کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گریه من آب در جوی سحر می افکند

    ناله من شعله در جان اثر می افکند

    آن لب حرف آفرین چون می شود گرم عتاب

    آتش یاقوت پنداری شرر می افکند

    گر تبسم این چنین بر لعل او زور آورد

    لرزه بر آب زمین گیر گهر می افکند

    رشته بیتابانه از شرم میان لاغرش

    خویش را در کوچه تنگ گهر می افکند

    گر نخواهی کام خود را تلخ، خوش گفتار باش

    پسته را شیرین زبانی در شکر می افکند

    هر چه با ما می کند عقل سبکسر می کند

    کشتی ما را معلم در خطر می افکند

    من کیم تا دفتر دعوی گشاید بال من؟

    در بیابان طلب سیمرغ پر می افکند

    بنده باد بهارانم که از شرم کرم

    غنچه را در آستین پوشیده زر می افکند

    هر که رد خلق می گردد قبول خالق است

    وقت آن کس خوش که ما را از نظر می افکند

    پای بر سر می گذارد سرکشان خاک را

    هر که چون گل پیش خار و خس سپر می افکند

    شد سر منصور آخر گوی چو گان فنا

    میوه چون شد پخته خود را از شجر می افکند

    دور گردان را به احسان یاد کردن همت است

    ورنه هر نخلی به پای خود ثمر می افکند

    هر که چون صائب دل از گرد تعلق پاک کرد

    از دهن همچون صدف دایم گهر می افکند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha