کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل بی طالع ما دلربای غافلی دارد

    وگرنه بلبل از هر غنچه ای روی دلی دارد

    منم کز خاکساریها ندارم بهره ای، ورنه

    به حاصل می رسد هر کس زمین قابلی دارد

    مروت نیست گوش نازک گل را خراشیدن

    وگرنه بلبل خاموش ما درددلی دارد

    نمی آید زشوق سنگ طفلان بر زمین پایم

    نماند بر زمین هر کس جنون کاملی دارد

    مرا سرگشتگی نگذاشت بر زانو گذارم سر

    خوشا منصور کز دارفنا سرمنزلی دارد

    زشرم تنگدستی از گریبان بر نیارد سر

    وگرنه قطره ما همت دریادلی دارد

    زبرگ عیش خالی نیست سرو از بی بری هرگز

    بود بی حاصلی گر زندگانی حاصلی دارد

    به چشم کم مبین تا می توانی هیچ خردی را

    که از هر ذره آن خورشید تابان محملی دارد

    کریمان را بلندآوازه سازد جود محتاجان

    خوشا دریا که چون ابر بهاران سایلی دارد

    نیندیشد زدیوان قیامت هر که مجنون شد

    حسابش پاک باشد هر که فرد باطلی دارد

    شراب کهنه دارد نوجوان دایم مرا صائب

    نگردد پیر هرگز هر که پیر جاهلی دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha