صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۶۶۵: چون صنوبر بادپیما گر سراپا دل شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون صنوبر بادپیما گر سراپا دل شود میوه مقصود هیهات است ازو حاصل شود می گدازد غیرت همچشم صاحب درد را آب گردم چون به دریا قطره ای واصل شود دار نتواند سر منصور را در بر گرفت شاخ زندان می شود بر میوه چون کامل شود حسن عالمگیر لیلی چون براندازد نقاب دامن صحرا به مجنون دامن محمل شود درشمار نقطه سهوست در دیوان حشر خون گستاخی که داغ دامن قاتل شود هر که بردارد سر از نخوت ز پای اهل فقر خاک چون شد کاسه در یوزه سایل شود همچو چشم بد بلایی نیست حسن و عشق را در میان بلبل و گل شبنمی حایل شود خوش عنانی لازم دیوانگی افتاده است بید مجنون از نسیمی هر طرف مایل شود پرده وحدت مقام نغمه منصور نیست بی محل چون مرغ بر آهنگ زد بسمل شود سیل دریا دیده هرگز برنمی گردد به جوی نیست ممکن هر که مجنون شد دگر عاقل شود می زند صائب به چوب دار حدش روزگار از می منصور هر کس مست و لایعقل شود صائب تبریزی