کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سر هر کس که گرم از باده منصور می گردد

    به چشمش چوب خشک دار نخل طور می گردد

    سر دارالامان نیستی گردم، که هر موری

    در آن مهمانسرا همکاسه فغفور می گردد

    چه خواهد شد من افتاده را از خاک برداری؟

    کف دست سلیمان پایتخت مور می گردد

    مگردان روی جرأت از دم شمشیر نومیدی

    که آه سرد آخر مرهم کافور می گردد

    شکر از تلخکامان باز می گیری، نمی دانی

    که تنگ شکرت آخر نصیب مور می گردد

    کمان کهکشان از آتش آهم ملایم شد

    کمان چین ابروی تو کی کم زور می گردد؟

    تماشای ترا بر هیچ کس غیر از تو نپسندم

    که گر این است حسن، آیینه چشم شور می گردد

    اگر یک لحظه از خال لب او چشم بردارم

    سویدا در دل بیطاقتم زنبور می گردد

    به فکر دامن دشت عدم گاهی که می افتم

    به چشمم چار دیوار عناصر گور می گردد

    تلاش بزم بی کیفیت گردون مکن صائب

    که جای جام می آنجا سر مخمور می گردد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha