به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
درد من خاطر نشان یار بی پروا نشد
خدمت چشم ترم در راه او مجرا نشد
عاشقی، بر خواری و بی اعتباری صبر کن
عندلیب از خنده بیجای گل از جا نشده
وقت آن دیوانه خوش کز شهر چون می شد برون
غیر زنجیر جنون با او کسی همپا نشده
خنده گل چون تواند ساختن بی غم مرا؟
خاطرم از گریه تلخ صراحی وا نشد
صائب از چشم بد کوکب، که یارب کورباد
موسم گل رفت و چشم ساغر ما وانشد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.