صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۸۲۲: نمی بندد کمر هر کس کز او زنار برگردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نمی بندد کمر هر کس کز او زنار برگردد مباد آن روز کز من روی زلف یار بر گردد زجان سیرست هر کس می نهد انگشت بر حرفم به گرد راه گردد بخت چون از مار برگردد در آن کشور که جنس من فشاند گرد راه از خود غبارآلود خجلت یوسف از بازار برگردد مرا بیمارداریهای چشمی ناتوان دارد مسیحا از سر بالین من بیمار برگردد بهل از من سپهر نیلگون آزرده دل باشد چه زین خوشتر که از آیینه ام زنگار برگردد؟ محبت رشته شیرازه است اوراق خوبی را بریزد گل اگر یک بلبل از گلزار برگردد نگه چون پرتو خورشید در چشم آب گرداند چو از نظاره آن آتشین رخسار برگردد دورویه تیغ زد چندان که مهر عالم افروزش برات خط نشد زان صفحه رخسار برگردد اگر گل صائب آب روی خود در پای او ریزد محال است این که از خاصیت خود خار برگردد صائب تبریزی