کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر دل بی آرزو زندان تن صحرا بود

    چشمه سوزن به تار بی گره دریا بود

    بر ندارد دانه در زیر زمین چشم از سحاب

    خاکساران را نظر بر عالم بالا بود

    خون همت را به جوش آرد لب خشک سؤال

    دست بی ساغر و بال گردن مینا بود

    تا زهمراهان بریدم و اصل منزل شدم

    زور بر راه آورد چون راهرو تنها بود

    خاک در چشمش اگر تقصیر در ریزش کند

    هر که خرجش همچو ابر از کیسه دریا بود

    شورش عشق است در فرهاد از مجنون زیاد

    سیل در کهسار پرغوغاتر از صحرا بود

    گرچه جوهر نیست در آیینه های صیقلی

    راز عشق از جبهه روشندلان پیدا بود

    سد راه جرأت عاشق شود صائب حجاب

    عشق می گردد هوس چون حسن بی پروا بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha