کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مکن دراز به طعن فلک زبان گستاخ

    ترنج دست قضا را مکن نشان گستاخ

    نهاده اند ز هر خار در کمان تیری

    مکن نگاه به گلهای بوستان گستاخ

    ز داغ شاه، نظرهاست هر شکاری را

    مده ز دست درین صیدگه عنان گستاخ

    نشان تیر هوایی همان کماندارست

    به قصد چرخ منه تیر در کمان گستاخ

    ز کاوکاو، شرربار می شود آتش

    منه به حرف کس انگشت در بیان گستاخ

    ز عقل نیست به تیغ قضا زبان بازی

    میار زمزمه عشق بر زبان گستاخ

    ز برق خرمن گل خانمان شبنم سوخت

    به شاخ گل مگذارید آشیان گستاخ

    حریف ناوک غیرت نمی شوی صائب

    به هر شکاری لاغر مکش گمان گستاخ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha