کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سایه بر هر کس که آن سرو خرامان افکند

    رعشه چون آب روانش بر رگ جان افکند

    عشق بالا دست هر کس را که برگیرد زخاک

    آسمان را بر زمین چون سایه آسان افکند

    پرده ناموس نتواند حریف عشق شد

    بادبان چون پرده بر رخسار طوفان افکند؟

    از گلوی خود بریدن وقت حاجت همت است

    ورنه هر کس گاه سیری پیش سگ نان افکند

    هر که را شرم کرم در زیر دامان پرورد

    در دل شب سایلان را زر به دامان افکند

    هر که اینجا جمع سازد خویش را، فردای حشر

    خویش را چون قطره در دریای غفران افکند

    رحم کن بر ناتوانان کز دهان شکوه مور

    می تواند رخنه در ملک سلیمان افکند

    بر ضعیفان رحم کردن، رحم بر خود کردن است

    وای بر شیری که آتش در نیستان افکند

    من چسان صائب نگهداری کنم خود را، که خضر

    خویش را دانسته در چاه زنخدان افکند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha