به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
قد تو کجا و قد رعنای قیامت
این جامه بلندست به بالای قیامت
ای از مژه شوخ صف آرای قیامت
وز زلف دلاویز دو بالای قیامت
در دامن کهسار کم از خنده کبک است
در پله تمکین تو غوغای قیامت
هم جنتی از چهره و هم دوزخی از خوی
نقدست در ایام تو سودای قیامت
خورشید تو چون از افق زلف برآید
ریزد عرق شرم ز سیمای قیامت
از داغ بود گرمی هنگامه دلها
خورشید بود انجمن آرای قیامت
در سینه ما سوختگان نم نتوان یافت
بی آب بود دامن صحرای قیامت
از شرم گنه بس که کشیدم به زمین خط
مسطر زده شد دامن صحرای قیامت
در سایه کوه گنه ما ز بلندی
آسوده بود خلق ز گرمای قیامت
از سینه آتش نفسان دود برآید
چون خامه صائب کند انشای قیامت
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.