به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
زر و بال منعمان روز قیامت می شود
عاقبت هر فلس ماهی داغ حسرت می شود
تا برآمد از وطن یوسف عزیز مصر شد
دانه گوهر در زمین پاک غربت می شود
از تماشا دیده عاشق نمی گیرد قرار
لنگر این بحر خون آشام حیرت می شود
می رسد آخر به جایی بیقراریهای ما
پیچ و تاب عشق زنجیر عدالت می شود
شورش سیلاب از کهسار می گردد زیاد
سد راه من کجا سنگ ملامت می شود
می کنندش باسگان در قسمت روزی شریک
چون هما هرکس که از اهل سعادت می شود
بوی خون می آید از تیغ زبان اعتراض
خرده گیری عاقبت تخم عداوت می شود
می گذارد هر که پا فهمیده بر روی زمین
بر سرش ابر بلا دست حمایت می شود
از سر عادت مکن طاعت که این قدسی نژاد
می شود شیطان پابرجا چو عادت می شود
صائب از هرکس که داری رنجشی اظهار کن
شکوه چون در دل گره شد تخم کلفت می شود
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.