کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نمی بندد کمر هر کس کز او زنار برگردد

    مباد آن روز کز من روی زلف یار بر گردد

    زجان سیرست هر کس می نهد انگشت بر حرفم

    به گرد راه گردد بخت چون از مار برگردد

    در آن کشور که جنس من فشاند گرد راه از خود

    غبارآلود خجلت یوسف از بازار برگردد

    مرا بیمارداریهای چشمی ناتوان دارد

    مسیحا از سر بالین من بیمار برگردد

    بهل از من سپهر نیلگون آزرده دل باشد

    چه زین خوشتر که از آیینه ام زنگار برگردد؟

    محبت رشته شیرازه است اوراق خوبی را

    بریزد گل اگر یک بلبل از گلزار برگردد

    نگه چون پرتو خورشید در چشم آب گرداند

    چو از نظاره آن آتشین رخسار برگردد

    دورویه تیغ زد چندان که مهر عالم افروزش

    برات خط نشد زان صفحه رخسار برگردد

    اگر گل صائب آب روی خود در پای او ریزد

    محال است این که از خاصیت خود خار برگردد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha