کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زخط پشت لب آن طاق ابرو از نظر افتد

    که نقش آخر از نقش نخستین خوبتر افتد

    به لعل یار تا پیوست شد جان از فنا ایمن

    چکیدن نیست آبی را که در دست گهر افتد

    زپیچ و تاب جوهردار گردد تیغ بیجوهر

    اگر از سادگی راهش به آن موی کمر افتد

    نمی آیی، نمی خوانی، نمی پرسی، نمی جویی

    چرا از آشنایان اینقدر کس بیخبر افتد؟

    چه سود از صبر و طاقت چون نباشد دل به جای خود؟

    که می ریزد سلاح از خویش هر کس بیجگر افتد

    مکن اندیشه از طوفان درین دریای بی لنگر

    که در آغوش ساحل کشتی از موج خطر افتد

    شود زخم زبان در جستجو بال و پر سالک

    که خون در جویبار رگ به راه از نیشتر افتد

    همیشه درد بر عضو ضعیف از عضوها ریزد

    که برق بی مروت در نیستان بیشتر افتد

    زنعمت خارخار حرص افزون می شود صائب

    به تلخی جان دهد موری که در تنگ شکر افتد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha