کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نظر چون موشکاف از زلف عنبر فام بردارد؟

    که زیرک نیست هر مرغی که چشم از دام بردارد

    زخون بیگناهان است دامنگیرتر رنگش

    نظر عاشق چسان زان چهره گلفام بردارد؟

    زشکر خنده زهر چشم خوبان کم نمی گردد

    که ممکن نیست شکر تلخی از بادام بردارد

    به حرف تلخ او امیدها دارم، ولی ترسم

    که آن لبهای شیرین تلخی از دشنام بردارد

    کند پهلو تهی از گل زناز و سرکشی خارش

    درین صحرا به امید چه عاشق گام بردارد؟

    نگردد عالم روشن به چشمش تیره هر ساعت

    گر از باریک بینی دل عقیق از نام بردارد

    مشو غافل زپاس وقت هنگام سخن گفتن

    که دست از سر به بانگی مرغ بی هنگام بردارد

    شکیب از میوه نارس نباشد طفل طبعان را

    به دشواری هوس دل ز آرزوی خام بردارد

    سرودی از جهان بیخودی آغاز کن مطرب

    که از خاطر مرا اندیشه انجام بردارد

    به حرف و صوت نتوان داد تسکین بیقراران را

    کجا از دل مرا غم نامه و پیغام بردارد؟

    به مزد خامشی پرزر شود چون غنچه دامانش

    اگر دل سایل بی شرم از ابرام بردارد

    زتاج زر سبکسر نخوتی دارد، نمی داند

    که باد این کوزه را زود از کنار بام بردارد

    دل بیتاب هم زان چشم می پوشد نظر صائب

    اگر مخمور دست رعشه دار از جام بردارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha