کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تن آسانی عنان زندگانی را نمی گیرد

    گرانباری زمام کاروانی را نمی گیرد

    سبکسیری شود سیلاب را در سنگلاخ افزون

    گرانخوابی عنان زندگانی را نمی گیرد

    فریب نشأه افیون مخور زنهار در پیری

    که جز می نشأه ای جای جوانی را نمی گیرد

    به تدبیر از قضای حق میسر نیست جان بردن

    سپر پیش بلای آسمانی را نمی گیرد

    بخیلان گر کنند استادگی در شکر افشانی

    زطوطی هیچ کس شیرین زبانی را نمی گیرد

    زبیقدری غباری نیست بر دل پاک گوهر را

    کسادی از گهر روشن روانی را نمی گیرد

    نمی گردد غبار خط زرفتن حسن را مانع

    زبرق ابر سیه آتش عنانی را نمی گیرد

    نسازد پرده شرم از عتاب آن شوخ را خامش

    که فانوس از چراغ آتش زبانی را نمی گیرد

    نپوشد چشم اگر آن سنگدل از دیدن عاشق

    خموشی پیش راه همزبانی را نمی گیرد

    ندارد خط مشکین رتبه آن لعل جان افزا

    سیاهی جای آب زندگانی را نمی گیرد

    عرق بی خواست زان رخسار شرم آلود می جوشد

    چمن پیرا زشبنم دیده بانی را نمی گیرد

    طلای خالص از آتش نبازد رنگ را صائب

    بهار از عاشقان رنگ خزانی را نمی گیرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha