کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    با دهان تلخ، ناکامی که خرسندش کنند

    تلخکامان کام شیرین از شکر خندش کنند

    هر که پیچد همچو مجنون گردن از زنجیر عشق

    آهوان در دامن صحرا نظربندش کنند

    در حریم حسن هر شمعی که برخیزد زخاک

    از پر پروانه ما برگ پیوندش کنند

    بی دل خرسند در فقر و غنا آرام نیست

    آن زمان آسوده گردد دل که خرسندش کنند

    زان به سالک زهر پیمایند از جام وجود

    تا به تلخیهای مردن آرزومندش کنند

    هست اگر آسایشی، چون سرو در دست تهی است

    وای بر نخلی که می خواهد برومندش کنند

    آب در روغن برآرد از دل آتش فغان

    وای بر آن کس که با ناجنس دربندش کنند

    چون صدف هر کس که شد افتادگان را دستگیر

    چون نباشد در میان، نیکی به فرزندش کنند

    برنخیزد، عالم ایجاد را هر کس که دید

    از شکر خواب فنا بیدار هر چندش کنند

    هر که چون صائب شود قانع به درد و داغ عشق

    بی نیاز از لاله دامان الوندش کنند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha