به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
خواری از اغیار بهر یار می باید کشید
ناز خورشید از در و دیوار می باید کشید
از زمین شور، آب تلخ می آید برون
بی دماغان را زخود آزار می باید کشید
نیست بوی آشنا را تاب غربت بیش ازین
از نسیم صبح بوی یار می باید کشید
یا چو مردان گام می باید زدن در راه عشق
یا ز پای رهنوردان خار می باید کشید
روزگاری شد که خون بلبلان افسرده است
ناله گرمی درین گلزار می باید کشید
به زهمواری سلاحی نیست در الزام خصم
با نمد دندان ز کام مار می باید کشید
روی تلخ بحر را گوهر تلافی می کند
تلخی از معشوق شیرین کار می باید کشید
جان ز سنگ و دل ز آهن کن که با نازکدلی
زحمت خار از گل بی خار می باید کشید
هر نگاهی محرم رنگ لطیف عشق نیست
پرده ای از اشک بر رخسار می باید کشید
بوی گل را می کند افزون هجوم برگ گل
پرده کمتر بر رخ اسرار می باید کشید
تا درین باغی، به شکر این که داری برگ و بار
برگ می باید فشاند و بار می باید کشید
هر که را صائب متاع یوسفی دربار هست
از هجوم مشتری آزار می باید کشید
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.