به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
زخشکی در دهانم آب گردآلود می گردد
درین ساغر شراب ناب گردآلود می گردد
بر آرم چون سر از خجلت میان خانه پردازان؟
که از ویرانه ام سیلاب گردآلود می گردد
ندارد خاطر آزاده تاب خشکی منت
دلا ز خونگرمی احباب گردآلود می گردد
زنقش علم رسمی ساده کن آیینه دل را
که از موج و حباب این آب گردآلود می گردد
ندارد صحبت اشراق نوری در زمان ما
کتان از پرتو مهتاب گردآلود می گردد
زدین ناقص من سبحه چون زنار می پیچد
ز زهد خشک من محراب گردآلود می گردد
اگر گرد یتیمی گوهرم از دامن افشاند
سراسر بحر چون سیلاب گرد آلود می گردد
زغم چون سینه پررخنه را مانع توانم شد؟
که این منزل زچندین باب گردآلود می گردد
غبار فتنه خط گر چنین برخیزد از رویش
دل خورشید عالمتاب گردآلود می گردد
زخورد و خواب بگذر گر سخن را پاک می خواهی
که این گوهر زخورد و خواب گردآلود می گردد
غبار کینه در دل جا نگیرد بیقراران را
زبیتابی کجا سیماب گردآلود می گردد؟
زبس با خاکساری خون من زد جوش یکرنگی
زقتلم خنجر قصاب گردآلود می گردد
عرق بارست بر رخسار شرم آلود او صائب
زشبنم این گل سیراب گردآلود می گردد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.