کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از سپهر نیلگون خاکستر ما کرده اند

    نه فلک را پرده دار اخگر ما کرده اند

    پرده خواب است چون پروانه ما را سوختن

    بستر ما را هم از خاکستر ما کرده اند

    بحر لنگردار ما را نیست پروای حباب

    این سبک مغزان عبث سردرسر ما کرده اند

    نیست بر ما بار بیقدری که در مهد صدف

    چون گهر گرد یتیمی بستر ما کرده اند

    باده های صاف را پیشینیان پیموده اند

    درد این نه شیشه را در ساغر ما کرده اند

    چشم ما از شسته رویان موج کوثر می زند

    سر برون این حوریان از منظر ما کرده اند

    قطره ایم اما نمی آریم پای کم زبحر

    شیشه ها قالب تهی از ساغر ما کرده اند

    می دهد سد سکندر کوچه پیش تیغ ما

    پیچ و تاب عشق را تا جوهر ما کرده اند

    عندلیبانی کز ایشان باغ پرآوازه است

    سر برون از بیضه در زیر پر ما کرده اند

    بر زمین ناید زشادی پای ما چون گردباد

    تا لباس خاکساری در بر ما کرده اند

    نیست آه غمزدا در سینه صدچاک ما

    مد احسان را برون از دفتر ما کرده اند

    از سبک جولانی عمرست خواب ما گران

    بادبان دیگران را لنگر ما کرده اند

    عالم روشن سیه صائب به چشم ما شده است

    تا زلال زندگی در ساغر ما کرده اند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha