کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شرم حسن شوخ را کی پرده سازی می کند؟

    برق در ابر بهاران تیغ بازی می کند

    حسن را روشنگری چون دیده های پاک نیست

    اشک شبنم دامن گل را نمازی می کند

    نگذرد چون از سرشک تلخ من دامن فشان؟

    آن که با آهم چو زلف خویش بازی می کند

    تا سگ لیلی به مجنون آشنا گردیده است

    بر غزالان حرم گردن فرازی می کند

    ساده کن از نقش لوح سینه خود را که صبح

    دست در آغوش مهر از پاکبازی می کند

    قدر منزل را بیابانگرد می داند که چیست

    کعبه کی این جلوه در چشم حجازی می کند؟

    روی گرم دولت آن کس را که از جا می برد

    چون سپندی دان کز آتش سرفرازی می کند

    حسن غافل نیست از دلجویی افتادگان

    سرو من با سایه خود عشقبازی می کند

    می برم غیرت به ماه نو که بر خوان سپهر

    خویش را فربه برای جانگدازی می کند

    مهر خاموشی زبان شکوه ما را نبست

    کی گره این رشته را منع از درازی می کند؟

    پرده فانوس اگر پروانه را مانع شود

    شمع من از اشک خود پروانه سازی می کند

    پیش دریا چشم آب از چشمه پل می دهد

    عمر هر کس صرف در عشق مجازی می کند

    نیست درد عشق را صائب به درمان احتیاج

    ساده لوح آن کس که ما را چاره سازی می کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha