فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۳۲: ساقیا بیدار گردان چشم خواب آلوده را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ساقیا بیدار گردان چشم خواب آلوده را باده نوش و نقل کن دلهای خون پالوده را لاله از حد میبرد مستی و گل تر دامنی خیز و در جام شراب انداز مشک سوده را گر گناهی نیست در مستی ثوابی نیز نیست اجر چندانی نباشد کار نافرموده را کشتی می میبرد از ورطه ی عقلم برون ورنه آسان چون روم این راه ناپیموده را آنچه در گنج دو عالم نیست در میخانه هست تا بخواری ننگری این کهگل فرسوده را ای صبا بگذر بخاک شوربختان فراق این نمک بر دل میفشان مردم آسوده را نامه ی درد فغانی قابل تحریر نیست بهر این بیت العمل ضایع مگردان دوده را فغانی شیرازی