کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مست ناز من زساغر تا لبی تر می کند

    از لب میگون دو چندان می به ساغر می کند

    بلبل از افغان رنگین سرخ دارد روی باغ

    بوستان پیرا دهان غنچه پر زر می کند

    صبح پیری کرد خواب غفلت ما را گران

    بادبان بر کشتی ما کار لنگر می کند

    آب روشن می کند ظاهر ضمیر خاک را

    نغمه در دل هر چه می باشد مصور می کند

    روی گردان زاهد از دنیا برای شهرت است

    سکه از بهر روایی پشت بر زر می کند

    از تلاش پایه رفعت شود دین پایمال

    پشت بر محراب واعظ بهر منبر می کند

    بس که افتاده است گیرا حرف شوق آمیز من

    نامه من کار شاهین با کبوتر می کند

    خاب مرگش را نسازد بستر بیگانه تلخ

    در حیات آن دوربین کز خاک بستر می کند

    در گذر از کشتن صائب که صید ناتوان

    تیغ را دندانه از پهلوی لاغر می کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha