به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
چمن پیرا نه گل را دسته در گلزار می بندد
که گل در روزگار حسن او زنار می بندد
چو عشق بی تکلف دست بردار از خودآرایی
که بتوان زیج بستن عقل تا دستار می بندد
تو کز سر طریقت غافلی از شرع در مگذر
که بر عارف شود احرام اگر زنار می بندد
نبیند داغ غربت وقت رحلت عاقبت بینی
که پیش از مرگ چشم از عالم غدار می بندد
زعاجز نالی ما مهربان شد چرخ سنگین دل
گیاه ما زبان برق بی زنهار می بندد
خزان را غنچه این بوستان در آستین دارد
چمن پیرا زغفلت رخنه دیوار می بندد
به دردش می رسد دانای اسرار نهان صائب
زعرض حال خود هر کس لب اظهار می بندد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.