کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زخود هر کس که بیرون رفت کی با همرهان سازد؟

    که مسکن نیست بوی پیرهن با کاروان سازد

    ندارد پرده پوشی پای خواب آلود چون دامن

    همان بهتر که تیر کج به آغوش کمان سازد

    به نرمی خصم بد گوهر حصار عافیت گردد

    که مغز از چرب نرمی عمرها با استخوان سازد

    هلال عید می سازد قد خم گشته ما را

    همان عشقی که در پیری زلیخا را جوان سازد

    چه خواهد کرد با دلهای مومین آتشین رویی

    که با آهن دلی آیینه را آب روان سازد

    مکن اندیشه از زخم زبان چون عشق صادق شد

    که چون شد صبح روشن شمعها را بی زبان سازد

    به پایان چون برم این راه بی انجام را صائب؟

    که حیرانی مرا در هر قدم سنگ نشان سازد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha