کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش جان زندگی از چشمه ی حیوان تو داشت
    دیده آب دگر از چاه زنخدان تو داشت
    دل بسی چاشنی ازچشمه ی نوش تو گرفت
    دیده چندین نمک از پسته ی خندان تو داشت
    روزگار دل دیوانه برآشفت که دوش
    کار با سلسله ی زلف پریشان تو داشت
    عشق می خواست که رسوا کند ای خرقه ی تر
    دست بر من زد و در آتش سوزان تو داشت
    ملک دل خرم و آراسته بی شرکت غیر
    شد به قربان خیال تو که فرمان تو داشت
    از گل عشق فراهم نشود غنچه ی دل
    وین گشادیست که از چاک گریبان تو داشت
    بلبلی صبح فغانی غزلی خواند غریب
    گریه آورد مگر نسخه ی دیوان تو داشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha