کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    لب خوش بوسه ای در تنگنای حیرتم دارد

    میان نازکی در پیچ و تاب غیرتم دارد

    عجب دارم که کار من به رسوایی نینجامد

    نگاه دشنه ریزی در کمین طاقتم دارد

    غبارم، هیچکس را نیست بر من دست بالایی

    همیشه خاکساری بر سریر عزتم دارد

    اگرچه خود به خاک راه یکسانم ولی شادم

    که بال لامکان سیری همای همتم دارد

    ندارم رنگ و بوی کزخزان پهلو تهی سازم

    چو سرو آزادی و بی حاصلی بی آفتم دارد

    حضور گوشه خلوت به عنقا باد ارزانی

    خیال او میان انجمن در خلوتم دارد

    زبان شعله را از کام مجمر می کشم بیرون

    سمندر داغها بر دل ز رشک جرأتم دارد

    فغان از چرخ کم فرصت که با این جوهر ذاتی

    همیشه زیر تیغ دشمن کم فرصتم دارد

    مزن خود را زرشک ای بوالهوس بر تیغ آه من

    که کوه طور پاس خود زبرق غیرتم دارد

    چسان شکر ظفرخان را نسازم ورد خود صائب؟

    که حق عرش پروازی به بال شهرتم دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha