کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق راهی نیست کان را منزلی پیدا شود

    این نه دریایی است کاو را ساحلی پیدا شود

    سالها باید چو مجنون پای در دامن کشید

    تا زدامان بیابان محملی پیدا شود

    وحشت تنهایی از همصحبت بد خوشترست

    سر به صحرا می نهم چون عاقلی پیدا شود

    می توانم سالها با دام و دد محشوربود

    می خورم بر یکدیگر چون جاهلی پیدا شود

    نعل وارون و کلید فتح از یک آهن است

    تن به طوفان می دهم تا ساحلی پیدا شود

    گر کند غربال صد ره دور گردون خاک را

    نیست مسکن همچو من بی حاصلی پیدا شود

    رتبه گفتار ما و طوطی شیرین زبان

    می شود معلوم اگر روشندلی پیدا شود

    تخم در هر شوره زاری ریختن بی حاصل است

    صبر دارم تا زمین قابلی پیدا شود

    هیچ قفلی نیست نگشاید به آه آتشین

    دامن دل گیر هر جا مشکلی پیدا شود

    گوهر خود را مزن صائب به سنگ ناقصان

    باش تا جوهرشناس کاملی پیدا شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha