کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جان بی مغزان به خاک تیره واصل می شود

    کاروان کف بیابان مرگ ساحل می شود

    می شودتن، روح تن پرور به اندک فرصتی

    قطره ناصاف آ خر مهره گل می شود

    جسم هر کس را فلک چون رشته پیچ و تاب داد

    عاقبت شیرازه جمعیت دل می شود

    جامه فتح است آگاهی درین وحشت سرا

    غوطه در خون می زند صیدی که غافل می شود

    زیر با منت از بدخویی خلقم که موج

    واصل دریا ز دست رد ساحل می شود

    دوستی با ناتوانان مایه روشندلی است

    موم چون با رشته سازد شمع محفل می شود

    شبنم از روشن روانی محو شد در آفتاب

    هر که صائب صاف گردد زود واصل می شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha