صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۵۷۸: سایه بر هر کس که آن سرو خرامان افکند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سایه بر هر کس که آن سرو خرامان افکند رعشه چون آب روانش بر رگ جان افکند عشق بالا دست هر کس را که برگیرد زخاک آسمان را بر زمین چون سایه آسان افکند پرده ناموس نتواند حریف عشق شد بادبان چون پرده بر رخسار طوفان افکند؟ از گلوی خود بریدن وقت حاجت همت است ورنه هر کس گاه سیری پیش سگ نان افکند هر که را شرم کرم در زیر دامان پرورد در دل شب سایلان را زر به دامان افکند هر که اینجا جمع سازد خویش را، فردای حشر خویش را چون قطره در دریای غفران افکند رحم کن بر ناتوانان کز دهان شکوه مور می تواند رخنه در ملک سلیمان افکند بر ضعیفان رحم کردن، رحم بر خود کردن است وای بر شیری که آتش در نیستان افکند من چسان صائب نگهداری کنم خود را، که خضر خویش را دانسته در چاه زنخدان افکند صائب تبریزی