کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فروغ دل مرا از نور مهر و مه غنی دارد

    نخواهد شمع دیگر هر که را دل روشنی دارد

    مکن دور از حریم خود دل سرگشته ما را

    که این پروانه همچون شمع چندین کشتنی دارد

    مرا دارد زبان چرب سیر از نعمت الوان

    نخواهد نانخورش هر کس که نان روغنی دارد

    مگیر از جا سبک پیمانه خونابه نوشان را

    که هر موجی ازو زورکمان صد منی دارد

    تن آسانی مجو ای ساده دل از مسند دولت

    که در هر بخیه زخم سوزنی این سوزنی دارد

    حذر کن از می پرزور عشق ای عقل کوته بین

    که هر برگی زتاکش پنجه شیرافکنی دارد

    مشو در روزگار دولت از افتادگان غافل

    به پیش پا نظر کن تا چراغت روشنی دارد

    زبیم خوی او آه از دلم بیرون نمی آید

    سیاه این خانه دربسته را بی روزنی دارد

    زقحط پرده پوشان ماند پنهان رازمن در دل

    که یوسف را نهان در چاه بی پیراهنی دارد

    زبان مار جای خار دارد زیر پیراهن

    نهان در زیر لب هر کس که راز گفتنی دارد

    نلرزد بر خود آن آزاده از فصل خزان صائب

    که چون سرو از جهان یک جامه پوشیدنی دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha