به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
جنونی کو که آتش در دل پرشورم اندازد؟
زعقل مصلحت بین صد بیابان دورم اندازد
شدم غافل زشکر سوده الماس، می ترسم
که کافر نعمتی در مرهم کافورم اندازد
منم آن دانه بی طالع این صحرای خرم را
که مورم پیش مرغ و مرغ پیش مورم اندازد
زمستی می شمارم بی نمک شور قیامت را
نیم صهبا که یک مشت نمک از شورم اندازد
قبول خاطر مشکل پسندان چون توانم شد؟
که آتش چون سپند از دامن خود دورم اندازد
نیم سنگ فلاخن، لیک دارم بخت ناسازی
که بر گرد سر هر کس که گردم دورم اندازد
به دریای حلاوت غوطه برمی آورم صائب
اگر عریان قضا در خانه زنبورم اندازد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.