به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۵۸: من از سوز جگر دارم دل و جان در خطر امشب

1170عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

من از سوز جگر دارم دل و جان در خطر امشب
بخواهم سوخت زین آتش که دارم در جگر امشب
برا از قید تن ای جان اگر آسودگی خواهی
تو هم این جامه ی ناموس را در بر بدر امشب
سزد گر بر چراغ هستی خود دامن افشانم
که شمع طلعت آن ماه دارم در نظر امشب
سر جان باختن دارم به پایش همچو پروانه
ز مجلس ای رقیب این شمع را بیرون مبر امشب
نمی آید برون اینک فغانی از سر کویش
همانا از جهان دیگرش شد آبخور امشب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۷: دهی حیات ابد این دم از تو نیست عجب 2شمارهٔ ۵۸: من از سوز جگر دارم دل و جان در خطر ...3شمارهٔ ۵۹: دل از نظاره ی آن گلعذارم گلشنست ام ...4شمارهٔ ۶۰: منم ای شمع دل رفته و جان آمده بر ل ...5شمارهٔ ۶۱: آنم که ببزم کسم آهنگ نبودست 6شمارهٔ ۶۲: یار را چون هوس صحبت درویشانست 7شمارهٔ ۶۳: بهار و لاله ما بی گل و پیاله گذشت 8شمارهٔ ۶۴: گل گل رخت ز دیده ی نمناک من شکفت 9شمارهٔ ۶۵: دوش جان زندگی از چشمه ی حیوان تو د ...10شمارهٔ ۶۶: گل خود روی مرا بوی بنی آدم نیست 11شمارهٔ ۶۷: باز آن رخ شکفته عرقناک بهر چیست 12شمارهٔ ۶۸: هرگز به ازین پسر نبودست 13شمارهٔ ۶۹: گواه حال مستی بمکتب چشم پر خوابت 14شمارهٔ ۷۰: پیش تو ناز سروسهی جز نیاز چیست 15شمارهٔ ۷۱: غریب کوی تو بی ناله ی حزین ننشست 16شمارهٔ ۷۲: آنکه از لوح جفا نوک قلم باز گرفت 17شمارهٔ ۷۳: خرام سر و تو جان را حیات دمبدمست 18شمارهٔ ۷۴: قد تو نهالیست که آتش ثمر اوست 19شمارهٔ ۷۵: آبی که بسته اند بدلها دهان تست 20شمارهٔ ۷۶: باران و موج آب و می و روز عشرتست 21شمارهٔ ۷۷: طبیبم دید و درمانم ندانست 22شمارهٔ ۷۸: چشمت ز حال ما چو نظر باز می گرفت 23شمارهٔ ۷۹: خوش آن دمید که در دام روزگار نسوخت 24شمارهٔ ۸۰: شب دیده ام مشاهده ی آن جمال داشت 25شمارهٔ ۸۱: تویی مراد دو عالم خرد همین دانست 26شمارهٔ ۸۲: وقت گلم تمام به آه و فغان گذشت 27شمارهٔ ۸۳: باده ی صافم خلاص از آب حیوان کرده ...28شمارهٔ ۸۴: مجنون راه عشقم و دل هادی منست 29شمارهٔ ۸۵: بیمار عشق را سر و برگ علاج نیست 30شمارهٔ ۸۶: این همه شکل خوش دلکش که در گلزار ه ...31شمارهٔ ۸۷: آنرا که قدم در ره صاحبنظرانست 32شمارهٔ ۸۸: مستم اگر باده نیست لعل لب یار هست 33شمارهٔ ۸۹: گشود چاک گریبان که یاسمین اینست 34شمارهٔ ۹۰: از سرمه، نرگست همه رنگ حنا گرفت 35شمارهٔ ۹۱: بیمار ترا دیده ی نمناک همانست 36شمارهٔ ۹۲: صد شعله ی آه از دل هر گوشه نشین خا ...37شمارهٔ ۹۳: خونین جگران را چه غم از ناز و نعیم ...38شمارهٔ ۹۴: دیوانه ی ترا هوس گشت باغ نیست 39شمارهٔ ۹۵: شبانه می زده یی ماه من چنین پیداست 40شمارهٔ ۹۶: بگشا زبان که طبع زبونم گره شدست 41شمارهٔ ۹۷: جفای لاله رخان راحت و فراغ منست 42شمارهٔ ۹۸: شبست و ما همه جویای می ایاغ کجاست 43شمارهٔ ۹۹: باز امشبم ز لاله و گل خانه پر شدست 44شمارهٔ ۱۰۰: دل ببیداد نهادیم عطای تو کجاست 45شمارهٔ ۱۰۱: دور از تو عمر من همه با درد و غم ...46شمارهٔ ۱۰۲: شمع من میل منت امروز چون هر روز ن ...47شمارهٔ ۱۰۳: دوا خواهم ز تو ادراکم اینست 48شمارهٔ ۱۰۴: پیش ما خاطر شاد و دل غمناک یکیست 49شمارهٔ ۱۰۵: برویم میشوی خندان و چشمم از تو خو ...50شمارهٔ ۱۰۶: رویم شکفته از سخن تلخ مردمست 51شمارهٔ ۱۰۷: فروغ حسن تو از آه سوزناک منست 52شمارهٔ ۱۰۸: آتشکده دلی که درو منزل تو نیست 53شمارهٔ ۱۰۹: ای دل بیا که نوبت مستی گذشته است 54شمارهٔ ۱۱۰: ترک من جانب صحرا پی نخجیر شدست 55شمارهٔ ۱۱۱: تا کی بهانه ات بدل بت پرست ماست 56شمارهٔ ۱۱۲: دل بیقرار و دولت دیدار مشکلست 57شمارهٔ ۱۱۳: عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست 58شمارهٔ ۱۱۴: باز نقاش خزان طرح دگرگون زده است 59شمارهٔ ۱۱۵: سرو من زلف پریشان بر رخ گلگون شکس ...60شمارهٔ ۱۱۶: آه کان ابرو کمان چشم سیاه از ناز ...61شمارهٔ ۱۱۷: ای آنکه همه سوختنت از پی کامست 62شمارهٔ ۱۱۸: آمد سحاب و چهره ی گلها ز خواب شست 63شمارهٔ ۱۱۹: نیست بیرون و درونم ذره یی خالی ز ...64شمارهٔ ۱۲۰: ما را ز نوبهار گل روی او ببست 65شمارهٔ ۱۲۱: دمی که آن گل خندان بقصد خون منست 66شمارهٔ ۱۲۲: ماه رخسار تو آیینه ی مقصود منست 67شمارهٔ ۱۲۳: خوبان که ز ملک دلشان چشم خراجست 68شمارهٔ ۱۲۴: ما را نه میل باغ و نه پروای بلبلس ...69شمارهٔ ۱۲۵: عاشقان را دم گرم و نفس سرد بسست 70شمارهٔ ۱۲۶: عیدست و نوبهار و چمن سبز و خرمست 71شمارهٔ ۱۲۷: چمن ز سایه ی سروت چو گلشن ارمست 72شمارهٔ ۱۲۸: در دلم سوزی عجب از عشق زیبا دلبری ...73شمارهٔ ۱۲۹: چمن شکفت و نسیمی ز هر گلی برخاست 74شمارهٔ ۱۳۰: آزاد بلبلی که بدام بلا نسوخت 75شمارهٔ ۱۳۱: خود رای من بخلوت رازت پناه چیست 76شمارهٔ ۱۳۲: بیگناهم خشم و نازت با من ای خود ک ...77شمارهٔ ۱۳۳: غمی دارم ازو سودم همینست 78شمارهٔ ۱۳۴: آه ازین ناز و دلبری که تراست 79شمارهٔ ۱۳۵: دوش آه من سر راهش برسم داد بست 80شمارهٔ ۱۳۶: از گلم گلها شکفت و از مزارم لاله ...81شمارهٔ ۱۳۷: خورشید من که رخش جفا گرم داشتست 82شمارهٔ ۱۳۸: باز با مرغ سحر خوان غنچه عهد تازه ...83شمارهٔ ۱۳۹: اگرچه زشت نماید بدوستان ستم دوست 84شمارهٔ ۱۴۰: دست اجلم بر دل ماتمزده ره بست 85شمارهٔ ۱۴۱: با که گویم اینکه در بیخوابیم شب چ ...86شمارهٔ ۱۴۲: هر زمان از عشق پاک آن شوخ با من خ ...87شمارهٔ ۱۴۳: سبزی آثار خط گرد لب آن ساده بست 88شمارهٔ ۱۴۴: دل بیتو چنان سوخت که داغش نتوان ی ...89شمارهٔ ۱۴۵: چشمم نظری در رخ آن دل گسل انداخت 90شمارهٔ ۱۴۶: یار باید که غم یار خورد یار کجاست 91شمارهٔ ۱۴۷: روزی که در دلم عشق تو خانه ساخت 92شمارهٔ ۱۴۸: باده در جامت مدام از اشک گلگون من ...93شمارهٔ ۱۴۹: مست تو بجز ناله ی جانسوز ندانست 94شمارهٔ ۱۵۰: بازم چراغ دل بمی ناب روشنست 95شمارهٔ ۱۵۱: من بنده ی حسنی که نشانش نتوان یاف ...96شمارهٔ ۱۵۲: خوبی همین کرشمه و ناز و خرام نیست 97شمارهٔ ۱۵۳: در کنج محنت این دل دیوانه خوشترست 98شمارهٔ ۱۵۴: دیوانه ام مرا سخن واژگون بسست 99شمارهٔ ۱۵۵: مرا به باده نه باغ و بهار شد باعث 100شمارهٔ ۱۵۶: دو هفته ییکه حریفی درین سرای سپنج 101شمارهٔ ۱۵۷: ای از نظاره ی تو خجل آفتاب صبح 102شمارهٔ ۱۵۸: مرغ دلم به حلقه ی مویی نهاده رخ 103شمارهٔ ۱۵۹: مردم ز عیش گلشن دنیا چه دیده اند 104شمارهٔ ۱۶۰: دلم که سوخت سپند مه جمال تو باد 105شمارهٔ ۱۶۱: این باد ز طرف چمن کیست که داند 106شمارهٔ ۱۶۲: آن پریچهره که دیوانه اش اهل نظرند 107شمارهٔ ۱۶۳: هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید 108شمارهٔ ۱۶۴: خواهم که بوسم آن لب و روهم نمیدهد 109شمارهٔ ۱۶۵: گل آمد ساقیا محبوب گلرخسار می بای ...110شمارهٔ ۱۶۶: دمبدم در عاشقی دل را زیانی می شود 111شمارهٔ ۱۶۷: محتسب گر بدر میکده مانع نشود 112شمارهٔ ۱۶۸: چو باشم سر بزانو مانده شب در فکر ...113شمارهٔ ۱۶۹: مقیدان تو از یاد غیر خاموشند 114شمارهٔ ۱۷۰: آنی که از تو حرف جفا می توان شنید 115شمارهٔ ۱۷۱: فراوشم شود چندان کزو بیداد می آید 116شمارهٔ ۱۷۲: آنکه بهر دیگران در زلف چین می افگ ...117شمارهٔ ۱۷۳: خزان آمد گریبان را برندی چاک خواه ...118شمارهٔ ۱۷۴: بتان شهر که ترکانه باج می طلبند 119شمارهٔ ۱۷۵: آه آتشناک من بوی دل مجنون دهد 120شمارهٔ ۱۷۶: ترک من چون لاله برگ عیش در صحرا ک ...121شمارهٔ ۱۷۷: بازم بسینه عشق و جنون جوش می زند 122شمارهٔ ۱۷۸: سیمای توام در دل پر نور نگنجد 123شمارهٔ ۱۷۹: چشمم ز گرد آن کف پا یاد می کند 124شمارهٔ ۱۸۰: تا رخت را سبزه در گلبرگ تر پنهان ...125شمارهٔ ۱۸۱: از جور گلرخان دل من خوار و زار شد 126شمارهٔ ۱۸۲: تو آن گلی که مه آسمان جبین تو بوس ...127شمارهٔ ۱۸۳: گلی که از نفسش مشک ناب بگدازد 128شمارهٔ ۱۸۴: مجاوران سر کوی یار سر بخشند 129شمارهٔ ۱۸۵: مدام از کشت امیدم خس و خاشاک می ر ...130شمارهٔ ۱۸۶: پیش لبت که مرد که هم از تو جان ند ...131شمارهٔ ۱۸۷: احبابرا ادای کلام تو می کشد 132شمارهٔ ۱۸۸: از دیده پنهان آن پری گشت و دل من ...133شمارهٔ ۱۸۹: خزان رسید و گلستان به آن جمال نما ...134شمارهٔ ۱۹۰: دلم ز روز بد خویش ماتمی دارد 135شمارهٔ ۱۹۱: روزی فلکم پیش در او نرسانید 136شمارهٔ ۱۹۲: امروز اگر می بمن آن لب نرساند 137شمارهٔ ۱۹۳: نه قرار دل بر من نه بزلف یار گیرد 138شمارهٔ ۱۹۴: رسید آن شمع و از هر جانبی پروانه ...139شمارهٔ ۱۹۵: چه سازم وه که آن بیباک رو از مرد ...140شمارهٔ ۱۹۶: بهر کس گر درآیی خوبی رخسار کی مان ...141شمارهٔ ۱۹۷: چه شد که از همه جا بوی درد می آید 142شمارهٔ ۱۹۸: صبا برگ گلی سوی من مجنون نیندازد 143شمارهٔ ۱۹۹: ماه من از خانه مست شب بهوای که شد 144شمارهٔ ۲۰۰: ماتم نشست و کوکبه ی سور شد بلند 145شمارهٔ ۲۰۱: رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیر ...146شمارهٔ ۲۰۲: نوبهار آمد که بوی گل جهانرا خوش ک ...147شمارهٔ ۲۰۳: دلم آه سحر چون با دعا دمساز گردان ...148شمارهٔ ۲۰۴: بر اوج حسن چو آن ترک کج کلاه بر آ ...149شمارهٔ ۲۰۵: ز بیرحمی چو آن گل پیرهن دور از بر ...150شمارهٔ ۲۰۶: شبها گذشت و چشم من یک لحظه آرامی ...151شمارهٔ ۲۰۷: بیا که ساقی ما باده ی طهور دهد 152شمارهٔ ۲۰۸: خون خوردنم ز هجر تو از حد برون مب ...153شمارهٔ ۲۰۹: حسن تو بچشم ما نگنجد 154شمارهٔ ۲۱۰: بمجلسی که تویی می دگر نمی گنجد 155شمارهٔ ۲۱۱: آمد بهار و دل بمی و جام تازه شد 156شمارهٔ ۲۱۲: آن رهروان که رو به در دل نهاده ان ...157شمارهٔ ۲۱۳: جفا مکن که دگر آن جفا نمی گنجد 158شمارهٔ ۲۱۴: با چون منی چرا می چون ارغوان خورن ...159شمارهٔ ۲۱۵: نظاره ی روی تو بسی خانه سیه کرد 160شمارهٔ ۲۱۶: عشق آمد و هوای صف طاعتم نماند 161شمارهٔ ۲۱۷: دوشم چراغ دیده به صد نور و تاب بو ...162شمارهٔ ۲۱۸: منم که دوست مرادم ز تلخ و شور دهد 163شمارهٔ ۲۱۹: ستمگران غم اهل نظر نمی دانند 164شمارهٔ ۲۲۰: آنان که به اخلاص کلام تو نویسند 165شمارهٔ ۲۲۱: ز گلگشت آمدی بنشین که مشک چین فرو ...166شمارهٔ ۲۲۲: کیم من تا کس از مرکب برای من فرود ...167شمارهٔ ۲۲۳: گلرخان بر سر خاکم چمنی ساخته اند 168شمارهٔ ۲۲۴: سحر فغان من آنمه ز طرف بام شنید 169شمارهٔ ۲۲۵: سرشک لعل من حاصل گل آزار می آرد 170شمارهٔ ۲۲۶: کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید 171شمارهٔ ۲۲۷: تا چند طلب باشد و مطلوب نباشد 172شمارهٔ ۲۲۸: دود از دل من باده ی گلرنگ برآورد 173شمارهٔ ۲۲۹: باین جادو و شانم تا سر پیوند خواه ...174شمارهٔ ۲۳۰: ساقی چه بود باده و زین آب چه خیزد 175شمارهٔ ۲۳۱: صبحی بمن آن شاخ گل از خواب نخیزد 176شمارهٔ ۲۳۲: هوا خوشبوی گشت و مرغ در پرواز می ...177شمارهٔ ۲۳۳: افغان که دل به هیچ مقامم نمی کشد 178شمارهٔ ۲۳۴: روز گلگشتست و یاران برگ عشرت ساخت ...179شمارهٔ ۲۳۵: بیا که شاهد گل شمع بوستان گردید 180شمارهٔ ۲۳۶: گلرخان از نفس ما اثری یافته اند 181شمارهٔ ۲۳۷: خوبی بالتفات وفا کم نمی شود 182شمارهٔ ۲۳۸: معاذالله گرت با همدمان رغبت زیاد ...183شمارهٔ ۲۳۹: دود برآمد ز دلم چون سپند 184شمارهٔ ۲۴۰: چه تندی است که سویت نگاه نتوان کر ...185شمارهٔ ۲۴۱: میخواره ی مرا لب خندان نگه کنید 186شمارهٔ ۲۴۲: غباری کان گل از دامن بوقت رفتن اف ...187شمارهٔ ۲۴۳: از چه مجنون مرغ را بر فرق خود جا ...188شمارهٔ ۲۴۴: می خورده خنده بر من ناشاد می کند 189شمارهٔ ۲۴۵: معلم چون به تعلیم خط از دستش قلم ...190شمارهٔ ۲۴۶: گل آمد و بی یار نشستن که تواند 191شمارهٔ ۲۴۷: بیا که ساقی ما بی نقاب جلوه نمود 192شمارهٔ ۲۴۸: بیخودی در عشقبازی باد و رسوایی مب ...193شمارهٔ ۲۴۹: لعلت ازمی خنده بر برگ گل سیراب زد 194شمارهٔ ۲۵۰: عید شد هر کس مه نو را مبارکباد کر ...195شمارهٔ ۲۵۱: دل سوزان من از نکهت نوروز نگشاید 196شمارهٔ ۲۵۲: چکند دل که بدوران غمت خون نخورد 197شمارهٔ ۲۵۳: در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد 198شمارهٔ ۲۵۴: چون از می صبوحی رنگ رخش برآید 199شمارهٔ ۲۵۵: دمی که بوی گل از باد نوبهار آید 200شمارهٔ ۲۵۶: سر از نیاز من آنسرو سرفراز کشید 201شمارهٔ ۲۵۷: هرگز برخت سیر نگاهی نتوان کرد 202شمارهٔ ۲۵۸: ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند 203شمارهٔ ۲۵۹: جز جور و جفا پیشه ی محبوب نباشد 204شمارهٔ ۲۶۰: از توبه ی من دیر مغان بیت حزن شد 205شمارهٔ ۲۶۱: کدام عید که حسن تو صد شهید ندارد 206شمارهٔ ۲۶۲: چشمم دمی ز دیدن روی تو بس نکرد 207شمارهٔ ۲۶۳: آنچه من می کشم از عشق تو مجنون نک ...208شمارهٔ ۲۶۴: دلم روانشد و جان هم ره سفر گیرد 209شمارهٔ ۲۶۵: چو رو از جاب صید آن شکار انداز می ...210شمارهٔ ۲۶۶: هر آنچ از صورت و معنی بر اهل راز ...211شمارهٔ ۲۶۷: مرا یاد تو هر دم آتشی در دل برافر ...212شمارهٔ ۲۶۸: مرا هر روز بیتو صد غم جانسوز پیش ...213شمارهٔ ۲۶۹: زبان بوصف جمال تو بر نمی آید 214شمارهٔ ۲۷۰: سری که در قدم سرو سرفراز تو باشد 215شمارهٔ ۲۷۱: دوش آن پری ز دام رقیبان رمیده بود 216شمارهٔ ۲۷۲: تا دیده با رخ تو مقابل نمی شود 217شمارهٔ ۲۷۳: هر لحظه ام خیال بسوی دگر برد 218شمارهٔ ۲۷۴: ماه من از جامه خواب مهر سر بر می ...219شمارهٔ ۲۷۵: خوش آن شبها که سر بر آستان دلستان ...220شمارهٔ ۲۷۶: بگذشت از غرور و عتابش کسی ندید 221شمارهٔ ۲۷۷: یاد تو هیچم از دل پر خون نمی رود 222شمارهٔ ۲۷۸: گر می روم نزدیک او شوق وصالم می ک ...223شمارهٔ ۲۷۹: چون گوش بر فسانه ام آن پر بهانه م ...224شمارهٔ ۲۸۰: گر آن خورشید روزی بر سر من سایه ا ...225شمارهٔ ۲۸۱: درون سینه ام این نیم جان کز بهر م ...226شمارهٔ ۲۸۲: دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گ ...227شمارهٔ ۲۸۳: از کعبه عزم دیر برون از طریق بود 228شمارهٔ ۲۸۴: ساقی بیا که روز برفتن شتاب کرد 229شمارهٔ ۲۸۵: نسوزیم که گل این چراغ می ماند 230شمارهٔ ۲۸۶: امروز صفای دلم از سیمتنی بود 231شمارهٔ ۲۸۷: خطش چو بنام من از خامه برون آید 232شمارهٔ ۲۸۸: شراب خورد و شبیخون بعاشقان آورد 233شمارهٔ ۲۸۹: ز می برآمده، آن رنگ آل تا چکند 234شمارهٔ ۲۹۰: آن گل از طرف کشت می آید 235شمارهٔ ۲۹۱: در هر که نیست نشأه درد تو مرده با ...236شمارهٔ ۲۹۲: دلم که همره آن مه چو ابر چست شود 237شمارهٔ ۲۹۳: تو گر زارم کشی غمخوار جان من که خ ...238شمارهٔ ۲۹۴: تا چند بافسون جهان بند توان بود 239شمارهٔ ۲۹۵: وقتست ای حریف که می در سبو کنند 240شمارهٔ ۲۹۶: خنجر کشید و عربده با اهل حال کرد 241شمارهٔ ۲۹۷: تا کی کسی بزهد و لب خشک خو کند 242شمارهٔ ۲۹۸: خوبان خراب نرگس مستانه ی تو اند 243شمارهٔ ۲۹۹: التفات چشم آن مشگین غزالم می کشد 244شمارهٔ ۳۰۰: گه بلطفم می نوازد گه بنازم می کشد 245شمارهٔ ۳۰۱: هر مصور کان جمال و صورت موزون کشد 246شمارهٔ ۳۰۲: طبع تو بدخوی بود نرم و حلیم از چه ...247شمارهٔ ۳۰۳: نوروز علم برزد و گل در چمن آمد 248شمارهٔ ۳۰۴: گر تلخ شدی سوز تو از سینه کجا شد 249شمارهٔ ۳۰۵: چون بدلسوزی من یار زبان تیز کند 250شمارهٔ ۳۰۶: هر دل که گرم از آتش پنهان من شود 251شمارهٔ ۳۰۷: مه خورشد روی من دمی یکجا نمی گنجد 252شمارهٔ ۳۰۸: عیدست و هر سو جلوه گر شوخ دلارای ...253شمارهٔ ۳۰۹: ای هر قدم بخاک رهت بسملی دگر 254شمارهٔ ۳۱۰: ای عارضت به بوسه ز لب دلنوازتر 255شمارهٔ ۳۱۱: ای مرا هر ذره با مهر تو پیوندی دگ ...256شمارهٔ ۳۱۲: از بیم جان گویم که دل دارد دلارای ...257شمارهٔ ۳۱۳: خط گرد خال آن لب میگون زیاده تر 258شمارهٔ ۳۱۴: باز این دل دیوانه را افتاده سودای ...259شمارهٔ ۳۱۵: کار ما جز نامرادی نیست دور از وصل ...260شمارهٔ ۳۱۶: ما شسته ایم ز آینه ی دیده گرد غیر 261شمارهٔ ۳۱۷: چون بمیخانه رسیدی سخن دور گذار 262شمارهٔ ۳۱۸: شب هجرم خوش آمد ناله و فریاد از آ ...263شمارهٔ ۳۱۹: شکر خدا که با من بیدل نشست یار 264شمارهٔ ۳۲۰: دلا به گوشه ی آن چشم شرمناک نگر 265شمارهٔ ۳۲۱: خیز ای ندیم و مجمره ی عود برفروز 266شمارهٔ ۳۲۲: هلاک جانم از آن خط دلکشست هنوز 267شمارهٔ ۳۲۳: خورشید من امروز بشکل دگری باز 268شمارهٔ ۳۲۴: مست آمدی کرشمه کنان در قبای ناز 269شمارهٔ ۳۲۵: رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز 270شمارهٔ ۳۲۶: ما گرفتاریم بر ما ناوک بیداد ریز 271شمارهٔ ۳۲۷: چون یار شدی مهر و وفا گم نکنی باز 272شمارهٔ ۳۲۸: این نخل تازه بین که ندیدست خار کس 273شمارهٔ ۳۲۹: دارم از غنچه ی لعل تو خطایی که مپ ...274شمارهٔ ۳۳۰: از جان من حکایت جانان من بپرس 275شمارهٔ ۳۳۱: زین بحر نیلگون دم آبی ندید کس 276شمارهٔ ۳۳۲: آلوده بمی لعل ترا چون نگرد کس 277شمارهٔ ۳۳۳: هیچ دولت تا ابد باقی نمی ماند بکس 278شمارهٔ ۳۳۴: آتشم در جان و در دل حسرت جامست و ...279شمارهٔ ۳۳۵: ببستر افتم و مردن کنم بهانه ی خوی ...280شمارهٔ ۳۳۶: رمید از خواب چشمان عتاب آلوده بین ...281شمارهٔ ۳۳۷: افزون ز صد قیامت در دل زیار آتش 282شمارهٔ ۳۳۸: برغم من بحریفان می شبانه مکش 283شمارهٔ ۳۳۹: بغایت تلخ گفتارست در می لعل میگون ...284شمارهٔ ۳۴۰: کو مطربی که مست شوم از ترانه اش 285شمارهٔ ۳۴۱: یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خ ...286شمارهٔ ۳۴۲: که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟287شمارهٔ ۳۴۳: فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زین ...288شمارهٔ ۳۴۴: از پی دل مرو و عاشق بی باک مباش 289شمارهٔ ۳۴۵: می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجو ...290شمارهٔ ۳۴۶: چه ترکیبست یا رب در ته پیراهن اند ...291شمارهٔ ۳۴۷: من نه آنم کز لب لعل تو یابم کام خ ...292شمارهٔ ۳۴۸: گر بنگری در آینه روی چو ماه خویش 293شمارهٔ ۳۴۹: تا چند دردسر کشم از گفتگوی خویش 294شمارهٔ ۳۵۰: فردا که هر غنیم نماید غنیم خویش 295شمارهٔ ۳۵۱: سراسر شیوه ی نازست سرو ناز پروردش 296شمارهٔ ۳۵۲: چنان تیزست در خون ریختن مژگان خون ...297شمارهٔ ۳۵۳: نتوانم که بینم از دورش 298شمارهٔ ۳۵۴: با کسان در صلح و با خود دایما در ...299شمارهٔ ۳۵۵: دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی ...300شمارهٔ ۳۵۶: ایدل بتلخی شب هجران صبور باش 301شمارهٔ ۳۵۷: مردم و خود را زغمهای جهان کردم خل ...302شمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض 303شمارهٔ ۳۵۹: گر من ز شوق یار فرستم بیار خط 304شمارهٔ ۳۶۰: ترک یاری کردی از وصل تو یاران را ...305شمارهٔ ۳۶۱: امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو ...306شمارهٔ ۳۶۲: تا بکی خندیدن و دل گرمی افزودن چو ...307شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو ...308شمارهٔ ۳۶۴: مرا که تیره شد از کثرت گناه چراغ 309شمارهٔ ۳۶۵: ای فتنه ی جمالت روی چو ماه یوسف 310شمارهٔ ۳۶۶: خرم شبی که گردد معشوق یار عاشق 311شمارهٔ ۳۶۷: جانم افگارست و تن بیمار و دل خون ...312شمارهٔ ۳۶۸: یارم اگر بمهر کشد یا بکین چه باک 313شمارهٔ ۳۶۹: تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک 314شمارهٔ ۳۷۰: دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک 315شمارهٔ ۳۷۱: محروم باد چشم من از گلشن وصال 316شمارهٔ ۳۷۲: سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلا ...317شمارهٔ ۳۷۳: ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خا ...318شمارهٔ ۳۷۴: خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل 319شمارهٔ ۳۷۵: دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره ی ...320شمارهٔ ۳۷۶: عشقم بلای جان شد، آن لعل آتشین هم 321شمارهٔ ۳۷۷: پروانه یی که رنجد از درد و داغ مر ...322شمارهٔ ۳۷۸: چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم 323شمارهٔ ۳۷۹: زبان در ذکر و در دل نقش زلف یار م ...324شمارهٔ ۳۸۰: شود در گلشنم دل چاک و در مجلس جگر ...325شمارهٔ ۳۸۱: زرشک همدمانش بسکه جوشد هر نفس خون ...326شمارهٔ ۳۸۲: از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم 327شمارهٔ ۳۸۳: خوش آن حالت که در روی گلی نظاره م ...328شمارهٔ ۳۸۴: همه شب دارم از دل باده ی نابی که ...329شمارهٔ ۳۸۵: زغم جان می دهم چون دلربای خود نمی ...330شمارهٔ ۳۸۶: دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم 331شمارهٔ ۳۸۷: بیتو شامی که چراغ طرب افروخته ام 332شمارهٔ ۳۸۸: ببویت صبحدم گریان بگلگشت چمن رفتم 333شمارهٔ ۳۸۹: دل گشت خون و داد بگریه سرای چشم 334شمارهٔ ۳۹۰: مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم 335شمارهٔ ۳۹۱: هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم 336شمارهٔ ۳۹۲: شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی ...337شمارهٔ ۳۹۳: ببزمت گر بپهلوی رقیبان جا نمی کرد ...338شمارهٔ ۳۹۴: ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم 339شمارهٔ ۳۹۵: من آشفته هم در خواب مستی کاش می م ...340شمارهٔ ۳۹۶: هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم 341شمارهٔ ۳۹۷: بس بینوا ز ساقی خود دور مانده ام 342شمارهٔ ۳۹۸: تا بکی در کنج خلوت گرد بیحاصل خور ...343شمارهٔ ۳۹۹: قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرس ...344شمارهٔ ۴۰۰: سحر ز میکده گریان و دردناک شدم 345شمارهٔ ۴۰۱: رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم 346شمارهٔ ۴۰۲: مست گشتم سر ز قید هوشیاران می برم 347شمارهٔ ۴۰۳: ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم 348شمارهٔ ۴۰۴: ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم 349شمارهٔ ۴۰۵: رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم 350شمارهٔ ۴۰۶: لب از می شسته وز آب لطافت روی چون ...351شمارهٔ ۴۰۷: چنین که پیش نظر صورت نکوی تو دارم 352شمارهٔ ۴۰۸: دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام 353شمارهٔ ۴۰۹: ما رند خراباتی و معشوق پرستیم 354شمارهٔ ۴۱۰: خوش آن مستی که چون بر آستان او جب ...355شمارهٔ ۴۱۱: امشب چراغ دل بحضور تو سوختم 356شمارهٔ ۴۱۲: شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ م ...357شمارهٔ ۴۱۳: متاب آن رخ زمن یکدم که در کوی تو ...358شمارهٔ ۴۱۴: چندانکه رفته ام بچمن گل ندیده ام 359شمارهٔ ۴۱۵: مبین، که تاب نگاه تو آفتاب ندارم 360شمارهٔ ۴۱۶: اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام 361شمارهٔ ۴۱۷: جدا زان ماهر و امشب بدل دردی عجب ...362شمارهٔ ۴۱۸: گرچه طور رندی و بدنامی از حد می ب ...363شمارهٔ ۴۱۹: آه کز هجر تو شبها باده خون دانسته ...364شمارهٔ ۴۲۰: ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ای ...365شمارهٔ ۴۲۱: رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم 366شمارهٔ ۴۲۲: بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم 367شمارهٔ ۴۲۳: ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم 368شمارهٔ ۴۲۴: شب آه و ناله از دل غمناک می زدم 369شمارهٔ ۴۲۵: هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم 370شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنا ...371شمارهٔ ۴۲۷: جدا از آن شاخ گل صد داغ حسرت زین ...372شمارهٔ ۴۲۸: غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم ...373شمارهٔ ۴۲۹: روز نوروزست و دل درد تو دارد سوز ...374شمارهٔ ۴۳۰: هر زمان با خود خیال آن رخ گلگون ک ...375شمارهٔ ۴۳۱: کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا ک ...376شمارهٔ ۴۳۲: مدام از آتشی آشفته حالم 377شمارهٔ ۴۳۳: ما سر به آب خنجر قصاب شسته ایم 378شمارهٔ ۴۳۴: ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم 379شمارهٔ ۴۳۵: بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم 380شمارهٔ ۴۳۶: کجاست دل که به شبهای تار گشت کنم 381شمارهٔ ۴۳۷: ما باده را بنغمه ی ناهید خورده ای ...382شمارهٔ ۴۳۸: ما خویش را بچنگ ملامت سپرده ایم 383شمارهٔ ۴۳۹: شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم 384شمارهٔ ۴۴۰: دشمن شدی بیکدمه زاری که داشتم 385شمارهٔ ۴۴۱: تمام عمر اگر بر قبله ی طاعت جبین ...386شمارهٔ ۴۴۲: ترا گزیده برای گزند خویشتنم 387شمارهٔ ۴۴۳: چونی هر چند از درد جدایی ناتوان ر ...388شمارهٔ ۴۴۴: منم دل پریشان چه در طرب گشایم 389شمارهٔ ۴۴۵: امیدم این نبود کزین در خجل روم 390شمارهٔ ۴۴۶: چنین تا کی بحسرت سوی آن گلپیرهن ب ...391شمارهٔ ۴۴۷: کند در دل نشیمن آن پری در دیده من ...392شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی ب ...393شمارهٔ ۴۴۹: خوش آنکه بیخبر از جام آرزوی تو با ...394شمارهٔ ۴۵۰: بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش اف ...395شمارهٔ ۴۵۱: هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنو ...396شمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نم ...397شمارهٔ ۴۵۳: چه باشد عاشقی خود را بغمها مبتلا ...398شمارهٔ ۴۵۴: جمال و جاه داری هر چه خواهی می تو ...399شمارهٔ ۴۵۵: همچو مجنون در بیابانم وطن خواهد ش ...400شمارهٔ ۴۵۶: هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید بر ...401شمارهٔ ۴۵۷: بسوی درد از گلشن افلاک می آید برو ...402شمارهٔ ۴۵۸: مجو ای دل بخور از بهر ترتیب دماغ ...403شمارهٔ ۴۵۹: می آفتست و در نظرم پر فنی چنین 404شمارهٔ ۴۶۰: ای چراغ دل مرو در بزم مردم جامکن 405شمارهٔ ۴۶۱: ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی م ...406شمارهٔ ۴۶۲: تا کی شود نقاب رخ گل لباس من 407شمارهٔ ۴۶۳: رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن 408شمارهٔ ۴۶۴: شبی ای شمع مهرویان گذر در منزل من ...409شمارهٔ ۴۶۵: بمن هر کس که روزی یار شد دامن کشی ...410شمارهٔ ۴۶۶: منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن 411شمارهٔ ۴۶۷: روز از روز زبونتر کندم گردون بین 412شمارهٔ ۴۶۸: لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواه ...413شمارهٔ ۴۶۹: شود صد سوز پنهان هر دم از داغ دلم ...414شمارهٔ ۴۷۰: مه من چند یار ارجمندان می توان بو ...415شمارهٔ ۴۷۱: ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن 416شمارهٔ ۴۷۲: بته رسید قدح ساقیا شراب رسان 417شمارهٔ ۴۷۳: شکفت لاله، توهم عطر در شراب افشان 418شمارهٔ ۴۷۴: ما ناکس و تو در پی بد گفتن اینچنی ...419شمارهٔ ۴۷۵: گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این 420شمارهٔ ۴۷۶: اگر یاد آرمش یکدم که از دل غم برد ...421شمارهٔ ۴۷۷: نخل تو سرکش و دل خود کام من همان 422شمارهٔ ۴۷۸: ریخت شکوفه و مرا گریه برای او هما ...423شمارهٔ ۴۷۹: بهارست ای سرشک دیده ی من رو بصحرا ...424شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...425شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 426شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 427شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 428شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 429شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...430شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 431شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 432شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 433شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...434شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 435شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 436شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...437شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 438شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 439شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 440شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...441شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 442شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...443شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 444شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...445شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 446شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 447شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 448شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...449شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...450شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...451شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...452شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 453شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...454شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 455شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 456شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 457شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 458شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 459شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...460شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 461شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...462شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 463شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 464شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 465شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 466شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 467شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 468شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 469شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 470شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 471شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...472شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 473شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 474شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 475شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 476شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...477شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 478شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 479شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 480شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 481شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...482شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...483شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 484شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...485شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...486شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 487شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...488شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 489شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 490شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...491شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...492شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...493شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...494شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...495شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...496شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 497شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 498شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...499شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...500شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...501شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 502شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...503شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 504شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 505شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 506شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 507شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 508شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...509شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...510شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 511شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...512شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 513شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 514شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 515شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...516شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 517شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...518شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 519شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...520شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ