به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فغانی شیرازی

فغانی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۶۸: هرگز به ازین پسر نبودست

860عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

هرگز به ازین پسر نبودست
نازکتر ازین بشر نبودست
از عمر چه کام دیده باشد
دستی که در آن کمر نبودست
بس وحشی و شرم روست پیداست
کز خانه رهش بدر نبودست
دانست غمم بیک اشارت
معشوق بدین نظر نبودست
چون ماند معلمش همانا
کز حسن ویش خبر نبودست
از دیدن عاشقان چه رنجد
گر خود سخنی دگر نبودست
در عشق شکرلبان فغانی
کس از تو خرابتر نبودست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۷: باز آن رخ شکفته عرقناک بهر چیست 2شمارهٔ ۶۸: هرگز به ازین پسر نبودست 3شمارهٔ ۶۹: گواه حال مستی بمکتب چشم پر خوابت 4شمارهٔ ۷۰: پیش تو ناز سروسهی جز نیاز چیست 5شمارهٔ ۷۱: غریب کوی تو بی ناله ی حزین ننشست 6شمارهٔ ۷۲: آنکه از لوح جفا نوک قلم باز گرفت 7شمارهٔ ۷۳: خرام سر و تو جان را حیات دمبدمست 8شمارهٔ ۷۴: قد تو نهالیست که آتش ثمر اوست 9شمارهٔ ۷۵: آبی که بسته اند بدلها دهان تست 10شمارهٔ ۷۶: باران و موج آب و می و روز عشرتست 11شمارهٔ ۷۷: طبیبم دید و درمانم ندانست 12شمارهٔ ۷۸: چشمت ز حال ما چو نظر باز می گرفت 13شمارهٔ ۷۹: خوش آن دمید که در دام روزگار نسوخت 14شمارهٔ ۸۰: شب دیده ام مشاهده ی آن جمال داشت 15شمارهٔ ۸۱: تویی مراد دو عالم خرد همین دانست 16شمارهٔ ۸۲: وقت گلم تمام به آه و فغان گذشت 17شمارهٔ ۸۳: باده ی صافم خلاص از آب حیوان کرده ...18شمارهٔ ۸۴: مجنون راه عشقم و دل هادی منست 19شمارهٔ ۸۵: بیمار عشق را سر و برگ علاج نیست 20شمارهٔ ۸۶: این همه شکل خوش دلکش که در گلزار ه ...21شمارهٔ ۸۷: آنرا که قدم در ره صاحبنظرانست 22شمارهٔ ۸۸: مستم اگر باده نیست لعل لب یار هست 23شمارهٔ ۸۹: گشود چاک گریبان که یاسمین اینست 24شمارهٔ ۹۰: از سرمه، نرگست همه رنگ حنا گرفت 25شمارهٔ ۹۱: بیمار ترا دیده ی نمناک همانست 26شمارهٔ ۹۲: صد شعله ی آه از دل هر گوشه نشین خا ...27شمارهٔ ۹۳: خونین جگران را چه غم از ناز و نعیم ...28شمارهٔ ۹۴: دیوانه ی ترا هوس گشت باغ نیست 29شمارهٔ ۹۵: شبانه می زده یی ماه من چنین پیداست 30شمارهٔ ۹۶: بگشا زبان که طبع زبونم گره شدست 31شمارهٔ ۹۷: جفای لاله رخان راحت و فراغ منست 32شمارهٔ ۹۸: شبست و ما همه جویای می ایاغ کجاست 33شمارهٔ ۹۹: باز امشبم ز لاله و گل خانه پر شدست 34شمارهٔ ۱۰۰: دل ببیداد نهادیم عطای تو کجاست 35شمارهٔ ۱۰۱: دور از تو عمر من همه با درد و غم ...36شمارهٔ ۱۰۲: شمع من میل منت امروز چون هر روز ن ...37شمارهٔ ۱۰۳: دوا خواهم ز تو ادراکم اینست 38شمارهٔ ۱۰۴: پیش ما خاطر شاد و دل غمناک یکیست 39شمارهٔ ۱۰۵: برویم میشوی خندان و چشمم از تو خو ...40شمارهٔ ۱۰۶: رویم شکفته از سخن تلخ مردمست 41شمارهٔ ۱۰۷: فروغ حسن تو از آه سوزناک منست 42شمارهٔ ۱۰۸: آتشکده دلی که درو منزل تو نیست 43شمارهٔ ۱۰۹: ای دل بیا که نوبت مستی گذشته است 44شمارهٔ ۱۱۰: ترک من جانب صحرا پی نخجیر شدست 45شمارهٔ ۱۱۱: تا کی بهانه ات بدل بت پرست ماست 46شمارهٔ ۱۱۲: دل بیقرار و دولت دیدار مشکلست 47شمارهٔ ۱۱۳: عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست 48شمارهٔ ۱۱۴: باز نقاش خزان طرح دگرگون زده است 49شمارهٔ ۱۱۵: سرو من زلف پریشان بر رخ گلگون شکس ...50شمارهٔ ۱۱۶: آه کان ابرو کمان چشم سیاه از ناز ...51شمارهٔ ۱۱۷: ای آنکه همه سوختنت از پی کامست 52شمارهٔ ۱۱۸: آمد سحاب و چهره ی گلها ز خواب شست 53شمارهٔ ۱۱۹: نیست بیرون و درونم ذره یی خالی ز ...54شمارهٔ ۱۲۰: ما را ز نوبهار گل روی او ببست 55شمارهٔ ۱۲۱: دمی که آن گل خندان بقصد خون منست 56شمارهٔ ۱۲۲: ماه رخسار تو آیینه ی مقصود منست 57شمارهٔ ۱۲۳: خوبان که ز ملک دلشان چشم خراجست 58شمارهٔ ۱۲۴: ما را نه میل باغ و نه پروای بلبلس ...59شمارهٔ ۱۲۵: عاشقان را دم گرم و نفس سرد بسست 60شمارهٔ ۱۲۶: عیدست و نوبهار و چمن سبز و خرمست 61شمارهٔ ۱۲۷: چمن ز سایه ی سروت چو گلشن ارمست 62شمارهٔ ۱۲۸: در دلم سوزی عجب از عشق زیبا دلبری ...63شمارهٔ ۱۲۹: چمن شکفت و نسیمی ز هر گلی برخاست 64شمارهٔ ۱۳۰: آزاد بلبلی که بدام بلا نسوخت 65شمارهٔ ۱۳۱: خود رای من بخلوت رازت پناه چیست 66شمارهٔ ۱۳۲: بیگناهم خشم و نازت با من ای خود ک ...67شمارهٔ ۱۳۳: غمی دارم ازو سودم همینست 68شمارهٔ ۱۳۴: آه ازین ناز و دلبری که تراست 69شمارهٔ ۱۳۵: دوش آه من سر راهش برسم داد بست 70شمارهٔ ۱۳۶: از گلم گلها شکفت و از مزارم لاله ...71شمارهٔ ۱۳۷: خورشید من که رخش جفا گرم داشتست 72شمارهٔ ۱۳۸: باز با مرغ سحر خوان غنچه عهد تازه ...73شمارهٔ ۱۳۹: اگرچه زشت نماید بدوستان ستم دوست 74شمارهٔ ۱۴۰: دست اجلم بر دل ماتمزده ره بست 75شمارهٔ ۱۴۱: با که گویم اینکه در بیخوابیم شب چ ...76شمارهٔ ۱۴۲: هر زمان از عشق پاک آن شوخ با من خ ...77شمارهٔ ۱۴۳: سبزی آثار خط گرد لب آن ساده بست 78شمارهٔ ۱۴۴: دل بیتو چنان سوخت که داغش نتوان ی ...79شمارهٔ ۱۴۵: چشمم نظری در رخ آن دل گسل انداخت 80شمارهٔ ۱۴۶: یار باید که غم یار خورد یار کجاست 81شمارهٔ ۱۴۷: روزی که در دلم عشق تو خانه ساخت 82شمارهٔ ۱۴۸: باده در جامت مدام از اشک گلگون من ...83شمارهٔ ۱۴۹: مست تو بجز ناله ی جانسوز ندانست 84شمارهٔ ۱۵۰: بازم چراغ دل بمی ناب روشنست 85شمارهٔ ۱۵۱: من بنده ی حسنی که نشانش نتوان یاف ...86شمارهٔ ۱۵۲: خوبی همین کرشمه و ناز و خرام نیست 87شمارهٔ ۱۵۳: در کنج محنت این دل دیوانه خوشترست 88شمارهٔ ۱۵۴: دیوانه ام مرا سخن واژگون بسست 89شمارهٔ ۱۵۵: مرا به باده نه باغ و بهار شد باعث 90شمارهٔ ۱۵۶: دو هفته ییکه حریفی درین سرای سپنج 91شمارهٔ ۱۵۷: ای از نظاره ی تو خجل آفتاب صبح 92شمارهٔ ۱۵۸: مرغ دلم به حلقه ی مویی نهاده رخ 93شمارهٔ ۱۵۹: مردم ز عیش گلشن دنیا چه دیده اند 94شمارهٔ ۱۶۰: دلم که سوخت سپند مه جمال تو باد 95شمارهٔ ۱۶۱: این باد ز طرف چمن کیست که داند 96شمارهٔ ۱۶۲: آن پریچهره که دیوانه اش اهل نظرند 97شمارهٔ ۱۶۳: هرگز این دست تهی بند نقابی نکشید 98شمارهٔ ۱۶۴: خواهم که بوسم آن لب و روهم نمیدهد 99شمارهٔ ۱۶۵: گل آمد ساقیا محبوب گلرخسار می بای ...100شمارهٔ ۱۶۶: دمبدم در عاشقی دل را زیانی می شود 101شمارهٔ ۱۶۷: محتسب گر بدر میکده مانع نشود 102شمارهٔ ۱۶۸: چو باشم سر بزانو مانده شب در فکر ...103شمارهٔ ۱۶۹: مقیدان تو از یاد غیر خاموشند 104شمارهٔ ۱۷۰: آنی که از تو حرف جفا می توان شنید 105شمارهٔ ۱۷۱: فراوشم شود چندان کزو بیداد می آید 106شمارهٔ ۱۷۲: آنکه بهر دیگران در زلف چین می افگ ...107شمارهٔ ۱۷۳: خزان آمد گریبان را برندی چاک خواه ...108شمارهٔ ۱۷۴: بتان شهر که ترکانه باج می طلبند 109شمارهٔ ۱۷۵: آه آتشناک من بوی دل مجنون دهد 110شمارهٔ ۱۷۶: ترک من چون لاله برگ عیش در صحرا ک ...111شمارهٔ ۱۷۷: بازم بسینه عشق و جنون جوش می زند 112شمارهٔ ۱۷۸: سیمای توام در دل پر نور نگنجد 113شمارهٔ ۱۷۹: چشمم ز گرد آن کف پا یاد می کند 114شمارهٔ ۱۸۰: تا رخت را سبزه در گلبرگ تر پنهان ...115شمارهٔ ۱۸۱: از جور گلرخان دل من خوار و زار شد 116شمارهٔ ۱۸۲: تو آن گلی که مه آسمان جبین تو بوس ...117شمارهٔ ۱۸۳: گلی که از نفسش مشک ناب بگدازد 118شمارهٔ ۱۸۴: مجاوران سر کوی یار سر بخشند 119شمارهٔ ۱۸۵: مدام از کشت امیدم خس و خاشاک می ر ...120شمارهٔ ۱۸۶: پیش لبت که مرد که هم از تو جان ند ...121شمارهٔ ۱۸۷: احبابرا ادای کلام تو می کشد 122شمارهٔ ۱۸۸: از دیده پنهان آن پری گشت و دل من ...123شمارهٔ ۱۸۹: خزان رسید و گلستان به آن جمال نما ...124شمارهٔ ۱۹۰: دلم ز روز بد خویش ماتمی دارد 125شمارهٔ ۱۹۱: روزی فلکم پیش در او نرسانید 126شمارهٔ ۱۹۲: امروز اگر می بمن آن لب نرساند 127شمارهٔ ۱۹۳: نه قرار دل بر من نه بزلف یار گیرد 128شمارهٔ ۱۹۴: رسید آن شمع و از هر جانبی پروانه ...129شمارهٔ ۱۹۵: چه سازم وه که آن بیباک رو از مرد ...130شمارهٔ ۱۹۶: بهر کس گر درآیی خوبی رخسار کی مان ...131شمارهٔ ۱۹۷: چه شد که از همه جا بوی درد می آید 132شمارهٔ ۱۹۸: صبا برگ گلی سوی من مجنون نیندازد 133شمارهٔ ۱۹۹: ماه من از خانه مست شب بهوای که شد 134شمارهٔ ۲۰۰: ماتم نشست و کوکبه ی سور شد بلند 135شمارهٔ ۲۰۱: رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیر ...136شمارهٔ ۲۰۲: نوبهار آمد که بوی گل جهانرا خوش ک ...137شمارهٔ ۲۰۳: دلم آه سحر چون با دعا دمساز گردان ...138شمارهٔ ۲۰۴: بر اوج حسن چو آن ترک کج کلاه بر آ ...139شمارهٔ ۲۰۵: ز بیرحمی چو آن گل پیرهن دور از بر ...140شمارهٔ ۲۰۶: شبها گذشت و چشم من یک لحظه آرامی ...141شمارهٔ ۲۰۷: بیا که ساقی ما باده ی طهور دهد 142شمارهٔ ۲۰۸: خون خوردنم ز هجر تو از حد برون مب ...143شمارهٔ ۲۰۹: حسن تو بچشم ما نگنجد 144شمارهٔ ۲۱۰: بمجلسی که تویی می دگر نمی گنجد 145شمارهٔ ۲۱۱: آمد بهار و دل بمی و جام تازه شد 146شمارهٔ ۲۱۲: آن رهروان که رو به در دل نهاده ان ...147شمارهٔ ۲۱۳: جفا مکن که دگر آن جفا نمی گنجد 148شمارهٔ ۲۱۴: با چون منی چرا می چون ارغوان خورن ...149شمارهٔ ۲۱۵: نظاره ی روی تو بسی خانه سیه کرد 150شمارهٔ ۲۱۶: عشق آمد و هوای صف طاعتم نماند 151شمارهٔ ۲۱۷: دوشم چراغ دیده به صد نور و تاب بو ...152شمارهٔ ۲۱۸: منم که دوست مرادم ز تلخ و شور دهد 153شمارهٔ ۲۱۹: ستمگران غم اهل نظر نمی دانند 154شمارهٔ ۲۲۰: آنان که به اخلاص کلام تو نویسند 155شمارهٔ ۲۲۱: ز گلگشت آمدی بنشین که مشک چین فرو ...156شمارهٔ ۲۲۲: کیم من تا کس از مرکب برای من فرود ...157شمارهٔ ۲۲۳: گلرخان بر سر خاکم چمنی ساخته اند 158شمارهٔ ۲۲۴: سحر فغان من آنمه ز طرف بام شنید 159شمارهٔ ۲۲۵: سرشک لعل من حاصل گل آزار می آرد 160شمارهٔ ۲۲۶: کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید 161شمارهٔ ۲۲۷: تا چند طلب باشد و مطلوب نباشد 162شمارهٔ ۲۲۸: دود از دل من باده ی گلرنگ برآورد 163شمارهٔ ۲۲۹: باین جادو و شانم تا سر پیوند خواه ...164شمارهٔ ۲۳۰: ساقی چه بود باده و زین آب چه خیزد 165شمارهٔ ۲۳۱: صبحی بمن آن شاخ گل از خواب نخیزد 166شمارهٔ ۲۳۲: هوا خوشبوی گشت و مرغ در پرواز می ...167شمارهٔ ۲۳۳: افغان که دل به هیچ مقامم نمی کشد 168شمارهٔ ۲۳۴: روز گلگشتست و یاران برگ عشرت ساخت ...169شمارهٔ ۲۳۵: بیا که شاهد گل شمع بوستان گردید 170شمارهٔ ۲۳۶: گلرخان از نفس ما اثری یافته اند 171شمارهٔ ۲۳۷: خوبی بالتفات وفا کم نمی شود 172شمارهٔ ۲۳۸: معاذالله گرت با همدمان رغبت زیاد ...173شمارهٔ ۲۳۹: دود برآمد ز دلم چون سپند 174شمارهٔ ۲۴۰: چه تندی است که سویت نگاه نتوان کر ...175شمارهٔ ۲۴۱: میخواره ی مرا لب خندان نگه کنید 176شمارهٔ ۲۴۲: غباری کان گل از دامن بوقت رفتن اف ...177شمارهٔ ۲۴۳: از چه مجنون مرغ را بر فرق خود جا ...178شمارهٔ ۲۴۴: می خورده خنده بر من ناشاد می کند 179شمارهٔ ۲۴۵: معلم چون به تعلیم خط از دستش قلم ...180شمارهٔ ۲۴۶: گل آمد و بی یار نشستن که تواند 181شمارهٔ ۲۴۷: بیا که ساقی ما بی نقاب جلوه نمود 182شمارهٔ ۲۴۸: بیخودی در عشقبازی باد و رسوایی مب ...183شمارهٔ ۲۴۹: لعلت ازمی خنده بر برگ گل سیراب زد 184شمارهٔ ۲۵۰: عید شد هر کس مه نو را مبارکباد کر ...185شمارهٔ ۲۵۱: دل سوزان من از نکهت نوروز نگشاید 186شمارهٔ ۲۵۲: چکند دل که بدوران غمت خون نخورد 187شمارهٔ ۲۵۳: در تن سوخته چندانکه نفس می گنجد 188شمارهٔ ۲۵۴: چون از می صبوحی رنگ رخش برآید 189شمارهٔ ۲۵۵: دمی که بوی گل از باد نوبهار آید 190شمارهٔ ۲۵۶: سر از نیاز من آنسرو سرفراز کشید 191شمارهٔ ۲۵۷: هرگز برخت سیر نگاهی نتوان کرد 192شمارهٔ ۲۵۸: ما را گلی از باغ تو چیدن نگذارند 193شمارهٔ ۲۵۹: جز جور و جفا پیشه ی محبوب نباشد 194شمارهٔ ۲۶۰: از توبه ی من دیر مغان بیت حزن شد 195شمارهٔ ۲۶۱: کدام عید که حسن تو صد شهید ندارد 196شمارهٔ ۲۶۲: چشمم دمی ز دیدن روی تو بس نکرد 197شمارهٔ ۲۶۳: آنچه من می کشم از عشق تو مجنون نک ...198شمارهٔ ۲۶۴: دلم روانشد و جان هم ره سفر گیرد 199شمارهٔ ۲۶۵: چو رو از جاب صید آن شکار انداز می ...200شمارهٔ ۲۶۶: هر آنچ از صورت و معنی بر اهل راز ...201شمارهٔ ۲۶۷: مرا یاد تو هر دم آتشی در دل برافر ...202شمارهٔ ۲۶۸: مرا هر روز بیتو صد غم جانسوز پیش ...203شمارهٔ ۲۶۹: زبان بوصف جمال تو بر نمی آید 204شمارهٔ ۲۷۰: سری که در قدم سرو سرفراز تو باشد 205شمارهٔ ۲۷۱: دوش آن پری ز دام رقیبان رمیده بود 206شمارهٔ ۲۷۲: تا دیده با رخ تو مقابل نمی شود 207شمارهٔ ۲۷۳: هر لحظه ام خیال بسوی دگر برد 208شمارهٔ ۲۷۴: ماه من از جامه خواب مهر سر بر می ...209شمارهٔ ۲۷۵: خوش آن شبها که سر بر آستان دلستان ...210شمارهٔ ۲۷۶: بگذشت از غرور و عتابش کسی ندید 211شمارهٔ ۲۷۷: یاد تو هیچم از دل پر خون نمی رود 212شمارهٔ ۲۷۸: گر می روم نزدیک او شوق وصالم می ک ...213شمارهٔ ۲۷۹: چون گوش بر فسانه ام آن پر بهانه م ...214شمارهٔ ۲۸۰: گر آن خورشید روزی بر سر من سایه ا ...215شمارهٔ ۲۸۱: درون سینه ام این نیم جان کز بهر م ...216شمارهٔ ۲۸۲: دلم بی آن شکر لب ترک عیش خویشتن گ ...217شمارهٔ ۲۸۳: از کعبه عزم دیر برون از طریق بود 218شمارهٔ ۲۸۴: ساقی بیا که روز برفتن شتاب کرد 219شمارهٔ ۲۸۵: نسوزیم که گل این چراغ می ماند 220شمارهٔ ۲۸۶: امروز صفای دلم از سیمتنی بود 221شمارهٔ ۲۸۷: خطش چو بنام من از خامه برون آید 222شمارهٔ ۲۸۸: شراب خورد و شبیخون بعاشقان آورد 223شمارهٔ ۲۸۹: ز می برآمده، آن رنگ آل تا چکند 224شمارهٔ ۲۹۰: آن گل از طرف کشت می آید 225شمارهٔ ۲۹۱: در هر که نیست نشأه درد تو مرده با ...226شمارهٔ ۲۹۲: دلم که همره آن مه چو ابر چست شود 227شمارهٔ ۲۹۳: تو گر زارم کشی غمخوار جان من که خ ...228شمارهٔ ۲۹۴: تا چند بافسون جهان بند توان بود 229شمارهٔ ۲۹۵: وقتست ای حریف که می در سبو کنند 230شمارهٔ ۲۹۶: خنجر کشید و عربده با اهل حال کرد 231شمارهٔ ۲۹۷: تا کی کسی بزهد و لب خشک خو کند 232شمارهٔ ۲۹۸: خوبان خراب نرگس مستانه ی تو اند 233شمارهٔ ۲۹۹: التفات چشم آن مشگین غزالم می کشد 234شمارهٔ ۳۰۰: گه بلطفم می نوازد گه بنازم می کشد 235شمارهٔ ۳۰۱: هر مصور کان جمال و صورت موزون کشد 236شمارهٔ ۳۰۲: طبع تو بدخوی بود نرم و حلیم از چه ...237شمارهٔ ۳۰۳: نوروز علم برزد و گل در چمن آمد 238شمارهٔ ۳۰۴: گر تلخ شدی سوز تو از سینه کجا شد 239شمارهٔ ۳۰۵: چون بدلسوزی من یار زبان تیز کند 240شمارهٔ ۳۰۶: هر دل که گرم از آتش پنهان من شود 241شمارهٔ ۳۰۷: مه خورشد روی من دمی یکجا نمی گنجد 242شمارهٔ ۳۰۸: عیدست و هر سو جلوه گر شوخ دلارای ...243شمارهٔ ۳۰۹: ای هر قدم بخاک رهت بسملی دگر 244شمارهٔ ۳۱۰: ای عارضت به بوسه ز لب دلنوازتر 245شمارهٔ ۳۱۱: ای مرا هر ذره با مهر تو پیوندی دگ ...246شمارهٔ ۳۱۲: از بیم جان گویم که دل دارد دلارای ...247شمارهٔ ۳۱۳: خط گرد خال آن لب میگون زیاده تر 248شمارهٔ ۳۱۴: باز این دل دیوانه را افتاده سودای ...249شمارهٔ ۳۱۵: کار ما جز نامرادی نیست دور از وصل ...250شمارهٔ ۳۱۶: ما شسته ایم ز آینه ی دیده گرد غیر 251شمارهٔ ۳۱۷: چون بمیخانه رسیدی سخن دور گذار 252شمارهٔ ۳۱۸: شب هجرم خوش آمد ناله و فریاد از آ ...253شمارهٔ ۳۱۹: شکر خدا که با من بیدل نشست یار 254شمارهٔ ۳۲۰: دلا به گوشه ی آن چشم شرمناک نگر 255شمارهٔ ۳۲۱: خیز ای ندیم و مجمره ی عود برفروز 256شمارهٔ ۳۲۲: هلاک جانم از آن خط دلکشست هنوز 257شمارهٔ ۳۲۳: خورشید من امروز بشکل دگری باز 258شمارهٔ ۳۲۴: مست آمدی کرشمه کنان در قبای ناز 259شمارهٔ ۳۲۵: رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز 260شمارهٔ ۳۲۶: ما گرفتاریم بر ما ناوک بیداد ریز 261شمارهٔ ۳۲۷: چون یار شدی مهر و وفا گم نکنی باز 262شمارهٔ ۳۲۸: این نخل تازه بین که ندیدست خار کس 263شمارهٔ ۳۲۹: دارم از غنچه ی لعل تو خطایی که مپ ...264شمارهٔ ۳۳۰: از جان من حکایت جانان من بپرس 265شمارهٔ ۳۳۱: زین بحر نیلگون دم آبی ندید کس 266شمارهٔ ۳۳۲: آلوده بمی لعل ترا چون نگرد کس 267شمارهٔ ۳۳۳: هیچ دولت تا ابد باقی نمی ماند بکس 268شمارهٔ ۳۳۴: آتشم در جان و در دل حسرت جامست و ...269شمارهٔ ۳۳۵: ببستر افتم و مردن کنم بهانه ی خوی ...270شمارهٔ ۳۳۶: رمید از خواب چشمان عتاب آلوده بین ...271شمارهٔ ۳۳۷: افزون ز صد قیامت در دل زیار آتش 272شمارهٔ ۳۳۸: برغم من بحریفان می شبانه مکش 273شمارهٔ ۳۳۹: بغایت تلخ گفتارست در می لعل میگون ...274شمارهٔ ۳۴۰: کو مطربی که مست شوم از ترانه اش 275شمارهٔ ۳۴۱: یا مرا کامی ده از لعل شراب آلود خ ...276شمارهٔ ۳۴۲: که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟277شمارهٔ ۳۴۳: فغان ز بازی اسب و هوای خانه ی زین ...278شمارهٔ ۳۴۴: از پی دل مرو و عاشق بی باک مباش 279شمارهٔ ۳۴۵: می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجو ...280شمارهٔ ۳۴۶: چه ترکیبست یا رب در ته پیراهن اند ...281شمارهٔ ۳۴۷: من نه آنم کز لب لعل تو یابم کام خ ...282شمارهٔ ۳۴۸: گر بنگری در آینه روی چو ماه خویش 283شمارهٔ ۳۴۹: تا چند دردسر کشم از گفتگوی خویش 284شمارهٔ ۳۵۰: فردا که هر غنیم نماید غنیم خویش 285شمارهٔ ۳۵۱: سراسر شیوه ی نازست سرو ناز پروردش 286شمارهٔ ۳۵۲: چنان تیزست در خون ریختن مژگان خون ...287شمارهٔ ۳۵۳: نتوانم که بینم از دورش 288شمارهٔ ۳۵۴: با کسان در صلح و با خود دایما در ...289شمارهٔ ۳۵۵: دل از عیش جهان کندیم و ذوق باده ی ...290شمارهٔ ۳۵۶: ایدل بتلخی شب هجران صبور باش 291شمارهٔ ۳۵۷: مردم و خود را زغمهای جهان کردم خل ...292شمارهٔ ۳۵۸: عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض 293شمارهٔ ۳۵۹: گر من ز شوق یار فرستم بیار خط 294شمارهٔ ۳۶۰: ترک یاری کردی از وصل تو یاران را ...295شمارهٔ ۳۶۱: امشب از آهم مشو گرم و مسوزانم چو ...296شمارهٔ ۳۶۲: تا بکی خندیدن و دل گرمی افزودن چو ...297شمارهٔ ۳۶۳: میگدازم دیده تا یکروزه موجودم چو ...298شمارهٔ ۳۶۴: مرا که تیره شد از کثرت گناه چراغ 299شمارهٔ ۳۶۵: ای فتنه ی جمالت روی چو ماه یوسف 300شمارهٔ ۳۶۶: خرم شبی که گردد معشوق یار عاشق 301شمارهٔ ۳۶۷: جانم افگارست و تن بیمار و دل خون ...302شمارهٔ ۳۶۸: یارم اگر بمهر کشد یا بکین چه باک 303شمارهٔ ۳۶۹: تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک 304شمارهٔ ۳۷۰: دارم ز پسته ی تو بدل آتشین نمک 305شمارهٔ ۳۷۱: محروم باد چشم من از گلشن وصال 306شمارهٔ ۳۷۲: سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلا ...307شمارهٔ ۳۷۳: ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خا ...308شمارهٔ ۳۷۴: خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل 309شمارهٔ ۳۷۵: دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره ی ...310شمارهٔ ۳۷۶: عشقم بلای جان شد، آن لعل آتشین هم 311شمارهٔ ۳۷۷: پروانه یی که رنجد از درد و داغ مر ...312شمارهٔ ۳۷۸: چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم 313شمارهٔ ۳۷۹: زبان در ذکر و در دل نقش زلف یار م ...314شمارهٔ ۳۸۰: شود در گلشنم دل چاک و در مجلس جگر ...315شمارهٔ ۳۸۱: زرشک همدمانش بسکه جوشد هر نفس خون ...316شمارهٔ ۳۸۲: از کوی تو چون باد بر آشفتم و رفتم 317شمارهٔ ۳۸۳: خوش آن حالت که در روی گلی نظاره م ...318شمارهٔ ۳۸۴: همه شب دارم از دل باده ی نابی که ...319شمارهٔ ۳۸۵: زغم جان می دهم چون دلربای خود نمی ...320شمارهٔ ۳۸۶: دلم پیاله ی خون جام لاله گون چکنم 321شمارهٔ ۳۸۷: بیتو شامی که چراغ طرب افروخته ام 322شمارهٔ ۳۸۸: ببویت صبحدم گریان بگلگشت چمن رفتم 323شمارهٔ ۳۸۹: دل گشت خون و داد بگریه سرای چشم 324شمارهٔ ۳۹۰: مرا که دل نگذارد که بیتو آب خورم 325شمارهٔ ۳۹۱: هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم 326شمارهٔ ۳۹۲: شب آمد هر کسی را روی در کاشنه یی ...327شمارهٔ ۳۹۳: ببزمت گر بپهلوی رقیبان جا نمی کرد ...328شمارهٔ ۳۹۴: ای غنچه تو چشمه ی نوش و نبات هم 329شمارهٔ ۳۹۵: من آشفته هم در خواب مستی کاش می م ...330شمارهٔ ۳۹۶: هر دم اندیشه ی ان شوخ ستمکاره کنم 331شمارهٔ ۳۹۷: بس بینوا ز ساقی خود دور مانده ام 332شمارهٔ ۳۹۸: تا بکی در کنج خلوت گرد بیحاصل خور ...333شمارهٔ ۳۹۹: قدح بیار که من خانه سوز و دیر پرس ...334شمارهٔ ۴۰۰: سحر ز میکده گریان و دردناک شدم 335شمارهٔ ۴۰۱: رفتیم و گرد هستی از کوی یار بردیم 336شمارهٔ ۴۰۲: مست گشتم سر ز قید هوشیاران می برم 337شمارهٔ ۴۰۳: ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم 338شمارهٔ ۴۰۴: ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم 339شمارهٔ ۴۰۵: رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم 340شمارهٔ ۴۰۶: لب از می شسته وز آب لطافت روی چون ...341شمارهٔ ۴۰۷: چنین که پیش نظر صورت نکوی تو دارم 342شمارهٔ ۴۰۸: دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام 343شمارهٔ ۴۰۹: ما رند خراباتی و معشوق پرستیم 344شمارهٔ ۴۱۰: خوش آن مستی که چون بر آستان او جب ...345شمارهٔ ۴۱۱: امشب چراغ دل بحضور تو سوختم 346شمارهٔ ۴۱۲: شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ م ...347شمارهٔ ۴۱۳: متاب آن رخ زمن یکدم که در کوی تو ...348شمارهٔ ۴۱۴: چندانکه رفته ام بچمن گل ندیده ام 349شمارهٔ ۴۱۵: مبین، که تاب نگاه تو آفتاب ندارم 350شمارهٔ ۴۱۶: اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام 351شمارهٔ ۴۱۷: جدا زان ماهر و امشب بدل دردی عجب ...352شمارهٔ ۴۱۸: گرچه طور رندی و بدنامی از حد می ب ...353شمارهٔ ۴۱۹: آه کز هجر تو شبها باده خون دانسته ...354شمارهٔ ۴۲۰: ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ای ...355شمارهٔ ۴۲۱: رفتیم و هر چه بود بعالم گذاشتیم 356شمارهٔ ۴۲۲: بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم 357شمارهٔ ۴۲۳: ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم 358شمارهٔ ۴۲۴: شب آه و ناله از دل غمناک می زدم 359شمارهٔ ۴۲۵: هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم 360شمارهٔ ۴۲۶: ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنا ...361شمارهٔ ۴۲۷: جدا از آن شاخ گل صد داغ حسرت زین ...362شمارهٔ ۴۲۸: غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم ...363شمارهٔ ۴۲۹: روز نوروزست و دل درد تو دارد سوز ...364شمارهٔ ۴۳۰: هر زمان با خود خیال آن رخ گلگون ک ...365شمارهٔ ۴۳۱: کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا ک ...366شمارهٔ ۴۳۲: مدام از آتشی آشفته حالم 367شمارهٔ ۴۳۳: ما سر به آب خنجر قصاب شسته ایم 368شمارهٔ ۴۳۴: ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم 369شمارهٔ ۴۳۵: بیخود شدم ز آمدنت باده چون کشم 370شمارهٔ ۴۳۶: کجاست دل که به شبهای تار گشت کنم 371شمارهٔ ۴۳۷: ما باده را بنغمه ی ناهید خورده ای ...372شمارهٔ ۴۳۸: ما خویش را بچنگ ملامت سپرده ایم 373شمارهٔ ۴۳۹: شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم 374شمارهٔ ۴۴۰: دشمن شدی بیکدمه زاری که داشتم 375شمارهٔ ۴۴۱: تمام عمر اگر بر قبله ی طاعت جبین ...376شمارهٔ ۴۴۲: ترا گزیده برای گزند خویشتنم 377شمارهٔ ۴۴۳: چونی هر چند از درد جدایی ناتوان ر ...378شمارهٔ ۴۴۴: منم دل پریشان چه در طرب گشایم 379شمارهٔ ۴۴۵: امیدم این نبود کزین در خجل روم 380شمارهٔ ۴۴۶: چنین تا کی بحسرت سوی آن گلپیرهن ب ...381شمارهٔ ۴۴۷: کند در دل نشیمن آن پری در دیده من ...382شمارهٔ ۴۴۸: نمودی روی گرم خویش و عاشق ساختی ب ...383شمارهٔ ۴۴۹: خوش آنکه بیخبر از جام آرزوی تو با ...384شمارهٔ ۴۵۰: بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش اف ...385شمارهٔ ۴۵۱: هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنو ...386شمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نم ...387شمارهٔ ۴۵۳: چه باشد عاشقی خود را بغمها مبتلا ...388شمارهٔ ۴۵۴: جمال و جاه داری هر چه خواهی می تو ...389شمارهٔ ۴۵۵: همچو مجنون در بیابانم وطن خواهد ش ...390شمارهٔ ۴۵۶: هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید بر ...391شمارهٔ ۴۵۷: بسوی درد از گلشن افلاک می آید برو ...392شمارهٔ ۴۵۸: مجو ای دل بخور از بهر ترتیب دماغ ...393شمارهٔ ۴۵۹: می آفتست و در نظرم پر فنی چنین 394شمارهٔ ۴۶۰: ای چراغ دل مرو در بزم مردم جامکن 395شمارهٔ ۴۶۱: ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی م ...396شمارهٔ ۴۶۲: تا کی شود نقاب رخ گل لباس من 397شمارهٔ ۴۶۳: رخ برفروز از می و گلگشت باغ کن 398شمارهٔ ۴۶۴: شبی ای شمع مهرویان گذر در منزل من ...399شمارهٔ ۴۶۵: بمن هر کس که روزی یار شد دامن کشی ...400شمارهٔ ۴۶۶: منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن 401شمارهٔ ۴۶۷: روز از روز زبونتر کندم گردون بین 402شمارهٔ ۴۶۸: لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواه ...403شمارهٔ ۴۶۹: شود صد سوز پنهان هر دم از داغ دلم ...404شمارهٔ ۴۷۰: مه من چند یار ارجمندان می توان بو ...405شمارهٔ ۴۷۱: ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن 406شمارهٔ ۴۷۲: بته رسید قدح ساقیا شراب رسان 407شمارهٔ ۴۷۳: شکفت لاله، توهم عطر در شراب افشان 408شمارهٔ ۴۷۴: ما ناکس و تو در پی بد گفتن اینچنی ...409شمارهٔ ۴۷۵: گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این 410شمارهٔ ۴۷۶: اگر یاد آرمش یکدم که از دل غم برد ...411شمارهٔ ۴۷۷: نخل تو سرکش و دل خود کام من همان 412شمارهٔ ۴۷۸: ریخت شکوفه و مرا گریه برای او هما ...413شمارهٔ ۴۷۹: بهارست ای سرشک دیده ی من رو بصحرا ...414شمارهٔ ۴۸۰: مرو ای همنشین بیرون نگه در آتش من ...415شمارهٔ ۴۸۱: فصل خزان گذشت و رخ زرد من همان 416شمارهٔ ۴۸۲: بیا بشیر و بکنعانیان سلام رسان 417شمارهٔ ۴۸۳: تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن 418شمارهٔ ۴۸۴: چشم من از نظاره ی آن زلف مشگبو 419شمارهٔ ۴۸۵: ای ز سحر غمزه پنهان فتنه در ابروی ...420شمارهٔ ۴۸۶: دارم دلی هوای بسی خوبرو درو 421شمارهٔ ۴۸۷: ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو 422شمارهٔ ۴۸۸: عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو 423شمارهٔ ۴۸۹: چشم گریانم که می گردد ز شوقت خون ...424شمارهٔ ۴۹۰: خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او 425شمارهٔ ۴۹۱: زهی شمع فلک در خرگه از تو 426شمارهٔ ۴۹۲: بتی کز غایت خوبی زند با مهر و مه ...427شمارهٔ ۴۹۳: هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو 428شمارهٔ ۴۹۴: داری برقیبان سریاری عجب از تو 429شمارهٔ ۴۹۵: هرگز بکسی باز نشد چشم و لب تو 430شمارهٔ ۴۹۶: نبیند از حیا هرگز کسی دامان پاک ا ...431شمارهٔ ۴۹۷: منت که باز شد گرهی از جبین تو 432شمارهٔ ۴۹۸: نیست یکدم که نه با ناله و فریادم ...433شمارهٔ ۴۹۹: ای باد صبح از پی آن نور دیده رو 434شمارهٔ ۵۰۰: لیلی اگر سنگ جفا بر کاسه ی غافل ز ...435شمارهٔ ۵۰۱: خال بنفشه گون برخ آتشین منه 436شمارهٔ ۵۰۲: چو در فسانه لبت شهد بر شکر بسته 437شمارهٔ ۵۰۳: نخل قدت که از چمن جان برآمده 438شمارهٔ ۵۰۴: ز دورت بینم و پوشم نر از غیرت دید ...439شمارهٔ ۵۰۵: باز آن مه در سمند ناز در جولان شد ...440شمارهٔ ۵۰۶: خوش آن حالت که بگشایی ز خواب سرخو ...441شمارهٔ ۵۰۷: رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرف ...442شمارهٔ ۵۰۸: عمریست کز سر ما میل مراد رفته 443شمارهٔ ۵۰۹: نه خیال عنچه بندم نه بگل کنم نظار ...444شمارهٔ ۵۱۰: جان شهید عشق بجانان سپرده به 445شمارهٔ ۵۱۱: ایدل متاع جان بخرابات برده به 446شمارهٔ ۵۱۲: از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به 447شمارهٔ ۵۱۳: بر صید زخم خورده دویدن چه فایده 448شمارهٔ ۵۱۴: بازم ز جفایی دل افگار شکسته 449شمارهٔ ۵۱۵: یا رب از بستان حسنم سر و بالایی ب ...450شمارهٔ ۵۱۶: زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده 451شمارهٔ ۵۱۷: این منم هر شام چون پروانه جایی سو ...452شمارهٔ ۵۱۸: منمای سوار گردی بعنان تو روانه 453شمارهٔ ۵۱۹: کاکل بتاب رفته ز دام که جسته یی 454شمارهٔ ۵۲۰: گاهی عتاب و گاه ترحم نموده یی 455شمارهٔ ۵۲۱: باز ای فلک نتیجه ی انجم نموده یی 456شمارهٔ ۵۲۲: خلقی بحسن خویش گرفتار دیده یی 457شمارهٔ ۵۲۳: من کیستم شکسته دل هیچکاره یی 458شمارهٔ ۵۲۴: ساقی چه سر گران بمن زار گشته یی 459شمارهٔ ۵۲۵: بچشم من ز دگر روزها فزون شده یی 460شمارهٔ ۵۲۶: صوفی ز کعبه رو بخرابات کرده یی 461شمارهٔ ۵۲۷: ای برده دل از دلبران حسنت زروی دل ...462شمارهٔ ۵۲۸: چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی 463شمارهٔ ۵۲۹: ای غنچه ی تو در سخن از سر معنوی 464شمارهٔ ۵۳۰: گل شکفت و هر کسی دارد هوای گلشنی 465شمارهٔ ۵۳۱: ای شمع جمالت اثر نور آلهی 466شمارهٔ ۵۳۲: تو گفتی کز سر کوی تو رو گردان شوم ...467شمارهٔ ۵۳۳: تا کی ای غنچه دهن گوش بهر پند کنی 468شمارهٔ ۵۳۴: هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی 469شمارهٔ ۵۳۵: ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی 470شمارهٔ ۵۳۶: دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی 471شمارهٔ ۵۳۷: نه خوی نازکت از غیر دیگرگون شود ر ...472شمارهٔ ۵۳۸: گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی ...473شمارهٔ ۵۳۹: شب چون روم ز منزل آن ماه خرگهی 474شمارهٔ ۵۴۰: نکشم سر از وفایت بجفا و ناز و باز ...475شمارهٔ ۵۴۱: دلازین آستان درد دل خود بردنم اول ...476شمارهٔ ۵۴۲: تویی که هیچ گرفتی گل و شراب کسی 477شمارهٔ ۵۴۳: تا نباشد دولتی روی تو چون بیند کس ...478شمارهٔ ۵۴۴: نام دل بردی و جان ناتوانم سوختی 479شمارهٔ ۵۴۵: شب چو شاخ ارغوان یکتا قبا می آمدی 480شمارهٔ ۵۴۶: دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمد ...481شمارهٔ ۵۴۷: چنان شد گریه ی من در فراق لاله رخ ...482شمارهٔ ۵۴۸: ای رقیب آندم که بر کف تیغ بیدادش ...483شمارهٔ ۵۴۹: از او قاصد بخشم آمد به من یارست پ ...484شمارهٔ ۵۵۰: بتو حال خود چه گویم که تو خود شنی ...485شمارهٔ ۵۵۱: چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده م ...486شمارهٔ ۵۵۲: یاد داری که دلم را بجفا خون کردی 487شمارهٔ ۵۵۳: بنشین و از میان کمر فتنه را گشای 488شمارهٔ ۵۵۴: سرم ای بخت در جولانگه صید افگنی د ...489شمارهٔ ۵۵۵: چسان گویم که شب سر خوش کجا ایماه ...490شمارهٔ ۵۵۶: گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم ...491شمارهٔ ۵۵۷: ای بکرشمه هر زمان گلبن باغ دیگری 492شمارهٔ ۵۵۸: چه بد گفتم که خونم زین جواب تلخ م ...493شمارهٔ ۵۵۹: می خواه اضطراب برای چه می کنی 494شمارهٔ ۵۶۰: ای صبا منع گرفتاری بلبل می کنی 495شمارهٔ ۵۶۱: از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی 496شمارهٔ ۵۶۲: تا کی نشان خویش بظلمت فرو بری 497شمارهٔ ۵۶۳: هر گه فسانه من مجنون هوس کنی 498شمارهٔ ۵۶۴: دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمای ...499شمارهٔ ۵۶۵: نشستی با شراب و رود تا در خونم اف ...500شمارهٔ ۵۶۶: بس تازه و تری چمن آرای کیستی 501شمارهٔ ۵۶۷: گر آن بودی که بختم نیکخواه خویشتن ...502شمارهٔ ۵۶۸: هر نفس نالد گرفتاری بعشق نوگلی 503شمارهٔ ۵۶۹: ای چشم ترا جانب هر ذره نگاهی 504شمارهٔ ۵۷۰: منم و سر ارادت چو سگان بر آستانی 505شمارهٔ ۵۷۱: سرم در راه آن سرو خرامان خاک بایس ...506شمارهٔ ۵۷۲: بگشای پرده از گل رخسار اندکی 507شمارهٔ ۵۷۳: تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامر ...508شمارهٔ ۵۷۴: با غمت سازم که روزی غمگسار من شوی 509شمارهٔ ۵۷۵: مرا در دیده جان آن پری رخسار بایس ...510شمارهٔ ۵۷۶: دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگ ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ