کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقی ز ما شراب نخواهد دریغ داشت

    دریا ز تشنه آب نخواهد دریغ داشت

    آن شاخ گل کز او جگر خار تازه است

    از بلبلان گلاب نخواهد دریغ داشت

    ابری که بخیه زد به گهر سینه صدف

    هرگز ز گوهر آب نخواهد دریغ داشت

    لعلی کز اوست زخم نمکسود سنگ را

    شور از دل کباب نخواهد دریغ داشت

    خورشید چون ز خاک ندارد دریغ فیض

    از لعل، آب و تاب نخواهد دریغ داشت

    گر در نقاب خاک زند غوطه، نور خود

    از ماه، آفتاب نخواهد دریغ داشت

    دل بد مکن که خنده مشکل گشای صبح

    از غنچه فتح باب نخواهد دریغ داشت

    آن منعمی که چشم و دهان بی سؤال داد

    اسباب خورد و خواب نخواهد دریغ داشت

    آن کس که بی طلب به تو نقد حیات داد

    امروز نان و آب نخواهد دریغ داشت

    پیر مغان که دست سبو بی طلب گرفت

    صائب ز ما شراب نخواهد دریغ داشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha