به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۷۷: طبیبم دید و درمانم ندانست

810عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

طبیبم دید و درمانم ندانست
دوای درد پنهانم ندانست
بوصلم مژده داد اخترشناسی
ولیکن آفت جانم ندانست
چه آتش بود رو آورد در من
که دامان و گریبانم ندانست
که می گوید که حاسد چون ترا دید
بران لب جای دندانم ندانست
چه از آن بوی خوش کامشب صبا داشت
چو راه بیت احزانم ندانست
تو می گویی که عاشق دید مستم
بمرد و چاک دامانم ندانست
فغانی مست بود آن شوخ امشب
سخنهای پریشانم ندانست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۶: باران و موج آب و می و روز عشرتست 2شمارهٔ ۷۷: طبیبم دید و درمانم ندانست 3شمارهٔ ۷۸: چشمت ز حال ما چو نظر باز می گرفت 4شمارهٔ ۷۹: خوش آن دمید که در دام روزگار نسوخت 5شمارهٔ ۸۰: شب دیده ام مشاهده ی آن جمال داشت 6شمارهٔ ۸۱: تویی مراد دو عالم خرد همین دانست 7شمارهٔ ۸۲: وقت گلم تمام به آه و فغان گذشت 8شمارهٔ ۸۳: باده ی صافم خلاص از آب حیوان کرده ...9شمارهٔ ۸۴: مجنون راه عشقم و دل هادی منست 10شمارهٔ ۸۵: بیمار عشق را سر و برگ علاج نیست 11شمارهٔ ۸۶: این همه شکل خوش دلکش که در گلزار ه ...12شمارهٔ ۸۷: آنرا که قدم در ره صاحبنظرانست 13شمارهٔ ۸۸: مستم اگر باده نیست لعل لب یار هست 14شمارهٔ ۸۹: گشود چاک گریبان که یاسمین اینست 15شمارهٔ ۹۰: از سرمه، نرگست همه رنگ حنا گرفت 16شمارهٔ ۹۱: بیمار ترا دیده ی نمناک همانست 17شمارهٔ ۹۲: صد شعله ی آه از دل هر گوشه نشین خا ...18شمارهٔ ۹۳: خونین جگران را چه غم از ناز و نعیم ...19شمارهٔ ۹۴: دیوانه ی ترا هوس گشت باغ نیست 20شمارهٔ ۹۵: شبانه می زده یی ماه من چنین پیداست 21شمارهٔ ۹۶: بگشا زبان که طبع زبونم گره شدست 22شمارهٔ ۹۷: جفای لاله رخان راحت و فراغ منست 23شمارهٔ ۹۸: شبست و ما همه جویای می ایاغ کجاست 24شمارهٔ ۹۹: باز امشبم ز لاله و گل خانه پر شدست 25شمارهٔ ۱۰۰: دل ببیداد نهادیم عطای تو کجاست 26شمارهٔ ۱۰۱: دور از تو عمر من همه با درد و غم ...27شمارهٔ ۱۰۲: شمع من میل منت امروز چون هر روز ن ...28شمارهٔ ۱۰۳: دوا خواهم ز تو ادراکم اینست 29شمارهٔ ۱۰۴: پیش ما خاطر شاد و دل غمناک یکیست 30شمارهٔ ۱۰۵: برویم میشوی خندان و چشمم از تو خو ...31شمارهٔ ۱۰۶: رویم شکفته از سخن تلخ مردمست 32شمارهٔ ۱۰۷: فروغ حسن تو از آه سوزناک منست 33شمارهٔ ۱۰۸: آتشکده دلی که درو منزل تو نیست 34شمارهٔ ۱۰۹: ای دل بیا که نوبت مستی گذشته است 35شمارهٔ ۱۱۰: ترک من جانب صحرا پی نخجیر شدست 36شمارهٔ ۱۱۱: تا کی بهانه ات بدل بت پرست ماست 37شمارهٔ ۱۱۲: دل بیقرار و دولت دیدار مشکلست 38شمارهٔ ۱۱۳: عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست 39شمارهٔ ۱۱۴: باز نقاش خزان طرح دگرگون زده است 40شمارهٔ ۱۱۵: سرو من زلف پریشان بر رخ گلگون شکس ...41شمارهٔ ۱۱۶: آه کان ابرو کمان چشم سیاه از ناز ...42شمارهٔ ۱۱۷: ای آنکه همه سوختنت از پی کامست 43شمارهٔ ۱۱۸: آمد سحاب و چهره ی گلها ز خواب شست 44شمارهٔ ۱۱۹: نیست بیرون و درونم ذره یی خالی ز ...45شمارهٔ ۱۲۰: ما را ز نوبهار گل روی او ببست 46شمارهٔ ۱۲۱: دمی که آن گل خندان بقصد خون منست 47شمارهٔ ۱۲۲: ماه رخسار تو آیینه ی مقصود منست 48شمارهٔ ۱۲۳: خوبان که ز ملک دلشان چشم خراجست 49شمارهٔ ۱۲۴: ما را نه میل باغ و نه پروای بلبلس ...50شمارهٔ ۱۲۵: عاشقان را دم گرم و نفس سرد بسست 51شمارهٔ ۱۲۶: عیدست و نوبهار و چمن سبز و خرمست 52شمارهٔ ۱۲۷: چمن ز سایه ی سروت چو گلشن ارمست 53شمارهٔ ۱۲۸: در دلم سوزی عجب از عشق زیبا دلبری ...54شمارهٔ ۱۲۹: چمن شکفت و نسیمی ز هر گلی برخاست 55شمارهٔ ۱۳۰: آزاد بلبلی که بدام بلا نسوخت 56شمارهٔ ۱۳۱: خود رای من بخلوت رازت پناه چیست 57شمارهٔ ۱۳۲: بیگناهم خشم و نازت با من ای خود ک ...58شمارهٔ ۱۳۳: غمی دارم ازو سودم همینست 59شمارهٔ ۱۳۴: آه ازین ناز و دلبری که تراست 60شمارهٔ ۱۳۵: دوش آه من سر راهش برسم داد بست 61شمارهٔ ۱۳۶: از گلم گلها شکفت و از مزارم لاله ...62شمارهٔ ۱۳۷: خورشید من که رخش جفا گرم داشتست 63شمارهٔ ۱۳۸: باز با مرغ سحر خوان غنچه عهد تازه ...64شمارهٔ ۱۳۹: اگرچه زشت نماید بدوستان ستم دوست 65شمارهٔ ۱۴۰: دست اجلم بر دل ماتمزده ره بست 66شمارهٔ ۱۴۱: با که گویم اینکه در بیخوابیم شب چ ...67شمارهٔ ۱۴۲: هر زمان از عشق پاک آن شوخ با من خ ...68شمارهٔ ۱۴۳: سبزی آثار خط گرد لب آن ساده بست 69شمارهٔ ۱۴۴: دل بیتو چنان سوخت که داغش نتوان ی ...70شمارهٔ ۱۴۵: چشمم نظری در رخ آن دل گسل انداخت 71شمارهٔ ۱۴۶: یار باید که غم یار خورد یار کجاست 72شمارهٔ ۱۴۷: روزی که در دلم عشق تو خانه ساخت 73شمارهٔ ۱۴۸: باده در جامت مدام از اشک گلگون من ...74شمارهٔ ۱۴۹: مست تو بجز ناله ی جانسوز ندانست 75شمارهٔ ۱۵۰: بازم چراغ دل بمی ناب روشنست 76شمارهٔ ۱۵۱: من بنده ی حسنی که نشانش نتوان یاف ...77شمارهٔ ۱۵۲: خوبی همین کرشمه و ناز و خرام نیست 78شمارهٔ ۱۵۳: در کنج محنت این دل دیوانه خوشترست 79شمارهٔ ۱۵۴: دیوانه ام مرا سخن واژگون بسست 80شمارهٔ ۱۵۵: مرا به باده نه باغ و بهار شد باعث 81شمارهٔ ۱۵۶: دو هفته ییکه حریفی درین سرای سپنج 82شمارهٔ ۱۵۷: ای از نظاره ی تو خجل آفتاب صبح 83شمارهٔ ۱۵۸: مرغ دلم به حلقه ی مویی نهاده رخ 84شمارهٔ ۱۵۹: مردم ز عیش گلشن دنیا چه دیده اند 85شمارهٔ ۱۶۰: دلم که سوخت سپند مه جمال تو باد 86شمارهٔ ۱۶۱: این باد ز طرف چمن کیست که داند 87شمارهٔ ۱۶۲: آن پریچهره که دیوانه اش اهل نظرند 88شمارهٔ ۱۶۳: هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید 89شمارهٔ ۱۶۴: خواهم که بوسم آن لب و روهم نمیدهد 90شمارهٔ ۱۶۵: گل آمد ساقیا محبوب گلرخسار می بای ...91شمارهٔ ۱۶۶: دمبدم در عاشقی دل را زیانی می شود 92شمارهٔ ۱۶۷: محتسب گر بدر میکده مانع نشود 93شمارهٔ ۱۶۸: چو باشم سر بزانو مانده شب در فکر ...94شمارهٔ ۱۶۹: مقیدان تو از یاد غیر خاموشند 95شمارهٔ ۱۷۰: آنی که از تو حرف جفا می توان شنید 96شمارهٔ ۱۷۱: فراوشم شود چندان کزو بیداد می آید 97شمارهٔ ۱۷۲: آنکه بهر دیگران در زلف چین می افگ ...98شمارهٔ ۱۷۳: خزان آمد گریبان را برندی چاک خواه ...99شمارهٔ ۱۷۴: بتان شهر که ترکانه باج می طلبند 100شمارهٔ ۱۷۵: آه آتشناک من بوی دل مجنون دهد 101شمارهٔ ۱۷۶: ترک من چون لاله برگ عیش در صحرا ک ...102شمارهٔ ۱۷۷: بازم بسینه عشق و جنون جوش می زند 103شمارهٔ ۱۷۸: سیمای توام در دل پر نور نگنجد 104شمارهٔ ۱۷۹: چشمم ز گرد آن کف پا یاد می کند 105شمارهٔ ۱۸۰: تا رخت را سبزه در گلبرگ تر پنهان ...106شمارهٔ ۱۸۱: از جور گلرخان دل من خوار و زار شد 107شمارهٔ ۱۸۲: تو آن گلی که مه آسمان جبین تو بوس ...108شمارهٔ ۱۸۳: گلی که از نفسش مشک ناب بگدازد 109شمارهٔ ۱۸۴: مجاوران سر کوی یار سر بخشند 110شمارهٔ ۱۸۵: مدام از کشت امیدم خس و خاشاک می ر ...111شمارهٔ ۱۸۶: پیش لبت که مرد که هم از تو جان ند ...112شمارهٔ ۱۸۷: احبابرا ادای کلام تو می کشد 113شمارهٔ ۱۸۸: از دیده پنهان آن پری گشت و دل من ...114شمارهٔ ۱۸۹: خزان رسید و گلستان به آن جمال نما ...115شمارهٔ ۱۹۰: دلم ز روز بد خویش ماتمی دارد 116شمارهٔ ۱۹۱: روزی فلکم پیش در او نرسانید 117شمارهٔ ۱۹۲: امروز اگر می بمن آن لب نرساند 118شمارهٔ ۱۹۳: نه قرار دل بر من نه بزلف یار گیرد 119شمارهٔ ۱۹۴: رسید آن شمع و از هر جانبی پروانه ...120شمارهٔ ۱۹۵: چه سازم وه که آن بیباک رو از مرد ...121شمارهٔ ۱۹۶: بهر کس گر درآیی خوبی رخسار کی مان ...122شمارهٔ ۱۹۷: چه شد که از همه جا بوی درد می آید 123شمارهٔ ۱۹۸: صبا برگ گلی سوی من مجنون نیندازد 124شمارهٔ ۱۹۹: ماه من از خانه مست شب بهوای که شد 125شمارهٔ ۲۰۰: ماتم نشست و کوکبه ی سور شد بلند 126شمارهٔ ۲۰۱: رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیر ...127شمارهٔ ۲۰۲: نوبهار آمد که بوی گل جهانرا خوش ک ...128شمارهٔ ۲۰۳: دلم آه سحر چون با دعا دمساز گردان ...129شمارهٔ ۲۰۴: بر اوج حسن چو آن ترک کج کلاه بر آ ...130شمارهٔ ۲۰۵: ز بیرحمی چو آن گل پیرهن دور از بر ...131شمارهٔ ۲۰۶: شبها گذشت و چشم من یک لحظه آرامی ...132شمارهٔ ۲۰۷: بیا که ساقی ما باده ی طهور دهد 133شمارهٔ ۲۰۸: خون خوردنم ز هجر تو از حد برون مب ...134شمارهٔ ۲۰۹: حسن تو بچشم ما نگنجد 135شمارهٔ ۲۱۰: بمجلسی که تویی می دگر نمی گنجد 136شمارهٔ ۲۱۱: آمد بهار و دل بمی و جام تازه شد 137شمارهٔ ۲۱۲: آن رهروان که رو به در دل نهاده ان ...138شمارهٔ ۲۱۳: جفا مکن که دگر آن جفا نمی گنجد 139شمارهٔ ۲۱۴: با چون منی چرا می چون ارغوان خورن ...140شمارهٔ ۲۱۵: نظاره ی روی تو بسی خانه سیه کرد 141شمارهٔ ۲۱۶: عشق آمد و هوای صف طاعتم نماند 142شمارهٔ ۲۱۷: دوشم چراغ دیده به صد نور و تاب بو ...143شمارهٔ ۲۱۸: منم که دوست مرادم ز تلخ و شور دهد 144شمارهٔ ۲۱۹: ستمگران غم اهل نظر نمی دانند 145شمارهٔ ۲۲۰: آنان که به اخلاص کلام تو نویسند 146شمارهٔ ۲۲۱: ز گلگشت آمدی بنشین که مشک چین فرو ...147شمارهٔ ۲۲۲: کیم من تا کس از مرکب برای من فرود ...148شمارهٔ ۲۲۳: گلرخان بر سر خاکم چمنی ساخته اند 149شمارهٔ ۲۲۴: سحر فغان من آنمه ز طرف بام شنید 150شمارهٔ ۲۲۵: سرشک لعل من حاصل گل آزار می آرد 151شمارهٔ ۲۲۶: کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید 152شمارهٔ ۲۲۷: تا چند طلب باشد و مطلوب نباشد 153شمارهٔ ۲۲۸: دود از دل من باده ی گلرنگ برآورد 154شمارهٔ ۲۲۹: باین جادو و شانم تا سر پیوند خواه ...155شمارهٔ ۲۳۰: ساقی چه بود باده و زین آب چه خیزد 156شمارهٔ ۲۳۱: صبحی بمن آن شاخ گل از خواب نخیزد 157شمارهٔ ۲۳۲: هوا خوشبوی گشت و مرغ در پرواز می ...158شمارهٔ ۲۳۳: افغان که دل به هیچ مقامم نمی کشد 159شمارهٔ ۲۳۴: روز گلگشتست و یاران برگ عشرت ساخت ...160شمارهٔ ۲۳۵: بیا که شاهد گل شمع بوستان گردید 161شمارهٔ ۲۳۶: گلرخان از نفس ما اثری یافته اند 162شمارهٔ ۲۳۷: خوبی بالتفات وفا کم نمی شود 163شمارهٔ ۲۳۸: معاذالله گرت با همدمان رغبت زیاد ...164شمارهٔ ۲۳۹: دود برآمد ز دلم چون سپند 165شمارهٔ ۲۴۰: چه تندی است که سویت نگاه نتوان کر ...166شمارهٔ ۲۴۱: میخواره ی مرا لب خندان نگه کنید 167شمارهٔ ۲۴۲: غباری کان گل از دامن بوقت رفتن اف ...168شمارهٔ ۲۴۳: از چه مجنون مرغ را بر فرق خود جا ...169شمارهٔ ۲۴۴: می خورده خنده بر من ناشاد می کند 170شمارهٔ ۲۴۵: معلم چون به تعلیم خط از دستش قلم ...171شمارهٔ ۲۴۶: گل آمد و بی یار نشستن که تواند 172شمارهٔ ۲۴۷: بیا که ساقی ما بی نقاب جلوه نمود 173شمارهٔ ۲۴۸: بیخودی در عشقبازی باد و رسوایی مب ...174شمارهٔ ۲۴۹: لعلت ازمی خنده بر برگ گل سیراب زد 175شمارهٔ ۲۵۰: عید شد هر کس مه نو را مبارکباد کر ...176شمارهٔ ۲۵۱: دل سوزان من از نکهت نوروز نگشاید 177شمارهٔ ۲۵۲: چکند دل که بدوران غمت خون نخورد 178شمارهٔ ۲۵۳: در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد 179شمارهٔ ۲۵۴: چون از می صبوحی رنگ رخش برآید 180شمارهٔ ۲۵۵: دمی که بوی گل از باد نوبهار آید 181شمارهٔ ۲۵۶: سر از نیاز من آنسرو سرفراز کشید 182شمارهٔ ۲۵۷: هرگز برخت سیر نگاهی نتوان کرد 183شمارهٔ ۲۵۸: ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند 184شمارهٔ ۲۵۹: جز جور و جفا پیشه ی محبوب نباشد 185شمارهٔ ۲۶۰: از توبه ی من دیر مغان بیت حزن شد 186شمارهٔ ۲۶۱: کدام عید که حسن تو صد شهید ندارد 187شمارهٔ ۲۶۲: چشمم دمی ز دیدن روی تو بس نکرد 188شمارهٔ ۲۶۳: آنچه من می کشم از عشق تو مجنون نک ...189شمارهٔ ۲۶۴: دلم روانشد و جان هم ره سفر گیرد 190شمارهٔ ۲۶۵: چو رو از جاب صید آن شکار انداز می ...191شمارهٔ ۲۶۶: هر آنچ از صورت و معنی بر اهل راز ...192شمارهٔ ۲۶۷: مرا یاد تو هر دم آتشی در دل برافر ...193شمارهٔ ۲۶۸: مرا هر روز بیتو صد غم جانسوز پیش ...194شمارهٔ ۲۶۹: زبان بوصف جمال تو بر نمی آید 195شمارهٔ ۲۷۰: سری که در قدم سرو سرفراز تو باشد 196شمارهٔ ۲۷۱: دوش آن پری ز دام رقیبان رمیده بود 197شمارهٔ ۲۷۲: تا دیده با رخ تو مقابل نمی شود 198شمارهٔ ۲۷۳: هر لحظه ام خیال بسوی دگر برد 199شمارهٔ ۲۷۴: ماه من از جامه خواب مهر سر بر می ...200شمارهٔ ۲۷۵: خوش آن شبها که سر بر آستان دلستان ...201شمارهٔ ۲۷۶: بگذشت از غرور و عتابش کسی ندید 202شمارهٔ ۲۷۷: یاد تو هیچم از دل پر خون نمی رود 203شمارهٔ ۲۷۸: گر می روم نزدیک او شوق وصالم می ک ...204شمارهٔ ۲۷۹: چون گوش بر فسانه ام آن پر بهانه م ...205شمارهٔ ۲۸۰: گر آن خورشید روزی بر سر من سایه ا ...206شمارهٔ ۲۸۱: درون سینه ام این نیم جان کز بهر م ...207شمارهٔ ۲۸۲: دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گ ...208شمارهٔ ۲۸۳: از کعبه عزم دیر برون از طریق بود 209شمارهٔ ۲۸۴: ساقی بیا که روز برفتن شتاب کرد 210شمارهٔ ۲۸۵: نسوزیم که گل این چراغ می ماند 211شمارهٔ ۲۸۶: امروز صفای دلم از سیمتنی بود 212شمارهٔ ۲۸۷: خطش چو بنام من از خامه برون آید 213شمارهٔ ۲۸۸: شراب خورد و شبیخون بعاشقان آورد 214شمارهٔ ۲۸۹: ز می برآمده، آن رنگ آل تا چکند 215شمارهٔ ۲۹۰: آن گل از طرف کشت می آید 216شمارهٔ ۲۹۱: در هر که نیست نشأه درد تو مرده با ...217شمارهٔ ۲۹۲: دلم که همره آن مه چو ابر چست شود 218شمارهٔ ۲۹۳: تو گر زارم کشی غمخوار جان من که خ ...219شمارهٔ ۲۹۴: تا چند بافسون جهان بند توان بود 220شمارهٔ ۲۹۵: وقتست ای حریف که می در سبو کنند 221شمارهٔ ۲۹۶: خنجر کشید و عربده با اهل حال کرد 222شمارهٔ ۲۹۷: تا کی کسی بزهد و لب خشک خو کند 223شمارهٔ ۲۹۸: خوبان خراب نرگس مستانه ی تو اند 224شمارهٔ ۲۹۹: التفات چشم آن مشگین غزالم می کشد 225شمارهٔ ۳۰۰: گه بلطفم می نوازد گه بنازم می کشد 226شمارهٔ ۳۰۱: هر مصور کان جمال و صورت موزون کشد 227شمارهٔ ۳۰۲: طبع تو بدخوی بود نرم و حلیم از چه ...228شمارهٔ ۳۰۳: نوروز علم برزد و گل در چمن آمد 229شمارهٔ ۳۰۴: گر تلخ شدی سوز تو از سینه کجا شد 230شمارهٔ ۳۰۵: چون بدلسوزی من یار زبان تیز کند 231شمارهٔ ۳۰۶: هر دل که گرم از آتش پنهان من شود 232شمارهٔ ۳۰۷: مه خورشد روی من دمی یکجا نمی گنجد 233شمارهٔ ۳۰۸: عیدست و هر سو جلوه گر شوخ دلارای ...234شمارهٔ ۳۰۹: ای هر قدم بخاک رهت بسملی دگر 235شمارهٔ ۳۱۰: ای عارضت به بوسه ز لب دلنوازتر 236شمارهٔ ۳۱۱: ای مرا هر ذره با مهر تو پیوندی دگ ...237شمارهٔ ۳۱۲: از بیم جان گویم که دل دارد دلارای ...238شمارهٔ ۳۱۳: خط گرد خال آن لب میگون زیاده تر 239شمارهٔ ۳۱۴: باز این دل دیوانه را افتاده سودای ...240شمارهٔ ۳۱۵: کار ما جز نامرادی نیست دور از وصل ...241شمارهٔ ۳۱۶: ما شسته ایم ز آینه ی دیده گرد غیر 242شمارهٔ ۳۱۷: چون بمیخانه رسیدی سخن دور گذار 243شمارهٔ ۳۱۸: شب هجرم خوش آمد ناله و فریاد از آ ...244شمارهٔ ۳۱۹: شکر خدا که با من بیدل نشست یار 245شمارهٔ ۳۲۰: دلا به گوشه ی آن چشم شرمناک نگر 246شمارهٔ ۳۲۱: خیز ای ندیم و مجمره ی عود برفروز 247شمارهٔ ۳۲۲: هلاک جانم از آن خط دلکشست هنوز 248شمارهٔ ۳۲۳: خورشید من امروز بشکل دگری باز 249شمارهٔ ۳۲۴: مست آمدی کرشمه کنان در قبای ناز 250شمارهٔ ۳۲۵: رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز 251شمارهٔ ۳۲۶: ما گرفتاریم بر ما ناوک بیداد ریز 252شمارهٔ ۳۲۷: چون یار شدی مهر و وفا گم نکنی باز 253شمارهٔ ۳۲۸: این نخل تازه بین که ندیدست خار کس 254شمارهٔ ۳۲۹: دارم از غنچه ی لعل تو خطایی که مپ ...255شمارهٔ ۳۳۰: از جان من حکایت جانان من بپرس 256شمارهٔ ۳۳۱: زین بحر نیلگون دم آبی ندید کس 257شمارهٔ ۳۳۲: آلوده بمی لعل ترا چون نگرد کس 258شمارهٔ ۳۳۳: هیچ دولت تا ابد باقی نمی ماند بکس 259شمارهٔ ۳۳۴: آتشم در جان و در دل حسرت جامست و ...260شمارهٔ ۳۳۵: ببستر افتم و مردن کنم بهانه ی خوی ...261شمارهٔ ۳۳۶: رمید از خواب چشمان عتاب آلوده بین ...262شمارهٔ ۳۳۷: افزون ز صد قیامت در دل زیار آتش 263شمارهٔ ۳۳۸: برغم من بحریفان می شبانه مکش 264شمارهٔ ۳۳۹: بغایت تلخ گفتارست در می لعل میگون ...265شمارهٔ ۳۴۰: کو مطربی که مست شوم از ترانه اش 266شمارهٔ ۳۴۱: یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خ ...267شمارهٔ ۳۴۲: که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟268شمارهٔ ۳۴۳: فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زین ...269شمارهٔ ۳۴۴: از پی دل مرو و عاشق بی باک مباش 270شمارهٔ ۳۴۵: می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجو ...271شمارهٔ ۳۴۶: چه ترکیبست یا رب در ته پیراهن اند ...272شمارهٔ ۳۴۷: من نه آنم کز لب لعل تو یابم کام خ ...273شمارهٔ ۳۴۸: گر بنگری در آینه روی چو ماه خویش 274شمارهٔ ۳۴۹: تا چند دردسر کشم از گفتگوی خویش 275شمارهٔ ۳۵۰: فردا که هر غنیم نماید غنیم خویش 276شمارهٔ ۳۵۱: سراسر شیوه ی نازست سرو ناز پروردش 277شمارهٔ ۳۵۲: چنان تیزست در خون ریختن مژگان خون ...278شمارهٔ ۳۵۳: نتوانم که بینم از دورش 279شمارهٔ ۳۵۴: با کسان در صلح و با خود دایما در ...280شمارهٔ ۳۵۵: دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی ...281شمارهٔ ۳۵۶: ایدل بتلخی شب هجران صبور باش 282شمارهٔ ۳۵۷: مردم و خود را زغمهای جهان کردم خل ...283شمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض 284شمارهٔ ۳۵۹: گر من ز شوق یار فرستم بیار خط 285شمارهٔ ۳۶۰: ترک یاری کردی از وصل تو یاران را ...286شمارهٔ ۳۶۱: امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو ...287شمارهٔ ۳۶۲: تا بکی خندیدن و دل گرمی افزودن چو ...288شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو ...289شمارهٔ ۳۶۴: مرا که تیره شد از کثرت گناه چراغ 290شمارهٔ ۳۶۵: ای فتنه ی جمالت روی چو ماه یوسف 291شمارهٔ ۳۶۶: خرم شبی که گردد معشوق یار عاشق 292شمارهٔ ۳۶۷: جانم افگارست و تن بیمار و دل خون ...293شمارهٔ ۳۶۸: یارم اگر بمهر کشد یا بکین چه باک 294شمارهٔ ۳۶۹: تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک 295شمارهٔ ۳۷۰: دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک 296شمارهٔ ۳۷۱: محروم باد چشم من از گلشن وصال 297شمارهٔ ۳۷۲: سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلا ...298شمارهٔ ۳۷۳: ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خا ...299شمارهٔ ۳۷۴: خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل 300شمارهٔ ۳۷۵: دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره ی ...301شمارهٔ ۳۷۶: عشقم بلای جان شد، آن لعل آتشین هم 302شمارهٔ ۳۷۷: پروانه یی که رنجد از درد و داغ مر ...303شمارهٔ ۳۷۸: چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم 304شمارهٔ ۳۷۹: زبان در ذکر و در دل نقش زلف یار م ...305شمارهٔ ۳۸۰: شود در گلشنم دل چاک و در مجلس جگر ...306شمارهٔ ۳۸۱: زرشک همدمانش بسکه جوشد هر نفس خون ...307شمارهٔ ۳۸۲: از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم 308شمارهٔ ۳۸۳: خوش آن حالت که در روی گلی نظاره م ...309شمارهٔ ۳۸۴: همه شب دارم از دل باده ی نابی که ...310شمارهٔ ۳۸۵: زغم جان می دهم چون دلربای خود نمی ...311شمارهٔ ۳۸۶: دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم 312شمارهٔ ۳۸۷: بیتو شامی که چراغ طرب افروخته ام 313شمارهٔ ۳۸۸: ببویت صبحدم گریان بگلگشت چمن رفتم 314شمارهٔ ۳۸۹: دل گشت خون و داد بگریه سرای چشم 315شمارهٔ ۳۹۰: مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم 316شمارهٔ ۳۹۱: هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم 317شمارهٔ ۳۹۲: شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی ...318شمارهٔ ۳۹۳: ببزمت گر بپهلوی رقیبان جا نمی کرد ...319شمارهٔ ۳۹۴: ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم 320شمارهٔ ۳۹۵: من آشفته هم در خواب مستی کاش می م ...321شمارهٔ ۳۹۶: هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم 322شمارهٔ ۳۹۷: بس بینوا ز ساقی خود دور مانده ام 323شمارهٔ ۳۹۸: تا بکی در کنج خلوت گرد بیحاصل خور ...324شمارهٔ ۳۹۹: قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرس ...325شمارهٔ ۴۰۰: سحر ز میکده گریان و دردناک شدم 326شمارهٔ ۴۰۱: رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم 327شمارهٔ ۴۰۲: مست گشتم سر ز قید هوشیاران می برم 328شمارهٔ ۴۰۳: ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم 329شمارهٔ ۴۰۴: ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم 330شمارهٔ ۴۰۵: رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم 331شمارهٔ ۴۰۶: لب از می شسته وز آب لطافت روی چون ...332شمارهٔ ۴۰۷: چنین که پیش نظر صورت نکوی تو دارم 333شمارهٔ ۴۰۸: دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام 334شمارهٔ ۴۰۹: ما رند خراباتی و معشوق پرستیم 335شمارهٔ ۴۱۰: خوش آن مستی که چون بر آستان او جب ...336شمارهٔ ۴۱۱: امشب چراغ دل بحضور تو سوختم 337شمارهٔ ۴۱۲: شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ م ...338شمارهٔ ۴۱۳: متاب آن رخ زمن یکدم که در کوی تو ...339شمارهٔ ۴۱۴: چندانکه رفته ام بچمن گل ندیده ام 340شمارهٔ ۴۱۵: مبین، که تاب نگاه تو آفتاب ندارم 341شمارهٔ ۴۱۶: اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام 342شمارهٔ ۴۱۷: جدا زان ماهر و امشب بدل دردی عجب ...343شمارهٔ ۴۱۸: گرچه طور رندی و بدنامی از حد می ب ...344شمارهٔ ۴۱۹: آه کز هجر تو شبها باده خون دانسته ...345شمارهٔ ۴۲۰: ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ای ...346شمارهٔ ۴۲۱: رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم 347شمارهٔ ۴۲۲: بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم 348شمارهٔ ۴۲۳: ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم 349شمارهٔ ۴۲۴: شب آه و ناله از دل غمناک می زدم 350شمارهٔ ۴۲۵: هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم 351شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنا ...352شمارهٔ ۴۲۷: جدا از آن شاخ گل صد داغ حسرت زین ...353شمارهٔ ۴۲۸: غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم ...354شمارهٔ ۴۲۹: روز نوروزست و دل درد تو دارد سوز ...355شمارهٔ ۴۳۰: هر زمان با خود خیال آن رخ گلگون ک ...356شمارهٔ ۴۳۱: کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا ک ...357شمارهٔ ۴۳۲: مدام از آتشی آشفته حالم 358شمارهٔ ۴۳۳: ما سر به آب خنجر قصاب شسته ایم 359شمارهٔ ۴۳۴: ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم 360شمارهٔ ۴۳۵: بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم 361شمارهٔ ۴۳۶: کجاست دل که به شبهای تار گشت کنم 362شمارهٔ ۴۳۷: ما باده را بنغمه ی ناهید خورده ای ...363شمارهٔ ۴۳۸: ما خویش را بچنگ ملامت سپرده ایم 364شمارهٔ ۴۳۹: شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم 365شمارهٔ ۴۴۰: دشمن شدی بیکدمه زاری که داشتم 366شمارهٔ ۴۴۱: تمام عمر اگر بر قبله ی طاعت جبین ...367شمارهٔ ۴۴۲: ترا گزیده برای گزند خویشتنم 368شمارهٔ ۴۴۳: چونی هر چند از درد جدایی ناتوان ر ...369شمارهٔ ۴۴۴: منم دل پریشان چه در طرب گشایم 370شمارهٔ ۴۴۵: امیدم این نبود کزین در خجل روم 371شمارهٔ ۴۴۶: چنین تا کی بحسرت سوی آن گلپیرهن ب ...372شمارهٔ ۴۴۷: کند در دل نشیمن آن پری در دیده من ...373شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی ب ...374شمارهٔ ۴۴۹: خوش آنکه بیخبر از جام آرزوی تو با ...375شمارهٔ ۴۵۰: بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش اف ...376شمارهٔ ۴۵۱: هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنو ...377شمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نم ...378شمارهٔ ۴۵۳: چه باشد عاشقی خود را بغمها مبتلا ...379شمارهٔ ۴۵۴: جمال و جاه داری هر چه خواهی می تو ...380شمارهٔ ۴۵۵: همچو مجنون در بیابانم وطن خواهد ش ...381شمارهٔ ۴۵۶: هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید بر ...382شمارهٔ ۴۵۷: بسوی درد از گلشن افلاک می آید برو ...383شمارهٔ ۴۵۸: مجو ای دل بخور از بهر ترتیب دماغ ...384شمارهٔ ۴۵۹: می آفتست و در نظرم پر فنی چنین 385شمارهٔ ۴۶۰: ای چراغ دل مرو در بزم مردم جامکن 386شمارهٔ ۴۶۱: ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی م ...387شمارهٔ ۴۶۲: تا کی شود نقاب رخ گل لباس من 388شمارهٔ ۴۶۳: رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن 389شمارهٔ ۴۶۴: شبی ای شمع مهرویان گذر در منزل من ...390شمارهٔ ۴۶۵: بمن هر کس که روزی یار شد دامن کشی ...391شمارهٔ ۴۶۶: منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن 392شمارهٔ ۴۶۷: روز از روز زبونتر کندم گردون بین 393شمارهٔ ۴۶۸: لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواه ...394شمارهٔ ۴۶۹: شود صد سوز پنهان هر دم از داغ دلم ...395شمارهٔ ۴۷۰: مه من چند یار ارجمندان می توان بو ...396شمارهٔ ۴۷۱: ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن 397شمارهٔ ۴۷۲: بته رسید قدح ساقیا شراب رسان 398شمارهٔ ۴۷۳: شکفت لاله، توهم عطر در شراب افشان 399شمارهٔ ۴۷۴: ما ناکس و تو در پی بد گفتن اینچنی ...400شمارهٔ ۴۷۵: گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این 401شمارهٔ ۴۷۶: اگر یاد آرمش یکدم که از دل غم برد ...402شمارهٔ ۴۷۷: نخل تو سرکش و دل خود کام من همان 403شمارهٔ ۴۷۸: ریخت شکوفه و مرا گریه برای او هما ...404شمارهٔ ۴۷۹: بهارست ای سرشک دیده ی من رو بصحرا ...405شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...406شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 407شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 408شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 409شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 410شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...411شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 412شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 413شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 414شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...415شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 416شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 417شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...418شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 419شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 420شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 421شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...422شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 423شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...424شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 425شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...426شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 427شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 428شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 429شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...430شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...431شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...432شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...433شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 434شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...435شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 436شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 437شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 438شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 439شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 440شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...441شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 442شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...443شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 444شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 445شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 446شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 447شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 448شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 449شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 450شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 451شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 452شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...453شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 454شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 455شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 456شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 457شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...458شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 459شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 460شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 461شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 462شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...463شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...464شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 465شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...466شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...467شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 468شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...469شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 470شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 471شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...472شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...473شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...474شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...475شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...476شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...477شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 478شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 479شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...480شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...481شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...482شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 483شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...484شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 485شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 486شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 487شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 488شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 489شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...490شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...491شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 492شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...493شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 494شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 495شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 496شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...497شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 498شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...499شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 500شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...501شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ