کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در کنار دایه حسن او جهان افروز بود

    در دل سنگ این شرار شوخ عالمسوز بود

    رشته پیوند من با گلرخان امروز نیست

    مرغ من در بیضه با اطفال دست آموز بود

    تا شدم روشن به چشم من جهان تاریک شد

    زنگ بر آیینه من طالع فیروز بود

    داغ سودا در حریم سینه سوزان من

    منفعل از جلوه خود چون چراغ روز بود

    در نیستان خامه من در میان خامه ها

    همچو چشم شیر از گرمی جهان افروز بود

    گرچه صائب روشن از من گشت این ظلمت سرا

    اعتبارم در نظرها چون چراغ روز بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha