صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۶۶۰: عشق راهی نیست کان را منزلی پیدا شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق راهی نیست کان را منزلی پیدا شود این نه دریایی است کاو را ساحلی پیدا شود سالها باید چو مجنون پای در دامن کشید تا زدامان بیابان محملی پیدا شود وحشت تنهایی از همصحبت بد خوشترست سر به صحرا می نهم چون عاقلی پیدا شود می توانم سالها با دام و دد محشوربود می خورم بر یکدیگر چون جاهلی پیدا شود نعل وارون و کلید فتح از یک آهن است تن به طوفان می دهم تا ساحلی پیدا شود گر کند غربال صد ره دور گردون خاک را نیست مسکن همچو من بی حاصلی پیدا شود رتبه گفتار ما و طوطی شیرین زبان می شود معلوم اگر روشندلی پیدا شود تخم در هر شوره زاری ریختن بی حاصل است صبر دارم تا زمین قابلی پیدا شود هیچ قفلی نیست نگشاید به آه آتشین دامن دل گیر هر جا مشکلی پیدا شود گوهر خود را مزن صائب به سنگ ناقصان باش تا جوهرشناس کاملی پیدا شود صائب تبریزی