام 335شمارهٔ ۴۱۷: جدا زان ماهر و امشب بدل دردی عجب ...336شمارهٔ ۴۱۸: گرچه طور رندی و بدنامی از حد می ب ...337شمارهٔ ۴۱۹: آه کز هجر تو شبها باده خون دانسته ...338شمارهٔ ۴۲۰: ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ای ...339شمارهٔ ۴۲۱: رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم 340شمارهٔ ۴۲۲: بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم 341شمارهٔ ۴۲۳: ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم 342شمارهٔ ۴۲۴: شب آه و ناله از دل غمناک می زدم 343شمارهٔ ۴۲۵: هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم 344شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنا ...345شمارهٔ ۴۲۷: جدا از آن شاخ گل صد داغ حسرت زین ...346شمارهٔ ۴۲۸: غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم ...347شمارهٔ ۴۲۹: روز نوروزست و دل درد تو دارد سوز ...348شمارهٔ ۴۳۰: هر زمان با خود خیال آن رخ گلگون ک ...349شمارهٔ ۴۳۱: کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا ک ...350شمارهٔ ۴۳۲: مدام از آتشی آشفته حالم 351شمارهٔ ۴۳۳: ما سر به آب خنجر قصاب شسته ایم 352شمارهٔ ۴۳۴: ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم 353شمارهٔ ۴۳۵: بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم 354شمارهٔ ۴۳۶: کجاست دل که به شبهای تار گشت کنم 355شمارهٔ ۴۳۷: ما باده را بنغمه ی ناهید خورده ای ...356شمارهٔ ۴۳۸: ما خویش را بچنگ ملامت سپرده ایم 357شمارهٔ ۴۳۹: شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم 358شمارهٔ ۴۴۰: دشمن شدی بیکدمه زاری که داشتم 359شمارهٔ ۴۴۱: تمام عمر اگر بر قبله ی طاعت جبین ...360شمارهٔ ۴۴۲: ترا گزیده برای گزند خویشتنم 361شمارهٔ ۴۴۳: چونی هر چند از درد جدایی ناتوان ر ...362شمارهٔ ۴۴۴: منم دل پریشان چه در طرب گشایم 363شمارهٔ ۴۴۵: امیدم این نبود کزین در خجل روم 364شمارهٔ ۴۴۶: چنین تا کی بحسرت سوی آن گلپیرهن ب ...365شمارهٔ ۴۴۷: کند در دل نشیمن آن پری در دیده من ...366شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی ب ...367شمارهٔ ۴۴۹: خوش آنکه بیخبر از جام آرزوی تو با ...368شمارهٔ ۴۵۰: بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش اف ...369شمارهٔ ۴۵۱: هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنو ...370شمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نم ...371شمارهٔ ۴۵۳: چه باشد عاشقی خود را بغمها مبتلا ...372شمارهٔ ۴۵۴: جمال و جاه داری هر چه خواهی می تو ...373شمارهٔ ۴۵۵: همچو مجنون در بیابانم وطن خواهد ش ...374شمارهٔ ۴۵۶: هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید بر ...375شمارهٔ ۴۵۷: بسوی درد از گلشن افلاک می آید برو ...376شمارهٔ ۴۵۸: مجو ای دل بخور از بهر ترتیب دماغ ...377شمارهٔ ۴۵۹: می آفتست و در نظرم پر فنی چنین 378شمارهٔ ۴۶۰: ای چراغ دل مرو در بزم مردم جامکن 379شمارهٔ ۴۶۱: ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی م ...380شمارهٔ ۴۶۲: تا کی شود نقاب رخ گل لباس من 381شمارهٔ ۴۶۳: رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن 382شمارهٔ ۴۶۴: شبی ای شمع مهرویان گذر در منزل من ...383شمارهٔ ۴۶۵: بمن هر کس که روزی یار شد دامن کشی ...384شمارهٔ ۴۶۶: منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن 385شمارهٔ ۴۶۷: روز از روز زبونتر کندم گردون بین 386شمارهٔ ۴۶۸: لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواه ...387شمارهٔ ۴۶۹: شود صد سوز پنهان هر دم از داغ دلم ...388شمارهٔ ۴۷۰: مه من چند یار ارجمندان می توان بو ...389شمارهٔ ۴۷۱: ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن 390شمارهٔ ۴۷۲: بته رسید قدح ساقیا شراب رسان 391شمارهٔ ۴۷۳: شکفت لاله، توهم عطر در شراب افشان 392شمارهٔ ۴۷۴: ما ناکس و تو در پی بد گفتن اینچنی ...393شمارهٔ ۴۷۵: گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این 394شمارهٔ ۴۷۶: اگر یاد آرمش یکدم که از دل غم برد ...395شمارهٔ ۴۷۷: نخل تو سرکش و دل خود کام من همان 396شمارهٔ ۴۷۸: ریخت شکوفه و مرا گریه برای او هما ...397شمارهٔ ۴۷۹: بهارست ای سرشک دیده ی من رو بصحرا ...398شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...399شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 400شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 401شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 402شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 403شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...404شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 405شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 406شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 407شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...408شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 409شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 410شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...411شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 412شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 413شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 414شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...415شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 416شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...417شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 418شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...419شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 420شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 421شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 422شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...423شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...424شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...425شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...426شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 427شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...428شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 429شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 430شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 431شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 432شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 433شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...434شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 435شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...436شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 437شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 438شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 439شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 440شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 441شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 442شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 443شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 444شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 445شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...446شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 447شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 448شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 449شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 450شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...451شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 452شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 453شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 454شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 455شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...456شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...457شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 458شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...459شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...460شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 461شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...462شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 463شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 464شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...465شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...466شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...467شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...468شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...469شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...470شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 471شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 472شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...473شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...474شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...475شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 476شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...477شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 478شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 479شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 480شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 481شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 482شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...483شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...484شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 485شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...486شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 487شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 488شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 489شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...490شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 491شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...492شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 493شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...494شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ