کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون صنوبر بادپیما گر سراپا دل شود

    میوه مقصود هیهات است ازو حاصل شود

    می گدازد غیرت همچشم صاحب درد را

    آب گردم چون به دریا قطره ای واصل شود

    دار نتواند سر منصور را در بر گرفت

    شاخ زندان می شود بر میوه چون کامل شود

    حسن عالمگیر لیلی چون براندازد نقاب

    دامن صحرا به مجنون دامن محمل شود

    درشمار نقطه سهوست در دیوان حشر

    خون گستاخی که داغ دامن قاتل شود

    هر که بردارد سر از نخوت ز پای اهل فقر

    خاک چون شد کاسه در یوزه سایل شود

    همچو چشم بد بلایی نیست حسن و عشق را

    در میان بلبل و گل شبنمی حایل شود

    خوش عنانی لازم دیوانگی افتاده است

    بید مجنون از نسیمی هر طرف مایل شود

    پرده وحدت مقام نغمه منصور نیست

    بی محل چون مرغ بر آهنگ زد بسمل شود

    سیل دریا دیده هرگز برنمی گردد به جوی

    نیست ممکن هر که مجنون شد دگر عاقل شود

    می زند صائب به چوب دار حدش روزگار

    از می منصور هر کس مست و لایعقل شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha