کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    غارت صبر از دلم آن آتشین رو می کند

    گرمی خورشید گل را مفلس بو می کند

    چشم مجنون بس که از وحشی نگاهان پر شده است

    چشم لیلی را خیال چشم آهو می کند

    آن که چون شبنم زگل بالین و بستر ساختی

    این زمان چون غنچه بالین را ز زانو می کند

    چشم میگونی که من زان باده پیما دیده ام

    درد می را در قدح بیهوشدارو می کند

    چون صبوحی کرده در گلشن درآیی عندلیب

    خرده گل را سپند آن گل رو می کند

    حرف پهلودار اگر از خط چنین سر می زند

    رفته رفته کار را با زلف یکرو می کند

    صائب از بخت سیاه خود ندارم شکوه ای

    هر چه با من می کند آن خال هندو می کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha