کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقیا بیدار گردان چشم خواب آلوده را
    باده نوش و نقل کن دلهای خون پالوده را
    لاله از حد میبرد مستی و گل تر دامنی
    خیز و در جام شراب انداز مشک سوده را
    گر گناهی نیست در مستی ثوابی نیز نیست
    اجر چندانی نباشد کار نافرموده را
    کشتی می میبرد از ورطه ی عقلم برون
    ورنه آسان چون روم این راه ناپیموده را
    آنچه در گنج دو عالم نیست در میخانه هست
    تا بخواری ننگری این کهگل فرسوده را
    ای صبا بگذر بخاک شوربختان فراق
    این نمک بر دل میفشان مردم آسوده را
    نامه ی درد فغانی قابل تحریر نیست
    بهر این بیت العمل ضایع مگردان دوده را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha