کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گلرخان از خون ما رخساره گلگون کرده اند

    صدجگر افشرده تا یکجام پرخون کرده اند

    از غبار خاکساری دیده رغبت مپوش

    بر سر این خاک، ارباب نظر خون کرده اند

    سهل باشد سر بر آوردن زجیب آسمان

    زین قبا مردان به طفلی دست بیرون کرده اند

    در نظر بازی سرآمد چون نباشند آهوان؟

    مدتی زانوی خود ته پیش مجنون کرده اند

    آنچه می پیچد درین دریا به خود، گرداب نیست

    اشک ریزان حلقه ها در گوش جیحون کرده اند

    جامه خاکستری از سوز دل پوشیده اند

    قمریان تا مصرعی چون سرو موزون کرده اند

    در بیابان جنون هر جا که جوش لاله ای است

    عاشقان خاری زپای خویش بیرون کرده اند

    عارفان صائب زسعدو نحس انجم فارغند

    صلح کل با ثابت و سیار گردون کرده اند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha