به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
می شود عارف خجل نادان چو ملزم می شود
می کشد ناموس عالم هر که آدم می شود
کیمیای تازه رویی در بغل داریم ما
خار در پیراهن ما سبز و خرم می شود
نیست از زخم زبان پروا اسیران ترا
در رگ این سخت جانان نیشتر خم می شود
در گلستانی که بلبل خون خود را می خورد
دامن گل داغدار از اشک شبنم می شود
سایه رحمت مگیر از ما که افتد در زوال
سایه خورشید عالمتاب چون کم می شود
فارغ است از دیده بد، حسن چون کامل فتاد
کعبه کی ویران ز چشم شور زمزم می شود؟
مصرع رنگین به مطلع می رساند خویش را
هر که کسب آدمیت کرد آدم می شود
مرگ نتواند گسستن فیض اهل جود را
کاروان منعم هنوز از خاک حاتم می شود
خاطر آزرده را هر لاله داغ حسرتی است
کی دل صائب ز سیر باغ خرم می شود؟
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.