فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۶۵: دوش جان زندگی از چشمه ی حیوان تو داشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوش جان زندگی از چشمه ی حیوان تو داشت دیده آب دگر از چاه زنخدان تو داشت دل بسی چاشنی ازچشمه ی نوش تو گرفت دیده چندین نمک از پسته ی خندان تو داشت روزگار دل دیوانه برآشفت که دوش کار با سلسله ی زلف پریشان تو داشت عشق می خواست که رسوا کند ای خرقه ی تر دست بر من زد و در آتش سوزان تو داشت ملک دل خرم و آراسته بی شرکت غیر شد به قربان خیال تو که فرمان تو داشت از گل عشق فراهم نشود غنچه ی دل وین گشادیست که از چاک گریبان تو داشت بلبلی صبح فغانی غزلی خواند غریب گریه آورد مگر نسخه ی دیوان تو داشت فغانی شیرازی