به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
نسیم نوبهاران بر دماغم بار می گردد
گل بی خار در پیراهن من خار می گردد
تن خاکی نگیرد پیش راه پاکدامانان
که در بر روی یوسف باز از دیوار می گردد
نهد احسان ساقی تاج لعل از باده اش بر سر
سر هر کس که در میخانه بی دستار می گردد
چنان ترسیده است آیینه ام از پرتو منت
که از صیقل جهان بر دیده من تار می گردد
زسختیهای دوران می شود دشوارها آسان
مصور صورت شیرین درین کهسار می گردد
نباشد در جگر آب مروت بحر را، ورنه
چو گوهر جام ما از قطره ای سرشار می گردد
ندارد با زمین گیران غفلت گفتگو سودی
ره خوابیده کی ز آواز پا بیدار می گردد؟
نگردانند از سنگ ملامت روخداجویان
که چون سیلاب سنگین شد سبکبرفتار می گردد
درشتیهای ره را عذرخواهی نیست چون منزل
اگر مردن نباشد زندگی دشوار می گردد
در ایام کهنسالی زدنیا رو به عقبی کن
که می افتد به هر سو مایل این دیوار می گردد
زبی آرامی از نقش مراد افتاده ای غافل
چو شد استاده آب آیینه گلزار می گردد
در پوشیده سد ره شود مهمان غیبی را
گرانخوابی حجاب دولت بیدار می گردد
دل روشن زحرف و صوت هیهات است بگشاید
بر این آیینه عکس طوطیان زنگار می گردد
چرا اندیشم از زخم زبان ناصحان صائب؟
که سوهان از درشتیهای من هموار می گردد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.