کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    با کمند زلف، خوبان بر صف دل می زنند

    آه ازین دزدان که ره را با سلاسل می زنند

    رهروان کعبه دل بی مروت نیستند

    کاروان را می کنند آگاه و غافل می زنند

    نقش حق چون موج آب زندگانی در نظر

    ساده لوحان بر دل خود نقش باطل می زنند

    می نهند آنان که دندان خموشی بر جگر

    بخیه آسودگی بر رخنه دل می زنند

    از تنور لاله طوفان خزان سر می کشد

    عندلیبان رخنه دیوار را گل می زنند

    غنچه خسبانی که سر در جیب فکرت برده اند

    باده گلرنگ را در پرده دل می زنند

    صائب آن جمعی که زخم زندگانی خورده اند

    بی تأمل سینه بر شمشیر قاتل می زنند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha