کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در جهان بی نیاز خاک سیم و زر شود

    آبرو را چون کنی گردآوری گوهر شود

    جان روشن از گداز جسم می بالد به خود

    می زند ناخن به دلها ماه چون لاغر شود

    شکر می سازد شکایت را دل خرسند ما

    سبزه زنگار در شمشیر ما جوهر شود

    حسن لیلی در بیابان گر چنین شور افکند

    دامن صحرا به مجنون دامن محشر شود

    خط آزادی است سرو و بید را بی حاصلی

    سنگ می بارد به هر نخلی که بارآور شود

    تا چه گلها بشکفد از خار در پیراهنش

    دردمندی را که گل در پیرهن اخگر شود

    بلبل ما در حریم بیضه سیر آهنگ بود

    عشق در گهواره چون عیسی سخن گستر شود

    بی وجودی آدمی را می کند صاحب وجود

    فرد هستی از خط باطل نکو محضر شود

    چون هوا مغلوب شد تخت سلیمان می شود

    بادبان چون غوطه در دریا زند لشگر شود

    منتهای ناامیدی اول امیدهاست

    دست و پا از کار چون افتاد بال و پر شود

    از دهان پاک می گردد سخن کامل عیار

    قطره چون افتاد در دست صدف گوهر شود

    نیست اهل حال را صائب زبان قیل و قال

    بر نمی آید نفس از نی چو پرشکر شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha